معرفی کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم اثر نادر ابراهیمی

چهل نامه ی کوتاه به همسرم

چهل نامه ی کوتاه به همسرم

4.2
350 نفر |
91 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

30

خوانده‌ام

786

خواهم خواند

194

شابک
9786001740817
تعداد صفحات
140
تاریخ انتشار
1395/12/24

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
قهر، زبان استیصال است.قهر،پرتاب کدورت هاست به ورطه ی سکوت موقت؛ و این کاری ست که به کدورت، ضخامتی آزارنده می دهد. قهر،دو قفله کردن دری ست که به اجبار،زمانی بعد،باید گشوده شود، و هرچه تعداد قفل ها بیشتر باشد و چفت و بست ها محکم تر، در ، ناگزیر، با خشونت بیشتری گشوده خواهد شد. و راستی که چه خاصیت ؟ من و تو ، شاید از همان آغاز دانستیم که سخن گفتن مداوم -و حتی دردمندانه- در بابه یک مشکل، کاری ست به مراتب انسانی تر از سکوت کردن درباره آن...

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به چهل نامه ی کوتاه به همسرم

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به چهل نامه ی کوتاه به همسرم

نمایش همه

پست‌های مرتبط به چهل نامه ی کوتاه به همسرم

یادداشت‌ها

سمی

سمی

1404/4/8

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          مخواه كه هر دو يك آواز را بپسنديم يك ساز را ، يك كتاب را ، يك طعم را ، يك رنگ را و يك شيوه نگاه كردن را...مخواه كه انتخابمان يكي باشد، سليقه‌مان يكي و روياهامان يكي، هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معني شبيه بودن و شبيه شدن نيست...و شبيه شدن دال بر كمال نيست، بلكه دليل توقف است...
عزیزمن!
زندگی را تفاوت نظرهای ما می‌سازد و پیش می‌برد نه شباهت‌هایمان، نه از میان رفتن و محو شدن یکی در دیگری؛ نه تسلیم بودن، مطیع بودن، امر بر شدن و دربست پذیرفتن. من زمانی گفته‌ام: «عشق انحلال کامل فردیت است در جمع ». حال نمی‌خواهم این مفهوم را انکار کنم ؛ اما اینجا سخن از عشق نیست، سخن از زندگی مشترک است، که خمیرمایه‌ی آن می‌تواند عشق باشد یا دوست داشتن یا مهر و عطوفت یا ترکیبی از این‌ها، و در هر حال، حتی دو نفر که سخت و بی‌حساب عاشق هم‌اند، و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو، صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی، قله‌ی علم کوه، رنگ سرخ، بشقاب سفالی را دوست داشته باشند... به یک اندازه هم. اگر چنین حالتی پیش بیاید، که البته نمی‌آید، باید گفت که یا عاشق، زائد است یا معشوق. یکی کافی‌ست. عشق، از خودخواهی‌ها و خود پرستی‌ها گذشتن است؛ اما این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست.
من از عشق زمینی حرف می‌زنم که ارزش آن در « حضور » است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
.
تمام کتاب یه طرف این قسمت هم یک طرف...
        

0

جوان

جوان

1402/1/13

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

20