جان شیفته: جلد اول جان شیفته: جلد اول رومن رولان و 1 نفر دیگر 4.5 18 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 3 خواندهام 33 خواهم خواند 39 ناشر نشر نیلوفر شابک 0000000080677 تعداد صفحات 517 تاریخ انتشار 1370/2/1 توضیحات کتاب جان شیفته: جلد اول، مترجم محمود اعتمادزاده ( م. ا. به آذین ). لیستهای مرتبط به جان شیفته: جلد اول مشکات عبادیان 1402/9/3 کتاب های خارجی که حضرت آقا بهشون اشاره داشتن! 41 کتاب این کتاب ها اکثرا برای آگاهی از اوضاع غربه و جالب اینکه همشون رمان هستن به قلم عالی نویسنده های معروف دنیا ؛ واقعا سلیقه ی حضرت آقا حرف نداره ! مطمئن باش وقتی که برای خوندن این کتاب ها بزاری هدر نمیره میگی نه؟ امتحان کن :) 10 43 یادداشتها محبوبترین جدید ترین ملیکا خوشنژاد 1401/12/23 اولین بار وقتی شانزده سالم بود و داشتم دومین مبارزه ی سختم را با خانواده برای انجام دادن کاری که دلم می خواست انجام بدم می کردم استادم مدام بهم می گفت ملیکا جان شیفته بخون، آنت شبیه توست. بعدتر وقتی پیش دانشگاهی بودیم معلم دیفرانسیلمون که یه آقای مهربونی بود که دستکش دستش می کرد چون به گچ حساسیت داشت و همیشه قبل اینکه دستش کنه فوتشون می کرد و مثل بادکنک باد می کردن به همه مون میگفت باید جان شیفته بخونین. و می گفت به آزین در ترجمه ی Enchanted Soul نمی تونست معادل بهتری از «جان شیفته » انتخاب کنه. سال اول دانشگاه که بودم مامانم بالاخره برام خریدش و اولین و تنها کتابیه که مامانم بهم داد و اولش برام با خودکار بنفش یه صفحه کامل نوشته. اینا رو گفتم که بگم جان شیفته یه جورایی برای من با آدم های زیادی جادو شده و باز هم من نخونده بودمش. یعنی چند سال پیش که هدیه گرفتمش از مامانم شروعش کردم اما به یه دلایلی مجبور شدم رهاش کنم. چند روز پیش نشسته بودم و به کتابخونه ام نگاه می کردم و دلم میخواست یه کتابی بخونم که مثل کتابای سختی که الان مجبورم بخونم نباشه. به استراحت احتیاج داشتم و جان شیفته بهم چشمک می زد. برای همین برداشتمش و از اول شروع کردم به خوندن و دوباره مجدوب جان ِ شیفته ی آنت شدم. آنت، روح جادویی من که باید تنها باشه. تنهای تنها. و همیشه سخت ترین راه ها رو انتخاب می کنه و هر گز بی خیال نمی شه. آه آنت جادویی من. خیلی خوشحالم که بالاخره دارم می خونم زدگی ات رو. 0 9 آروشا دهقان 1401/12/14 با خواندن جلد اول یک مجموعه ی چهار جلدی درباره ی کلش نظر نمیدم اما این جلد رو دوست داشتم هر چند که بعضی جاها کمی حوصله م رو سر برد. درباره ی روابط مارک و آنت و احساساتشون نسبت به هم خیلی توضیح می داد و اغلب توضیحات تکراری بود. روابط سیلوی و آنت رو هم درک نکردم. چطور ممکنه دو نفر در همون اولین ملاقات عاشق هم بشن؟ گذشته از این، روابطشون در فصل اول اصلا خواهرانه به نظر نمی اومد و یکباره هم متحول شد. کلا درباره ی آنت و سیلوی همه چیز خیلی ناگهانی رخ داد. من از روی یک نسخه ی چهار جلدی قدیمی خواندم که تو گودریدز ثبت نشده. نمی دونم چقدر با چاپ های جدیدش فرق داره اما چون قدیمی بوده درباره ی ویراستاریش نظر نمیدم. :) نظر کلیم درباره ی کتاب رو بعد از خواندن جلد چهارم می گذارم. 0 0