زندگی خود را دوباره بیافرینید

زندگی خود را دوباره بیافرینید

زندگی خود را دوباره بیافرینید

جفری ای. یانگ و 5 نفر دیگر
4.3
66 نفر |
27 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

71

خوانده‌ام

133

خواهم خواند

131

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

آیا گرفتار «تله زندگی» هستید؟ آیا به سمت رابطه با افرادی کشیده شده اید که مغرور یا بی عاطفه هستند؟ آیا به دلیل ترس طرد شدن از سوی دیگران، از نشان دادن شخصیت واقعی خود واهمه دارید؟ آیا در برابر اشخاص اطراف خود احساس کمبود میکنید؟ آیا همیشه آسودگی و فراغت خود را در جهت تلاش برای بهترین بودن قربانی میکنید؟ دو روانشناس پیشگام آمریکا به شما نشان خواهند داد که چگونه میتوانید به روشهای کاربردی و هیجان انگیزی که زندگی شما را دگرگون میکنند، خود را از این «تله» های مخرب سازید... .

پست‌های مرتبط به زندگی خود را دوباره بیافرینید

یادداشت‌های مرتبط به زندگی خود را دوباره بیافرینید

          زمستان پارسال با حالتی آشفته‌ای روبه‌رو درمانگرم نشسته بودم و از اوضاع پریشان خودم که به او می‌گفتم و توهم خودآگاهی زیادی داشتم!
شما هم اگر اهل فکر کردن به خودتون و جهانی که برای خودتان ساختید باشید احتمالاً احساس می‌کنید برخلاف خیلی از آدم‌ها خوداگاهی و خودشناسی دارید اما این مسئله بسیار پیچیده و مبهم‌تر از آن چیزی است که حتی فکرش را بکنید.
درمانگر به همه توهمات من گوش می‌کرد و گاهی لبخند ریزی می‌زد، نمی‌دانم جلسه چندم بود که به من گفت کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کن تا روند درمان بهتر پیش رود.
راستش اسم کتاب برای من زرد و عجیب بنظر رسید و از خودم پرسیدم با یک کتاب چه طور می‌توان زندگی خود را دوباره بازسازی کرد و عجب کتاب پرمدعاییست
اما برخلاف عنوان زرد و گول‌زننده کتاب، محتوای کتاب نیاز به تعمق زیادی دارد یعنی خواننده مدام باید بین درون خود و کتاب ارتباط برقرار کند.
این کتاب در واقع مانند یک سفر به درون شماست که می‌خواهد شما را به رشد فردی برساند تا بتوانید ارتباط عمیق، سالم با خود، اطرافیان، خانواده، دوست و..‌ داشته باشید.
در ابتدا این کتاب پرسش‌هایی طرح می‌شود که احساس می‌کنید در مسیر زندگی با آن‌ها مواجه شدید و شما را کنجکاو می‌کند واقعاً چرا این‌طور بوده؟!
برای مثال
این‌که شما به سمت رابطه با افرادی کشیده شده‌اید که مغرور و بی‌عاطفه به نظر می‌رسیدند؟
به دلیل ترس از طرد شدن از سمت دیگران، شخصیت واقعی خود را پنهان کنید؟
در کنار اطرافیانتان احساس کمبود می‌کنید؟
و یا این‌که همیشه آسایش و آرامش خود را در جهت تلاش برای بهتر بودن قربانی می‌کنید؟ 

پاسخ به این سوالات نیاز به یک کندوکاو عمیق در روان ما دارد و این‌که در آن‌جا چه می‌گذرد که ما چنین احساساتی را تجربه می‌کنیم تا وارد ماجرای خودشناسی و خودآگاهی شویم.
جفری یانگ بنیان‌گذار رویکرد طرحواره درمانی سعی می‌کند در این رویکرد خود روش‌های درمانی متفاوتی را باهم تلفیق کند تا کارکرد بهتری داشته باشد و فرد راحت‌‌تر بتواند به تغییر و رشد خود برسد.
اما طرحواره و یا عبارت دیگر تله‌ که مفهوم اساسی در این کتاب است، به چه معناست؟
مدل رفتاری و تربیتی خانواده، نزدیکان ما در کودکی سبب شکل‌گیری طرحواره‌هایی در روان ما می‌شود که بعد در جریان زندگی این طرحواره‌ها(تله‌ها) منعکس می‌شوند.
در واقع همه ما میزانی از ناامنی و آسیب را در کودکی و نوجوانی به دلیل الگوهای اشتباه تربیتی و رفتاری تجربه می‌کنیم که این‌ها سبب شکل‌گیری طرحوار‌ها(تله‌ها) در روان ما می‌شود و بعد در جریان زندگی پشت انتخاب‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و...طرحواره‌ها در واقع پنهان می‌شوند و ما را پیش می‌برند.
برای این‌که بتوانیم این تله‌ها را شناسایی کنیم باید به کودکی خود برگردیم و خود را در آن‌جا جستجو کنیم.
در واقع در این کتاب به یازده طرحواره( تله) اشاره می‌کند که تخریب‌گر روابط و زندگی ما هستند که در سطح ناخودآگاه ما وجود دارند.
طرحواره‌های ناسالمی که در این کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرد:
ترک‌شدن
سوءظن و بدرفتاری
وابستگی
آسیب‌پذیری
کمبود عاطفی
طردشدن از اجتماع
کمبود
شکست
مطیع‌بودن
معیارهای غیرواقع‌بینانه
حق‌طلبی
البته این طرحواره‌ها با عناوین دیگر نیز ترجمه شده است.
این طرحواره‌ها سه ویژگی مهمی که دارند
۱- آن‌ها الگوهای همیشگی هستند
۲-خودنابودگر هستند
۳-برای بقا می‌جنگند
برای این‌که بتوانیم این تله‌ها را شناسایی کنیم باید به کودکی خود برگردیم و خود را در آن‌جا جستجو کنیم.
این‌که چه میزان از این طرحواره‌های ناسالم در روان ما وجود داشته باشد، به تجارب دوره کودکی و نوجوانی ما برمی‌گردد.
در این کتاب به تفصیل یازده در فصل‌های جداگانه طرحواره ناسالم را تشریح می‌کند.
در واقع برای هر طرحواره(تله) نویسنده، داستان یکی از مراجعه‌کننده‌هایش را که درگیر با طرحواره ناسالم است را بازگو می‌کند.دلایل و سرچشمه‌های شکل گیری این تله و این‌که چگونه می‌توان به تدریج آن‌ها را مدیریت کرد را تشریح می‌کند.
برای هر طرحواره آزمونی قرار داده تا خواننده بررسی کند تا چه میزان از این طرحواره ناسالم را برخوردار است.
اما بسیاری از متخصصین معتقدند که خود فرد نمی‌تواند با خواندن این کتاب تشخیص دهد که مبتلا به کدام طرحواره‌های ناسالم است.
امکان دارد حین خواندن این کتاب دچار اضطراب شوید که مبتلا به همه این طرحواره‌های ناسالم باشید اما حقیقت امر این است که فقط با کمک درمانگر می‌توانید تشخیص دهید.
نکته حائزاهمیت  که کتاب به آن اشاره می‌کند این است که بدانیم این طرحواره‌ها هیچ‌گاه از بین نمی‌روند.
این طرحواره‌ها عمری به قدمت طول عمر ما دارند و در واقع روان ما برای این‌که بتواند فضای امن را داشته باشد مصمم است که این الگوها را تکرار کند.
اما می‌توان طرحواره‌های سالم ایجاد کرد و آن طرحواره‌های ناسالم را مدیریت کرد هرچند کاری تدریجی، فرآیندی و زمان‌بر است.
با شناسایی و کشف این طرحواره‌های ناسالم در خود، می‌توانیم در روابط مختلف، تصمیم‌گیری‌ها و... اجازه ندهیم ما را مدیریت کنند و پیش ببرند و با ایجاد طرحواره‌های سالم کیفیت زندگی و رضایت درونی خود را افزایش دهیم.


        

29

          در میان شاخه‌های روان‌شناسی، روان‌شناسی شناختی یکی از (در حال حاضر) معتبرترین روش‌های مطالعه‌ی انسان به شمار می‌رود و با مقالات و پژوهش‌های بسیاری حمایت می‌شود. موضوع اصلی این شاخه، "شناخت" (Cognition) یا همان فرایندهای ذهنی است که کارکرد مغز دانسته می‌شوند. چند رویکرد روان‌درمانی مشهور زمانه‌ی ما نیز بر مبنای آموزه‌های همین شاخه ابداع شده‌اند. آنچه باعث قدرت گرفتن این رویکردها می‌شود، حمایت و تأیید قدرتمند پژوهش‌های علمی و به اصطلاح Scientificتر بودن آن‌ها به نسبت رویکردهای دیگر است. دکتر جفری یانگ که خود شاگرد آرون تی. بک بوده، مبدع یکی از رویکردهای درمانی مبتنی بر روان‌شناسی شناختی به اسم طرحواره‌درمانی است. او در این کتاب با استفاده از نقطه‌نظرهای مهم طرحواره‌درمانی، به خواننده‌ی خود راه و روش‌هایی برای شناخت بهتر خود و بینشی جدید نسبت به رفتارها و افکاری که از او سر می‌زند می‌دهد. او به ما نشان می‌دهد که چگونه الگوهای فکری‌ای که طی سال‌های رشد ما در ذهن‌مان شکل گرفته اند بر باورها، قضاوت‌ها، افکار، هیجان‌ها و رفتارهای ما اثر می‌گذارند و نگاه ما به جهان را محدود یا جهت‌دهی می‌کنند. 
من به شخصه با کتاب‌های خودیاری به سختی ارتباط برقرار می‌کنم و معمولاً با بدبینی به سراغ‌شان می‌روم، این یکی اما کمی متفاوت است. دکتر یانگ گزاره‌هایش را بسیار با دقت در کنار هم چیده و از ذکر مطالبی که نتواند آن‌ها را با پژوهش‌های علمی تأیید کند پرهیز کرده است. در زمانه‌ای که کتاب‌های روان‌شناسی زرد بازار را تسخیر کرده‌اند و مطالب تکراری و بی‌فایده و بدیهی را به اسم روان‌شناسی به خورد مخاطبان خود می‌دهند و این رشته را بدنام می‌کنند، کتاب روان‌شناس 71 ساله‌ی آمریکایی حقیقتاً یک نمونه‌ی منحصربه‌فرد است. 
او در این کتاب راهبردهایی کارآمد، ساده و قابل اجرا پیش پای ما می‌گذارد تا ابتدا خود را بهتر بشناسیم و سپس برای تغییر الگوهای مخرب و ناکارآمد با استفاده از متوقف کردن چرخه‌ی خودتخریبی تلاش کنیم. نکته‌ی قابل توجه در مورد این کتاب این است که طبیعتاً قرار نیست برای ما معجزه کند و نباید انتظار غیرواقع‌بینانه‌ای از آن داشته باشیم. در دیدگاه شناختی، مغز ما همه‌کاره است و به هم خوردن شیمی مغز بر افکار و رفتار ما تأثیر می‌گذارد. ما با شناخت خود و تلاش می‌توانیم تا حدودی در خود تغییر ایجاد کنیم، اما این تغییر آستانه‌ای دارد. در صورتی که مشکل ما بسیار جدی‌تر از این‌ها باشد، این تغییرات خارج از کنترل ما هستند و ما نمی‌توانیم به تنهایی کاری از پیش ببریم و باید از یک متخصص کمک بگیریم. این کتاب برای افرادی که از این دست مشکلات جدی رنج می‌برند احتمالاً فایده‌ی پایایی نداشته باشد. در غیر این صورت می‌تواند برای خواننده‌ی خود بسیار مفید باشد. 
        

9

Elahe

1400/8/19

          جفری یانگ، ابداع¬کننده موضوع طرحواره¬ها(تله¬های زندگی) و طرحواره درمانی است که کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید جامع¬ترین و پایه¬ای ترین کتاب این حوزه نیز توسط خود او نوشته شده است. 
از منظر جفری یانگ، تله‌ها «الگوهای دشوار و تکرارشونده‌ای هستند که از کودکی آغاز شده و تأثیرات آن‌ها در طول زندگی ما ادامه پیدا کرده و منعکس می‌شوند.«
تله¬ها در کودکی شکل گرفته و به¬تدریج تثبیت می¬شوند. به¬گونه¬ای که معمولا در مواجه با شرایط تکراری، تنها نیاز به سیگنالی است تا تله مربوط فعال شود. طرحواره¬ها انسان را از شناخت و بررسی صحیح اتفاقات دور کرده و شیوه تکراری ناکامل و گاها نادرست را در برداشت از وقایع به¬وجود می¬آورند.همانطور که واضح است، دیدگاه و تفکر ما تاثیر مستقیم برروی اعمال ما دارد؛ از این رو طرحواره¬ها نه تنها بر تفکر و برداشت، بلکه بر اعمال و رفتار ما نیز تاثیر فراوانی خواهند گذاشت. 
در کتاب حاضر یازده تله بیان شده عبارتند از:
*تله ترک شدن 
*تله سوء‌ظن 
*تله محرومیت عاطفی 
*تله طرد اجتماعی 
*تله وابستگی 
*تله آسیب‌پذیری 
*تله نقص داشتن 
*تله شکست
*تله اطاعت
*تله استانداردهای بالا و غیرواقع‌بینانه
نحوه برخورد ما با تله¬ها نیز به سه نوع: تسلیم، فرار و ضدحمله تقسیم می¬شوند که هر کدام مکانیزم کارکردی خود را دارند. 
نویسندگان تا فصل هفتم کتاب، به طرح مفهوم تله و اهمیت توجه به تله و روش‌های عمومی رویارویی با تله‌ها می‌پردازند، اما از فصل هشتم به بعد، هر فصل به یک تله اختصاص یافته است. همچنین ساختاربندی فصل¬ها تقریبا مشابه یکدیگر است. 
هر فصل با یک داستان آغاز می‌شود. سپس یک پرسشنامه‌ مختصر جهت سنجش قدرت آن تله در زندگی‌ وجود دارد که با نتایج حاصل از آن می¬توان میزان وجود آن تله در شخص را بدست آورد.  
سپس به ریشه‌های شکل‌گیری تله پرداخته شده و در نهایت، روش ایجاد تغییر و رهایی از تله بررسی می¬شوند.
در مجموع، این کتاب به¬عنوان خودآموز بسیار مناسبی در فهم و تسلط بر واکنش¬ها و طرز تفکرات انسان در برابر وقایع و شرایط مختلف شناخته شده است. 

        

1

          همینطوری معرفی کردن این کتاب اصلا کار درستی نیست. تکلیف کتاب با خودش روشنه. میگه توی کودکی احتمالا یه سری اتفاقات برای شما افتاده،یه سری مشکلات که همون ها باعث شده ذهنتون واکنش هایی نسبت بهشون نشون بده. چه واکنش هایی؟ الگو هایی ایجاد کرده که شما رو علی الظاهر در یک وضعیت "پایدار" قرار بده. اما این واکنش ها اصلا خوب نیستند. همین الگو های ذهنی‌اند که باعث شدن شما با بقیه نتونید ارتباط برقرار کنید... به آدم های الکلی و مریض جذب بشید... دائم خودتون توی انزوا نگه دارید و...
 خب کتاب چی‌کار میکنه؟ شما رو تا دل اون حوادث و الگو های فکری پیش میبره. چرا؟ تا با مواجهه با اونها و ارائه یه سری راهکار ها در مقابله باهاشون بتونه از شَرشون خلاصتون کنه. اما یه نکته اینجا مغفول میمونه. نکته ای که خود نویسنده توی جای جای کتاب بهش اشاره میکنه. شما براي حل بعضی از اون ها نیاز به کمک دارید... کمک یه روانشانس. کتاب ممکنه شما رو با طرح‌ واره ای رو به رو کنه که بر تمام روانتون مسلطه. ممکنه بعضی از اون ها اینقدر عمیق و تاریک باشن که شما توش غرق بشید. مسئله اینجاست... شما(ی نوعی) روی اون زخم ها یه عمر در پوش گذاشتید. در پوشی که احتمالا به خاطر بی اطلاعی یا نبود کمک خاصی بوده(منظور همین الگو های فکری هست که زندگیتون به گند کشیدن). و حالا شما با این کتاب چسب رو از روی زخم بر می‌دارید و خون از جای زخم میزنه بیرون(نه نور). میتونید از پس درمانش با راهکار هایی که کتاب داده بر بیاید؟ ممکنه. ممکنه هم توی یه ظلمات جدید گیر بیافتید. پس بهتره به توصیه نویسنده کتاب گوش بدید و به روانشناس رجوع کنید و با کمک روانشناس کتاب رو بخونید.
وقتی میخواستم کتاب شروع کنم کسی گفت "گُتره ای نخونش مثل بقیه کتاب های روانشناسی نیست" خب حالا که گتره ای خوندمش میفهمم چی بهم گفت و چرا.
        

5