فوتبال و فلسفه: ذهن زیبا، بازی زیبا

فوتبال و فلسفه: ذهن زیبا، بازی زیبا

فوتبال و فلسفه: ذهن زیبا، بازی زیبا

تد ریچاردز و 1 نفر دیگر
0.0
1 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

11

شابک
9789642133512
تعداد صفحات
452
تاریخ انتشار
1398/5/9

توضیحات

        
چرا فوتبال این قدر جذاب است؟ چرا همیشه تیم بهتر بازی را نمی برد؟ نیچه اگر امروز زنده بود، چرا باید هوادار آرسنال می شد؟ بکن بائر و زیدان چگونه چهار فضیلت اصلی فلسفه ی یونان باستان را آموختند؟ گل دست خدا یا گل قرن؛ معجزه چه نسبتی با مارادونا و فوتبال دارد؟ شانس چقدر در فوتبال دارد؟ ایراد ضد فوتبال در چیست؟ چرا زیبای بازی کردن، اخلاقا بهتر است؟ وقتی مهاجمی از آخرین مدافع رد شده و می رود که گل بزند، تحت چه شرایطی خطای مدافع روی او اخلاقی است؟ آیا دروازه بان ها فیلسوف اند؟ در بیل های کریس رونالدو و هنرمندانه تر است یا تابلوهای پیکاسو؟ تفاوت فلسفی تماشای بازی در ورزشگاه یا از تلویزیون در چیست؟ زشتی های فوتبال کدام اند؟ آیا طرفداری از آستون ویلا عقلانی است؟ چرا و چگونه هوادار تیم ها می شویم ؟ در بی از کجا می آید و چه چیزی  هواداران تیم ها را به «ما» و «آن ها» تبدیل می کند؟ مکتب هلندی یا مکتب برزیلی؟ فوتبال انگلیسی چگونه با ارزش های فرهنگی کشور مقصد عجین و بومی می شود، آیا بازی بارسلونا برای همه زیباست؟ عشق کجای فوتبال است و شور قلب چگونه می تواند یک تیم را به سه جام در یک فصل برساند؟ چرا گاهی باید مثل مسی از فرامین مربی و قوانین قراردادی تخطی کرد؟ فوتبال سوسیالیستی چطور منجر به انقلاب در کشوری می شود؟ مالکان و باشگاه ها چه تاثیری در شکل گیری شخصیت هم دارند؟ بدشانسی ما را می بازاند یا اشتباه داوری؟ کیرکگور چگونه پنالتی می زند و اضطراب، چه ارتباطی با آزادی و انتخاب دارد؟ آیا تعیین نتیجه با ضربات پنالتی نوعی قمار است؟ چرا داورها همیشه علیه تیم ما سوت می زنند؟

      

لیست‌های مرتبط به فوتبال و فلسفه: ذهن زیبا، بازی زیبا

فوتبال و فلسفه: ذهن زیبا، بازی زیباروزی روزگاری فوتبال: جامعه شناسی و فوتبالفوتبال علیه دشمن

چرا فوتبال را دوست داریم؛ نود دقیقه جنگ و زندگی

14 کتاب

این فهرست شامل کتاب‌هایی است که به نحوی از فلسفه فوتبال و پیوندهای آن با مسائل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی می‌گویند. ❗این فهرست شامل کتاب‌های زندگی‌نامه، داستان‌های مربوط به فوتبال (حوزه بزرگسال و نوجوان)، فوتبال و اقتصاد، آموزش‌های فوتبالی و دائره‌المعارف‌های فوتبالی نمی‌شود. توضیحات مختصر راجع به هر کتاب از سایت‌های ایران کتاب، طاقچه و فیدیبو برداشته شده است. 📚 1- فوتبال و فلسفه: در «فوتبال و فلسفه» از «تد ریچاردز» می آموزیم که طرفدار بودن به چه معناست و چرا ارسطو، یک طرفدار تمام عیار به حساب می‌آید. یا در بخشی دیگر نویسنده مطرح می‌کند که چرا بازیکنان برجسته‌ای همچون کریستیانو رونالدو در کنار هنرمندان بزرگی حتی در ابعاد د واندازه‌های پیکاسو، قرار می‌گیرند. 📚 2-روزی روزگاری فوتبال: فوتبال و جامعه شناسی: این کتاب اثراتی را که این ورزش محبوب در سراسر جهان بر زندگی و اجتماع می‌گذارد، بررسی می‌کند. این کتاب تأثیر فوتبال در مختصات جغرافیایی مختلف را پوشش می‌دهد. این کتاب زنجیره‌ای از فرهنگ‌های مختلف است که بازی نفس‌گیر و جنجالی فوتبال آن‌ها را به یکدیگر وصل کرده است. 📚 3- فوتبال چگونه جهان را توصیف می کند: فرانکلین فوئر ، یک دوستدار مادام العمر فوتبال است که نقش فوتبال را در فرهنگ های مختلف به عنوان ابزاری برای بررسی دامنه جهانی شدن بررسی می کند. 📚 4- فوتبال علیه دشمن: کوپر در کتاب فوتبال علیه دشمن با دیدی اجتماعی، جامعه شناختی و سیاسی به این بازی محبوب در سراسر دنیا نگاه می کند و خواندنش برای هر دو طیف علاقه مندان به فوتبال و نیز علاقه مندان به مسائل سیاسی و جامعه شناسی می‌تواند جذاب باشد. 📚 5- امبرتو اکو و فوتبال: در این اثر تلاش می شود از خلال آرای اکو پدیده هایی چون ورزشگاه، هواداری، هولیگانیسم و وراجی ورزشی به مثابه نشانه های ارجاعی فوتبال بررسی شود. کتاب حاضر نحوه کاربست نشانه ها در تعاملات اجتماعی و فرهنگی را بررسی می‌کند و ابتذال فرهنگی عصر جدید را از دریچه ورزش پرطرفدار فوتبال به بحث می‌گذارد. 📚 6- زندگی در 90 دقیقه: فلسفه فوتبال: ونتر گبائر، نویسنده و فیلسوف آلمانی در کتاب «زندگی در 90 دقیقه: فلسفه‌ی فوتبال» مسئله‌اش را با این ورزش جهان‌شمول از همین ضدیّتی که با فرهنگ متّکی به دست انسان در آن نمود دارد، آغاز کرده و به درون عمیق‌ترین و درعین‌حال قابل فهم‌ترین ماجراهای پیرامون فوتبال می‌رود. 📚 7-وقتی به فوتبال فکر می کنیم به چه فکر می کنیم: کریچلی در توضیح این کتاب می‌گوید که هدف او این نیست که یک فلسفه‌ی فوتبال بنویسد؛ به‌عبارتی نه اینکه فلسفه می‌تواند به فوتبال بینشی بدهد، بلکه فوتبال می‌تواند به ما بینشی نسبت به فلسفه و معنای انسان بودن در جهان بدهد. 📚 8- گل: تاریخ فرهنگی و اجتماعی فوتبال نوین: بحث‌های مربوط به فوتبال در خلأ صورت نمی‌گیرند، بلکه پیوندی ژرف با بستر و مسائل اجتماعی دارند. این کتاب درباره پیوندهای فوتبال با بسترهای اجتماعی و فرهنگی است. 📚 9-یک سو فوتبال یک سو دنیا: در این کتاب تلاش شده به ابعاد مختلف فوتبال با رویکرد فرهنگی پرداخته شود تا ضمن توجه مدیران و برنامه ریزان به این مقوله مهم فرهنگی و اجتماعی، بستر مناسبی برای رشد و توسعه کشور از طریق فرصت طلائی فوتبال فراهم شود. 📚 10-کتاب یک بازی دونیمه‌ای: روایتی از روند تحول فوتبال و تلویزیون در طول تاریخ که با نگرشی روانشناسانه، جامعه شناختی و مدیریتی و با بهره گیری از مجاورت و تعامل با هواداران شکل گرفته و تصویری از گذشته و حال فوتبال برای غربی ها و آینده آن برای ایرانیان که تا کنون لیگ و فوتبال حرفه ای را به معنای واقعی کلمه تجربه نکرده اند، ارائه کرده است. 📚 11- فوتبال سنجی: کتاب «فوتبال سنجی » با استفاده از بینش ها و قیاس های اقتصاد، آمار، روانشناسی و تجارت برای نشان دادن یک نور جدید و سرگرم کننده در مورد نحوه عملکرد بازی، حقایق غالبا شگفت آور ضد شهودی در مورد فوتبال را آشکار می کند. کتاب فوتبال سنجی یک راه جدید برای نگاه کردن به محبوب ترین بازی جهان است. 📚 12- فوتبال: فلسفه پشت بازی: «فوتبال فلسفه پشت بازی» کتابی جذاب از استفن مامفورد فیلسوف معاصر انگلیسی است که به قلب بازی می‌رود و سعی می‌کند از ساده‌ترین اِلمان‌های فوتبال تا پیچیده‌ترین بخش‌های آن را با نگاهی فلسفی مورد بررسی قرار دهد. 📚 13- دیوانه‌های فوتبال: کار ما درست مثل یک گردباد واقعی بود.طی نود روز از نه کشور گذشتیم، با تشکیلات هواداری فوتبال در آن کشورها آشنا شدیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستورات رهبران آن تشکیلات را بی چون و چرا اجرا می‌کنند، بهره‌کشی می‌شود.در هلند از ترس جانمان گریختیم، در ترکیه از برابر دوربین‌های پلیس متواری شدیم، در صربستان با سران تشکیلاتی از هولیگان ها که به جنایت جنگی متهم شده بودند ملاقات کردیم و زمانی که در برزیل همراه با یکی از تشکیلات هواداری، به سفری برای دیدن مسابقه تیم آن‌ها می‌رفتیم، از سوی هواداران دیوانه رقیب به ما تیراندازی شد. 📚 14- کتاب آژاکس، هلندی‌ها و جنگ جهانی دوم: کتاب آژاکس، هلندی‌ها و جنگ جهانی دوم بیش از هر چیز ثابت می‌کند که می‌توان با نگاه به تاریخ از فوتبال هم درس زندگی گرفت. تحقیقات سایمون کوپر، نکته‌بینی و دیدگاه‌های او این کتاب را بسیار خواندنی کرده و به فهم تاریخ و دوران سیاه و تاریک جنگ جهانی دوم آن هم از منظر فوتبال کمک کرده است. او سعی کرده تا انفعالی را که در دوران جنگ جهانی دوم در هلند به وجود آمده بود از زاویه‌ای جدید و از دریچه فوتبال بیان کند و جانبداری‌هایشان را در شکل‌گیری تاریخ آن دوران و تأثیر گذشته بر آینده مردم هلند، چه از بُعد تاریخی، چه از بُعد فرهنگی و چه تأثیرات سیاسی به طور واضح به خواننده‌ها و علاقه‌مندان تاریخ و فوتبال بشناساند.

107

یادداشت‌ها

          [عاشقانه‌ای برای فوتبال]
همه‌ چیز این کتاب فوتبالیستی است از نحوه فهرست بندی آن گرفته تا ... به جای پیشگفتار ،عنوان گرم کردن انتخاب شده است و بخش ها به نیمه اول ،نیمه دوم ،وقت اضافه اول ،وقت اضافه دوم ،ضربات پنالتی ،اعضای تیم یعنی معرفی نویسندگان این کتاب نام‌گذاری شده است
در نیمه اول این کتاب در باره‌ی طبیعت بازی بحث شده است اینکه چرا فوتبال اینقدر جذاب است این بخش مرا بیشتر جذب کرد و برایم جذاب تر بود زیرا در آن از جنبه‌های نمایشی فوتبال صحبت می‌شود و از شباهت‌های قوانین و کارکردهای این ورزش با درام زندگی و اینکه جوهره‌ی درام زندگی ،آمیزه‌ای از اعمال افرادی کم و بیش تدارک دیده شده و برنامه ریزی شده با بد شانسی و خوش‌شانسی است 
.در فضلی دیگر از این بخش به فوتبال از زاویه دید افلاطون بررسی می شود و از فوتبال افلاطونی سخن به میان می آید و در جای دیگر از فوتبال به مثابه‌ی داستان اشاره می شود و اینکه فوتبال منشی داستانی دارد و از کوبندگی، گریز ،بازگشت ،برگشتن ورق، ترن هوایی، دستبرد،سناریو‌های اما و اگر به عنوان خطوط داستانی فوتبال نامگذاری می کند .آرسنال نیچه نوشته‌ی دیگر از کتاب است تا از تعریفی فوتبال دیونوسی ارائه شود .نویسنده دیگری با استدلال از ورزش محبوب ارسطو یعنی فوتبال حرف می زند و از ویژگی های فوتبال که آن را فوق‌العاده می کند .نویسنده در این مقاله از تراژدی و کمدی در فوتبال حرف می زند و اینکه ارسطو با فوتبال به مثابه‌ی تئاتر موافق است. 
بعداز چند مقاله دیگر در این کتاب به بین دو نیمه می رسیم با موضوع قوانین نانوشته تا از شانس را چه به فوتبال، ضد فوتبال چه ایرادی دارد ،مجبور بود بزندش بحث به میان کشیده شود .
در نیمه دوم با موضوع بازی زیبا ما با مقاله های نظیر چرا زیبا بازی کردن اخلاقا خوب است،در گرامیداشت نجات دروازه با نوک انگشت ،آیا رونالدو پیکاسو مدرن است، کانت در مارکانا و آرایش در نیم‌رخ زشت بازی زیبا مواجه هستیم .
حالا در این کتاب به وقت اضافه اول رسیده‌ایم آن هم با موضوع هواداری و اینکه آیا هواداری از آستون ویلا عقلایی است و سیر تکامل هوادار فوتبال و راه فضیلت و بازی در دربی و اینکه در بی فنرباغچه و گالاتاسرای سرا آمد دربی‌هاست ،به خاطر اینکه برخورد دو قاره است و جذابیت‌های خاص خود را دارد . 
در وقت اضافه دوم ما از فوتبال و جامعه می‌خوانیم و اینکه بگو چطور بازی می‌کنی تا بگوئیم کیستی، و سه گانه بارسا، زندگی به سبک مسی،تیم طلایی انقلابی مجارستان،وقتی که باشگاه فوتبال به آینه می شود ،اورفیوس فوتبال و...
اکنون کار این کتاب به ضربات پنالتی کشیده شده است و این مقاله ها :بدشانسی و یا اشتباه داوری ،کیرکگور در نقطه پنالتی ضربات پنالتی و معنای بردن ،تنهایی داور ،خدا داور نیست ،بازیکن پیشگو و پدیدار شناسی درک حال داور ،کلیشه های فوتبال،چه می‌کنه این بازیکن .
خب بازی تمام شده است ولی این کتاب هنوز ناتمام .به خاطر اینکه باز می شود این کتاب را دوباره خواند تا از این به بعد به فوتبال را نخبگانه نگاه و فکر کنیم و از این بازی جذاب و جادویی لذت ببریم و بیاموزیم به خصوص حالا که جام جهانی روسیه را در پیشرو داریم و نمایش فوتبال ایران در این میدان . 
آری به قول تد ریچادرز که این کتاب با ویراستاری و کوشش او تدوین شده است :شیفتگی به فوتبال نه تنها از لحاظ شعله‌ی اشتیاقی که بر می‌افروزد،که نیز از لحاظ رقابتی که در میان اقشار انسان‌ها پدید می‌آورد قابل توجه است.جادوی فوتبال ،تمام تفاوت های اجتماعی ،فرهنگی اقتصادی،تربیتی،ملی،منطقه‌ای،قبیله‌ای و حتی جنسیتی را کنار می زند .
صفحه‌های این کتاب را ورق بزنید : "کیرکگور، و ارسطو را خواهید دید،افلاطون و نیچه را ،کانت و دیوئی و سارتر را .همچنین پله و مارادونا را ، زیدان و کریستیانو رونالدو، مسی،فابرگاس و بکن بائر را،اما پیش از همه افراد روشن ضمیر وبا هوش .کسانی که فلسفه‌ی هستی‌شان را می‌دانند، را خواهید دید که با شور و شوق در باره‌ی بازی‌ای که به آن عشق می‌ورزند،نوشته‌اند.و خواندن چنین نوشته‌هایی ،وقتی پای چنین عشقی در میان است ارزش‌اش را دارد."
        

12

          «آدمی که سرش به تنش بیارزد، فوتبال تماشا نمی‌کند.»

‌-
دیشب آخرین بیمارم، مردی تنومند خودساخته و ورزشکار. از آن‌هایی که دهه پنجم زندگی هنوز صاف راه می‌روند و اگر ده‌بار باهاشان مچ بیندازی، عین ده بار مچت را می‌خوابانند. بعد از کلی دررفتن و شکستن و ریختن و کلنجار و مشقت و عرق‌ریختن؛ نوار را بستم دور دندانش. عرقم را با پشت دست خشک کردم، تکیه دادم و گفتم: «الآن فقط از یک چیز می‌ترسم...» چشم‌هایش را گرداند سمت من:-«اینکه ایران فردا از قطر بخوره...» خندید. گفت «هِیه بازی...؟» گفتم فلان ساعت. ابروهایش را انداخت بالا که برایش مهم نیست. دهانش که روی هم آمد، اولین جمله‌اش این بود که فوتبالی نیست و فقط بعضی بازی‌های آرژانتین را می‌بیند.» لابد ته ذهنش هم گذشته:«اصلا آدمی که سرش به تنش بیارزد، فوتبال تماشا نمی‌کند.» مثل چیزی که معمولا باباهای غیر فوتبالی می‌گویند. شاید هم اینطور باشد. شاید واقعا، «آدم قوی» فوتبال تماشا نمی‌کند‌.
‌-
‌
نای نوشتن ندارم. توی ذهنم یک احسان‌عبدی‌پور، متنی از حبیبه جعفریان را می‌خواند انگار: «همیشه بعد از هربرد تیم‌ملی، به دل هوادارارن تیم بازنده فکر کرده‌ام. انگار عذاب وجدان بردنشان مانده باشد ته دلم. به پسر جوان اماراتی‌یی فکر می‌کنم که به توپ‌های توی چارچوب، ولی نه توی گلشان فکر می‌کند و آه می‌کشد. به جوانکی غزاوی که پک‌های عمیق‌تری به سیگار می‌زند و دیگر صدای بمبی در جای نه‌چندان دوری منفجر می شود را نمی‌شنود. به معدود پیرمردهای فوتبالی دمشق که حال دیگر به ایران و ایرانی بد و بیراه می‌گویند. به اشک‌هایشان. به آه‌هایشان. به مادرهای بازیکنان تیم ملی فلسطین، امارات، سوریه، هنگ‌کنگ و دعاهایشان به درگاه خدا... به خداهایشان. به خداهایی که گاهی هوای دل ناشاد مردمان سرزمینشان را دارند، گاهی نه. به خداهایی که توی فوتبال خداییشان را به رخ همه می‌کشند. به‌خدای اردنی‌ها که کمکشان کرد با چنگ و دندان بجنگند و کره را حذف کنند. به‌خدای کره‌ای‌ها که مقابل اردن کوتاه آمد و گذاشت یک دور هم، دور اردن باشد. به‌خدای قطری‌ها که مایه دار است و خرج کن و ورزشگاه ساز. به خدای ایرانی‌ها که...به خدای ایرانی‌ها که انگار هوایمان را دارد، سر بزنگاه گوشمان را می‌گیرد تا ضعیف‌کشی نکنیم و درس بگیریم. خدایی که نمی‌خواهد یک جانمی جان سرخوشانه از ما بشنود. اولی را که گفتیم طوری نیست، سر دومی پیچ سختی را می‌پیچاند تا ته که نشود!...خدایی که قلب‌هایمان را، زندگیمان را، فوتبالمان را بین خوف و رجا نگه داشته، تا قد یک «قطری اسمع!» گفتن و زبان درآوردن هم نایستیم. تا جرات ماندن، درجا زدن و دل به بُرد خوش کردن به خودمان ندهیم!»
‌
نای نوشتن نداشتم. افتادم توی شیب، سرازیر شدم. بار اولم نیست. بعد از باخت استقلال در نیمه‌نهایی. بعد از باخت ایران ازآمریکا در جام‌جهانی. حتی بعد از ضربه شدن حسن یزدانی جلوی تیلور. با نوشتن بعد از هرباخت، دستی به روان آزرده‌ام کشیدم. الان، یک دوش آب گرم هم ضمیمه‌اش می‌کنم، و احتمالا یک قهوه دیگر. بعد، کاری ندارم تا فردا، جز مقداری پیاده‌روی و منتظر فاطمه ماندن. و فکر کردن به اینکه شاید اگر من هم قوی بودم، -اگر فوتبالی نبودم...همین یک اپسیلونی که هستم- برایم مهم نبود. بعد از کلی فکر کردن و به نتیجه نرسیدن، آخرش هم با احسان‌عبدی‌پور درونم به گفتگو بنشینم که: «دیگر چقدر مانده تا قوی‌ باشیم؟ چقدر تا مقصدمان، تا لنگ‌روی‌لنگ انداختن و آن آخیش نهایی راه مانده؟ خدایمان، چه لبخندهای شیرین و چه اشک‌های تلخ دیگری برایمان خواب دیده؟...» بلکم او روشنم کند، یا سرنخی به دستم بدهد...یا جوابی جلوی پایم بگذارد...
‌


[... ایران از قطر باخته. جایی را ندارم که این کلمه‌ها را بگذارم. حتما تد ریچاردز، درک می‌کند!]
        

8