معرفی کتاب واتارو در سرزمین خیال اثر میوکی میابی مترجم رکسانا شکوهمند

واتارو در سرزمین خیال

واتارو در سرزمین خیال

میوکی میابی و 1 نفر دیگر
2.6
4 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

1

شابک
9786222441067
تعداد صفحات
184
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب واتارو در سرزمین خیال، نویسنده میوکی میابی.

لیست‌های مرتبط به واتارو در سرزمین خیال

یادداشت‌ها

        واتارو. داستانی درمورد پسری کلاس پنجمی که هیچوقت شایعه هایی را درمورد روحی که کلاه و شنل دارد را باور نمیکند؛ مگر اینکه خودش شاهد آن باشد پس  پارا فراتر از قانون خانواده ی میتانی می‌گذارد و نصفه شب به سمت ساختمان روح زده ، برای کشف روح عجیب و غریب می‌رود.
ترجمه خوب و روون بود که می تونست بخاطر سطح پایین داستان هم بهش اشاره کرد . راستش رو بخواین ، البته اگه ربطی داشته باشه ، تنها چیزی که منو شگفت زده کرد این بود که نویسنده ، نویسنده ی کتاب استاد عروسک هم هست. می تونم بگم فقط به این دلیل کتاب رو ادامه دادم چون داستانی سبک بود و وقت هایی که حوصله م سر می رفت ( یا نمی کشید) و دوست داشتم نیاز به درک یه موضوعی نداشته باشم این کتاب رو می خوندم. توضیحات بی وقفه ای که درمورد خانواده ی خودش داشت مثل اینکه : مامان من از آدمای بی نزاکتی مثل خانواده ی کاچان خوشش نمی اد، بابام یه منطقیه که تو هر بحثی برنده میشه منم این ویژگی رو از بابام به ارث بردم ، من بچه خوبه ی مامان بابام و وقتی بهم پول توجیبی میدن مستقیم بهشون میدم تا بریزن تو کارتم و موضوعاتی از این دسته. 
اول کتاب چهار ساعت داشت درمورد شغل پدرش صحبت می کرد ا اینکه چه شخصیتی داره و چه خصوصیاتی رو ازش به ارث برده ،( تازه فقط اسم باباش اومده بود هنوز ریختش هم تو کتاب نبود!) تفاوت عمو و باباش ، خاطراتش یا اینکه چقدر ازش تعریف میکنن و این جور چرت و پرت ها .
داستان بی سرو ته بود و تقریبا میشد اگر کمی اضافه گویی ها ( همون چرت و پرتا ی بچگونه که فکر می کنه منطقی بودنش یه خصوصیته در صورتی که عینهو احمق ها داره رفتار میکنه و حرف میزنه و کمتر از محبتی که سر نخوردن یا خوردن یخ در بهشت نشسته با مامانبزرگش به نظر خودش بر خورداره بحث میکنه . خودمم نمیدونم چی گفتم!) هارو پاک کرد یه داستان نیمه پایان باز مثل کتاب ضحی کاظمی( زمان سوار) نوشت. البته طبیعیه که من این نظر رو داشته باشم چون قرار نیست کتاب رو مجموعه ش رو ادامه بدم و در ضمن  این کتاب یه کتاب امانتی بود. همینطور داخل کتاب خیلی هم به نوع شخصیتشون اشاره کرده  بود طوری که دچار تردید در شکل شخصیت میشدی. همونطور که به سرعت ماجرای روح اومد وسط به همون سرعت هم پرید از سر همه مخصوصا کاچان ( از سر همه پرید جز واتارو خلاصه بگیم😀 البته شایعه ها کلا همینطوریناونی که باورش نبود دیر فراموشش کرد یعنی در اصل فراموش نکرد) طوری که انگار اصلا وجود نداشته و اون نبوده که کلی در موردش حرف میزده و آرزوی دیدن روح میکرده.
تنها تیکه ای از کتاب که تعجبم رو بر انگیخت اون تیکه بود که میتسورو  به واتارو گفت :" چرا بابات تو عکس نیست ؟" که ظاهرا قراره یا اصلا محلش نذارن یا تو جلد های بعدی در موردش بگن . ( البته یه مقدار هم قضیه ی اون دختره کائوری بود چی بود اون که اصلا هیجان یه صدم ثانیه ای بود . ) درکل اگه از بچگونه خوشتون میاد بخونیدش. ( چقدر تلفن های مزاحم چرت و پرت بودن فکر کنم باید به بغل دستیم هشدار بدم کم بازی کنه تا دیوونه نشده!)
پ.ن: بیشتر پی نوشت ها تو پرانتزن که اکثرا فکر هاییه که وسطا به ذهنم میاد حالا اون یک و نیم ستاره هم بخاطر اینکه هروقت بی حال بودم میرفتم سراغش دادم.

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

15