معرفی کتاب ایلیاد اثر هومر مترجم میرجلال الدین کزازی

ایلیاد

ایلیاد

هومر و 1 نفر دیگر
3.8
52 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

21

خوانده‌ام

82

خواهم خواند

85

شابک
9789643053864
تعداد صفحات
576
تاریخ انتشار
1399/2/1

توضیحات

        یونانیان به جنگ تروی آمده اند. آن ها نه سال این شهر را محاصره کرده، اما نتوانسته اند از دروازه هایش عبور کنند. سال ها پیش، پاریس ـ شاهزاده اهل تروی ـ هلن را دزدیده و حاضر نیست شهربانوی اسپارت و زیباترین زن جهان را آزاد کند. سرانجام یونانیان با نقشه ای هوشمندانه، آماده بزرگ ترین نبرد ـ نبرد مرگ و زندگی ـ می شوند.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

یادداشت‌ها

          پاریس دومین پسر پریام، پادشاه تروا بود. قبل از تولدش پیشگویان هشدار داده بودند که او موجب نابودی تروا خواهد بود. پادشاه، پاریس را به چوپانی سپرد تا او را در کوه رها کند. چوپان او را نزد خود نگه داشت و بزرگ کرد. در نوجوانی وقتی گاومیش محبوبش برای جایزه‌ی مسابقه‌ای به دستور پریام‌شاه ضبط شد، پاریس برای باز پس گرفتن گاومیش در مسابقه شرکت کرد و تمام پسران پریام را شکست داد. کاساندرا خواهرش او را شناخت و پاریس به خانه بازگشت.ه
زئوس خدای خدایان ضیافتی برای ازدواج پلئوس، پهلوان نامدار و ثتیس، الهه دریا برگزار کرد. (حاصل ازدواج این دو نفر آشیل بود) اریس الهه نفاق به مراسم دعوت نشد و به همین دلیل سیب زرینی داخل مراسم پرتاب کرد که روی آن نوشته شده بود زیباترین الهه زن. سه الهه، هرا، آتنا و آفرودیته مدعی مالکیت سیب شدند. زئوس داوری را به پاریس واگذار کرد. هر سه الهه بدن عریان خود را به پاریس نشان داده و پیشنهادی برای جلب رضایت وی دادند. هرا پادشاهی اروپا و آسیا، آتنا خرد و مهارت در جنگ و آفرودیته زیباترین زن دنیا، هلن را پیشنهاد داد. پاریس پیشنهاد آفرودیته را پذیرفت.ه
هلن خواستگاران زیادی داشت و ناپدری او از همه‌ی آنها قول گرفت که پشتیبان فرد منتخب هلن باشند. هلن منلائوس را برگزید. هنگامی که هلن با پاریس گریخت، همه‌ی خواستگاران به خاطر قولی که داده بودند به جنگ تروا آمدند. در جنگ تروا زئوس و آفرودیته پشتیبان مردم تروا و هرا و آتنا به خاطر کینه نسبت به پاریس پشتیبان یونانیان بودند. کتاب ایلیاد داستان آخرین سال از جنگ و محاصره‌ی تروا توسط یونانیان است جایی که آشیل به خاطر اختلاف با آگاممنون از جنگ کناره‌گیری کرده است و هکتور برادر پاریس یکه‌تاز میدان نبرد است. اما اتفاقات آشیل را دوباره به میدان برمیگرداند تا پایان جنگ فرا برسد....ه
        

18

          نبرد تروا  یا نبرد خدایان؟ 

به لطف باشگاه راوی ، بلاخره این اثر رو خوندم و کاری که قبلا نیمه تمام گذاشته بودم رو تموم کردم .
صحبت از ایلیاد سخته ... اینقد این اثر بزرگ و قدیمی و جذابه که بعد از گذشت نزدیک به ۳ هزار سال همچنان پابرجا مونده . 
خیلی از محققین گفتند که فرهنگ غربی ، از ایلیاد و ادیسه برگرفته شده. 
اسکندر مقدونی شبها با این کتاب سر می کرده. 
این کتاب بارها به انواع مختلف مورد اقتباس در مدیوم های مختلف قرار گرفته. 
در کل ایلیاد و ادیسه تاثیر انکار نشدنی ای بر فرهنگ غربی تا به امروز گذاشتند و سال‌های سال باقی موندند و باقی خواهند ماند. 

ایلیاد رو باید از چند منظر مورد بررسی قرار داد :

🔥 نبرد تروا :

داستان ایلیاد از سال نهمِ کلیشه ای ترین جنگ تاریخ جهان یعنی جنگ تروا آغاز میشه.  جنگی که بر سر یک زن شکل گرفت. اون مسابقه معروف خدایان و داوری پاریس شاهزاده تروایی و بعد دزدیدن هلن و باقی ماجرا .
به شخصه فکر میکردم داستان اسب تروا و سقوط تروا در این کتاب روایت بشه اما این داستان در این کتاب نبود. یکی از خوبی های خوندن آثار بزرگ همینه که متوجه میشی دقیقا داخل کتاب ها از چی صحبت شده و از چی نقلی به میان نیامده.
داستان به شکل جذابی با قهر آشیل با آگاممنون شروع میشه . باز هم سر یک دختر و تقسیم غنائم . آشیل پای خدایان رو به این جنگ باز میکنه و نبرد تروا تبدیل به نبرد خدایان میشه و این جنگ تا کشته شدن هکتور ، یل تروایی ادامه پیدا میکنه . داستان به شدت جذابه اما اواسط کار کمی خسته کننده میشه. نبردها زیاد میشه و کمی حوصله سر بر.
اما این خاصیت یک اثر حماسیه که جنگ و زور آزمایی و رجز خوانی و فتح و شکست در اون روایت بشه.
ما نمیدونیم جنگ تروا واقعا اتفاق افتاده یا خیر. شاید چیزی بوده اما این هنر هومر بوده که از یک جنگ ساده چنین داستان عظیم و حماسی ای رو خلق کرده.

🔥 ایلیاد :

ایلیاد یک کتاب قدیمیه که هومر نوشته. تاثیرش تا به امروز قابل انکار نیست. یکی از آثار حماسی بزرگ تاریخه. مشخص نیست هومر کیه . اصلا یک نفره یا چند نفر. اما بلاخره این کتاب منسوب به هومره.  ایلیاد به همراه هومر بارها مورد اقتباس قرار گرفتند و گسترده شدند. از انه اید و تلماک گرفته تا تراژدی های یونان و روم و بعدا قرون وسطی و رنسانس . 
ایلیاد با اینکه اثر بزرگیه اما به هیچ عنوان قابل قیاس با شاهکاری مثل شاهنامه فردوسی نیست. شاهنامه اثری خیلی بزرگ تر و جون دارتریه.  دیالوگ ها و رجز خوانی ها و حتی شخصیت پردازی فردوسی خیلی خیلی بهتر و استخوان دار تر از ایلیاده.  
فی المثل در سرود دوم یا سوم ایلیاد ، پریام شاه تروا ، بر بالای کنگره کاخ از هلن درباره فرماندهان آخاییان میپرسه و هلن یکی یکی اونها رو معرفی میکنه. جالب اینجاست که پریام بعد از ۹ سال هنوز این افراد رو نمیشناسه. 
همچین سوتی هایی در شاهنامه وجود نداره. 
به هرحال قسمت اعظم صدا کردن و ماندگاری اثری مثل ایلیاد در تاریخ به خاطر تبلیغات دنیای غربه. فرض کنید غرب اثری مثل شاهنامه داشت... چه کارها که براش نمی کردند.

🔥 ترجمه :

قبلا این اثر رو با ترجمه سعید نفیسی خونده بودم. ترجمه ای سخت خوان با توضیحات زیاد که حوصله آدم رو سر می برد. توضیحاتی مثل شناسنامه تک تک افراد حاضر در جنگ با جغرافیای محل زندگی اون ها که اصلا لزومی به دونستن شون نیست و تاثیری بر روی هیچ چیزی نمیذاره و در یاد هم نمیمونه و فقط باعث وقفه در خوانش اثر میشه. 
 ترجمه میر جلال الدین کزازی با نگاهی به شاهنامه و فارسی سلیس اون اثر سترگ ،واقعا بی نظیره. اثری مثل ایلیاد وقتی مزین به زبان شیرین پارسی میشه نتیجه ش میشه این نسخه ای که واقعا نثر زیبایی داره و به ایلیاد زیبایی ای دو چندان داده.
خوبی ای که این ترجمه داره اینه که علاوه بر انتقال حس و روح اثر اصلی ، دایره واژگان شما رو هم گسترش میده . 
توصیه می کنم حتما این اثر زیبا رو با ترجمه میر جلال الدین کزازی بخونید.

سخن آخر :

ایلیاد رو باید خوند . جه بخواهیم و چه نخواهیم ، ایلیاد یکی از آثار بزرگ و قابل تامل در تاریخ ادبیات غرب و حتی جهانه. اما قطعا آثاری بزرگتر از این اثر در ادبیات جهان پیدا میشه که به خاطر همین تبلیغات غربی ها در زیر سایه ایلیاد و ادیسه قرار گرفتند.

ایلیاد بزرگترین اثر حماسی جهان نیست اما در میان بزرگان جایگاه رفیعی داره. 
        

41

          🟠در دیباچه کتاب ایلیاد ترجمه سعید نفیسی نوشته  شده ایلیاد دیوان شعر حماسی و کهن از یونان باستان است که ترکیبی از گویش‌های متعدد یونانی است و در یکی از قالب‌های شعری یونانی به نام هگزا متری سروده شده است منسوب به هومر است که البته در این مورد شک و شبهه‌ای و اختلاف‌نظری بین محققان وجود دارد که ایلیاد نوشته هومر نیست البته منبع اصلی ایلیاد فرهنگ شفاهی مردم یونان است این اثر در سال 750 پیش از میلاد سروده شده است و به همراه ادیسه و انه اید ویرژیل سه اثر بزرگ حماسی ادبیات غرب هستند.
⚜️🗽حماسه ایلیاد دارای 24 سرود که شامل 15693 بیت است.توصیف  52 روز از جنگ 10 ساله ترووایان و آخایان است.
داستان کتاب ایلیاد نسبت به داستان کتاب اودیسه بسیار مشهورتر است وگویا اوراقی که از ایلیاد روی کاغذ پاپیروس باقی‏مانده بسیار بیشتر از ادیسه است. پس ظاهراً  ایلیاد بیشتر رونویسی می‌‏شده (البته ادیسه برایم جذابتر بود که در یادداشت خود ادیسه به آن می پردازیم) براساس ایلیاد فیلم‌های مختلفی نیز ساخته شده و کمتر کسی پیدا می‌شود که فیلم Troy را ندیده باشد. 
⚜️🗽داستان ایلیاد به ماجراهای پس از ربوده شدن هلن، زن زیباروی منلاس، یکی از چند فرمانروای یونان توسط پاریس پسر پریام شاه ایلیون (تروا) اشاره دارد. این کار باعث شعله‌ور شدن خشم منلاس و برادرش، پادشاه آگاممنون می‌شود. در پی این ماجرا، جنگ اتفاقی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود، بنابراین آن‌ها به سمت تروا حرکت می‌کنند و این شهر را محاصره می‌کنند.اما تصرف شهر تروا که دور تا دور آن دیوارهای محکمی بنا شده است کار راحتی نیست. ضمن اینکه هکتور، بزرگ‌ترین پسر شاه، پهلوان نام‌آور، از شهر دفاع می‌کند و کسی توانایی روبه‌رو شدن با او را ندارد. این جنگ که خدایان یونان نیز در آن وارد شده‌اند تا سال‌های سال ادامه دارد و در حال حاضر در کتاب دهیمن سال جنگ روایت می‌شود.
⚜️🗽واما شروع داستان ازسرود اول با کشمکش میان آگاممنون و آشیل است. آشیل از غصب شدن بریزئیس(کنیز اسیر شده) توسط آگاممنون خشمگین شده و به کشتی‌های خود بازگشته است.  اواز جنگیدن برای پادشاهی که غنیمت او را از آن خود کرده شانه خالی می‌کند. در این میان به واسطه تئیس (مادر آشیل)  خشم ژوپیتر بر سر لشکریان آوار می‌شود و ضعف آنان در جنگ مشهود است.
در این نبردآشیل، بزرگ‌ترین پشتوانه یونانیان به دلیل اختلاف با آگاممنون جبهه را رها کرده و در گوشه‌ای به همراه یاران اختصاصی‌اش نبرد را نظاره می‌کرد.تااینکه پاتروکلوس دوست نزدیک آشیل، با لباس و جنگ ابزار آسمانی او به نبرد رفت؛ ولی با فریب و نیرنگ زئوس و دشمنی آپولون و دیگر خدایان هوادار تروا، شکست خورده و به دست هکتور کشته شد. آشیل از این رویداد خشمگین شده‌ و اختلافاتش با آگاممنون را کنار گذاشته و پس از تشییع جنازه پاتروکلوس، به نبرد تن‌به‌تن با هکتور پرداخت و او را شکست داد. سپس به جنازه‌اش بی‌احترامی روا داشته و آن را با خود به اردوگاه یونانیان آورد.
پریام شاه تروا به یاری خدایان شبانه خود را به اردوگاه آشیل رسانده و با زاری از او تمنا کرد که جنازه پسرش را به او برگردانند تا بتواند مراسمی در خورِ بزرگیِ این پهلوان حماسه‌ساز، ترتیب دهد. پس از گفتگوی دراز، آشیل پذیرفت و داستان ایلیاد اثر هومر با توصیف سوزاندن هکتور در تروا و به سوگ نشستن مردمان شهر برای او به پایان می‌رسد.
⚜️🗽در این کتاب و همچنین کتاب دیگر هومر، ادیسه اشاره‌ای به پایان نبرد تروا و سرنوشت تراژیک آشیل نرفته‌است. داستانهایی چون اسب تروآ در آثار نویسندگان بعدی روم همچون ویرژیل  آمده و افسانه رویین‌تن بودن آشیل و ماجرای پاشنه آشیل که به مرگش انجامید را شاعر سده یکم میلادی استاتیوس در کتاب خود آشیلید آورده‌است.که متأسفانه ترجمه فارسی از این کتاب موجود نیست.

🔸دوترجمه موجود از کتاب یکی ترجمه‌ی مرحوم سعید نفیسی که قدیمی‌تر است وساده تر و دیگری ترجمۀ دکتر میرجلال‌الدین کزّازی. ترجمۀ مرحوم نفیسی به اعتبار اظهارات مترجم در دیباچه کتاب، دقیق، روان، و زیباست. لیکن خود استاد نیز اظهار کرده است که به دلیل عدم سازگاری زبان یونانی با هیچ زبان دیگر، به نظم درآوردن ایلیاد به زبان فارسی تقریباً محال است.البته جلال الدین کزاری در نظر گرفتن عوامل زیبایی شاهنامه حکیم فردوسی (موسیقی حماسی واژگان، هنر توصیف و تشبیه، هماهنگی حالات و کلمات پهلوانان قصه در مکالمات‌شان) و نیز بهره‌گیری از مختصات نثر خراسانی که ناظر برسادگی و بی‌پیرایگی و به کاربردن واژگان قدیمی پارسی حتی به جای واژگان مقبول امروزی (نظیر برخی به جای قربانی، سپند به جای مقدس، بستوه به جای خسته، بی‌شگون به جای شوم) نثری هنرمندانه و خاص همچون دیگر آثارش پدید آورده است که برای من خواننده فضای پهلوانی شاهنامه را تداعی می کند
🔸ازجمله نکات قابل توجه ضدقهرمانی برای من وجود ندارد اینجا،هنگام خوانش هیجان زده برای پیروز یا شکست هیچکدام از جنگجویان نمی شویم هکتور،آشیل و...هرکدام جذابیت خود را دارند. وهومر دراین کتاب بیان می کند که در روزگار گذشته، ایزدان و ایزدبانوان دخالت بی‌واسطه‌تر و بیشتری در زندگی بشر داشتند و همین امر معنای زندگی را برای آنان شفاف‌تر می‌کرد. آن زمان راحت‌تر می‌شد معنای زندگی را فهمید زیرا خدایان در زندگی حاضر بودند و تصمیم‌ گیری می‌کردند.خدایان جنگ افروز وکینه ای وانتقام جو هستند از آنجا که در ایلیاد و ادیسه، خدایان حضوری پررنگ دارند، آیا حضور آن‌ها در حماسه‌های پس از هومر نیز ضروری می‌شود؟!
واینکه  چون رویدادها در زمانی بسیار دور و قدیم رخ داده‌اند، هومر مردمان آن روزگار را بزرگ‌تر و قوی‌تر از مردمان زمانه خود می‌پنداشته است. به طوری که این شخصیت‌ها به اصطلاح «بزرگ‌تر از زندگی‌اند» و می‌توانند دست به کارهای عظیم بزنند. او تصور می‌کند که در این فاصله زمانی چهارصدساله، نژاد بشر ضعیف‌تر شده ولی در گذشته مردم قوی هیکل‌تر بوده‌اند. برای نمونه، هومر در جایی از ایلیاد در توصیف آژاکس که پس از آشیل، دومین جنگجوی بزرگ آخایاییان بود می‌گوید او سنگی غول پیکر را جابه جا کرد که شش نفر از مردان این زمانه نمی‌توانند حتا آن را تکان دهند
✔️دلیل امتیاز 4ایلیاد، اطناب کلام چندتا ازسرودهای میانی است که فقط به بیان اصل ونسب جنگجویان می‌پردازد قسمتهایی که برای خواننده خسته کننده وکسالت بار پیش می‌رود.
        

82

خوشبخت‌تری
          خوشبخت‌ترین کتاب تاریخ

۱.
آگاممنون، پادشاه و فرمانده‌ی یونانی‌ها، همان غنیمتی را می‌خواهد که آشیل در جنگ با تروایی‌ها به دست آورده. آشیل به خیمه‌ی او می‌آید تا از حق خود دفاع کند. دعوا بالا می‌گیرد و شاه درشتی می‌کند. آشیل که نه شاه می‌شناسد و نه درشتی برمی‌تابد دست به شمشیر می‌برد. بله! شمشیر بر شاه. این داستانی است که با خشم آشیل آغاز می‌شود.

۲.
هکتور و دیومد پشت دروازه‌های تروا با هم گلاویز می‌شوند. هکتور بزرگ‌ترین پهلوان تروایی‌ها و دیومد دومین پهلوان بزرگ یونانی‌ها پس از آشیل است. درگیری شدید می‌شود. هکتور با خود می‌اندیشد که شاید از این نبرد جان سالم به در نبرد پس با نیرنگی از چنگ دیومد می‌گریزد تا به درون شهر بازگردد و برای آخرین بار همسر و فرزندش را ببیند. او آندروماخه و پسرش را روی یکی از باروهای شهر می‌یابد. پسر خردسالش ابتدا از او می‌ترسد و می‌خواهد فرار کند اما وقتی که هکتور کلاه‌خودش را برمی‌دارد او را باز می‌شناسد و بی‌خبر از همه جا در آغوشش می‌کشد. هکتور روبروی آندروماخه می‌ایستد و به چشمان او خیره می‌شود. این داستانی است که با دلهره‌ی آندروماخه و غم هکتور پیش می‌رود.

۳.
پریام، پادشاه تروا، شبانه و با لباس مبدل نزد آشیل می‌رود تا عزیزترین چیزی را که برایش مانده از او باز ستاند. آشیل سر باز می‌زند و پریام افسانه‌ای، خرد می‌شود و تن به التماس می‌دهد. آشیل در چهره‌ی این پیرمرد فروریخته تصویری از پدرش خودش می‌بیند: پله‌ی بزرگ که احتمالاً مقدر است تا آخر عمر در غم از دست دادن پسری چون آشیل اشک بریزد. این داستانی است که با اشک‌های آشیل پایان می‌یابد.
***
یک خشم، یک دلهره، یک غم، یک قطره اشک. آیا تمام ایلیاد همین است؟ مسلماً نه. این کتاب، سپیده‌دم ادبیات بشری است. داستان پهلوانانی که هیچگاه به خانه بازنگشتند و پدران و مادرانی که تا ابد سوگوار و عزادار ماندند. داستان باروهای افسانه‌ای شهری بزرگ که با دستان پوزیدون و هرکول ساخته شده و خدایان به آن نظر دارند. داستان «یونان» در ابتدای درخشش بی‌مانندش. داستانی که در دستان اسکندر جای گرفت تا نقشه و تاریخ جهان را برای همیشه تغییر دهد. این خوشبخت‌ترین کتاب تاریخ است: کتابی که سه هزار سال است هر روز خوانده شده و خواهد شد.
        

1