معرفی کتاب ابجد خون اثر فرهاد رفیعی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
ابجد خون یک سرسره ی هولناک است تا جنون زمان آدم یک قدمی انفجار آدم ستوه آمده از تحقیر زمانی که آدمش را با سلاح جادو و جنون به کارزار جهان امروز می فرستد تا راه خود را باز کند و سهمش را بگیرد ابجد خون بعد از دو مجموعه داستان شب مارهای آبی و زمستان شغال اولین رمان فرهاد رفیعی است. او در این زمان بلند مجال داشته تا با گسترش تجربه گریهای فرمی و زبانی پیشین جهانی خلق کند برساخته از اوهام و تردیدها جهانی با تمام مختصات شرایط زیستی امروز اما پر از طلسم و باطل السحر پر از نداها و عربده هایی که از دل آسمان بر فراز شهر می پیچند و مارهایی که درون دیوار خانه ها می لولند. جهانی که داش آکل را از دل تاریخ و افسانه به رجعت وا میدارد و در فضای شهری معاصر رها میکند. نویسنده با این جهان و آدمهای موهوم به مصاف دنیای واقعی امروز رفته و بی امان به قواعد و مناسباتش تاخته است. برشهای از کتاب: با زغال لیمو هفتاد بار عزیمت سرخه ی نجمایی را با عین تاب حروف و نشانه ها و اتصالها بر دیوار پشت به قبله ی هال نوشته بود. اثاث خانه را سرانده بود کنجی تا جا باز کند مندلهای هفتگانه ی تو در تو را با ذغال روی موزاییکهای هال کشیده بود؛ بزرگترین مستطیل، بیخ دیوارها و توی دل آن مستطیل های کوچک و کوچک تر تا کوچک ترین که در مرکز بود. مندل وسط جای نشیمن او بود و چراغ ها در دو گوشه اش قرار می گرفتند. دو چراغ که نباید از روغن حیوانی میسوختند و در آنها روغن کنجد ریخته بود. چراغ ها را از فتاح به قیمت خون پدرش خریده بود. چهار کارد فولادی را باید در وسط هر چهار ضلع مندل چهارم در زمین می کوفت کار شب بود که مغازه دارهای زیر پایش بسته باشند. مجبور شد چهار تکه از موزاییکهای کف را بشکند تا بتواند کاردها را با چکش بکوبد و به کف هال جاگیر کند.
لیستهای مرتبط به ابجد خون
3 روز پیش