معرفی کتاب غزالی مجدد اسلام اثر اریک لین اورمزبی مترجم احسان مصحفی

غزالی مجدد اسلام

غزالی مجدد اسلام

3.5
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

ناشر
نامک
شابک
9786006721613
تعداد صفحات
200
تاریخ انتشار
1396/3/16

توضیحات

        
ابوحامد غزالی عموما برجسته ترین و مقدم ترین عالم و معارف اسلامی سده های میانه شناخته می شود. او تحت حمایت نظام الملک وزیر شاهان سلجوقی در اوایل عمر به ریاست مدرسه نظامیه بغداد منصوب شد و شاگردان و دانشورانی را از اقصای نقاط خلافت اسلامی که خواهان درس های او درباره فلسفه و فقه اسلامی بودند به آن مدرسه جلب کرد. وی مدتی بعد مقام خود در نظامیه را در پی تحول روحی ترک گفت و به تبعیدی خود خواسته رفت و در این دوران بود که شاهکارش احیا علوم الدین را نگاشت.
نویسنده کتاب حاضر در اثر تحقیقی و عالمانه اش در زندگی و آثار این متفکر بزرگ اسلامی پژوهش و غور می کند و بلند پروازی او و اشتیاق سیری ناپذیرش در کشف حقیقت را به طور مستند و مستدل آشکار می سازد. او با نگاه به غزالی در متن زمانه تاریخی اش، نشان می دهد که غزالی چگونه با وحدت بخشیدن به شعبه ای مختلف علوم اسلامی و نحله های فکری، یک جهان بینی ، منسجم معرفتی و عرفانی پدید آورد که هنوز هم تاثیر شگرفی بر دانشوران و خوانندگان آثار خود اعمال می کند.

      

یادداشت‌ها

          اغراق نکرده‌ایم اگر که بگوییم غزالی را نه صرفا باهوش‌ترین اندیشمند ایرانی یا باهوش‌ترین اندیشمند مسلمان، بلکه باهوش‌ترین اندیشمند شناخته شده در تاریخ اندیشه جهان می‌توان دانست و با مطالعه‌ی آراء و آثار او، اثبات این مدعا چندان مشکل نیست.

اریک اورمزبی در غزالی‌پژوهی خود در کتاب «غزالی، مجدد اسلام» گرچه به آلات علم عقیده مسلح نیست [و البته در این خصوص انتظاری هم از او نمی‌رود] و در تحلیل عقیده شخصی و تقابل عقیدتی غزالی با باطنیه عاجز می‌ماند و نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند؛ اما در فهم ظرایف ادبیات، فلسفه و عرفان نظری و عملی غزالی، به درکی شایسته تحسین و شرحی قابل قبول نائل می‌شود.

او با غور و خوض در رساله‌های غزالی، خاصه «مقاصد الفلاسفة»، «تهافة الفلاسفه»، «المنقذ من الضلال» و شاهکار مشهورش «احياء علوم الدين»، به خوبی نبوغ حیرت‌انگیز غزالی در تألیف این آثار را عیان می‌سازد و اندیشمندی را معرفی می‌کند که از حیث دانش‌اندوزی، كثرت تأليف، دقت علمی و البته تجربه‌ی زیسته و به‌کاربست صادقانه‌ی این تجربه در ساحت اندیشه، هیچ مثالی در متقدمین و متأخرینش ندارد.
        

4