معرفی کتاب نژاد و تاریخ اثر کلود لوی استروس مترجم ابوالحسن نجفی

نژاد و تاریخ

نژاد و تاریخ

کلود لوی استروس و 1 نفر دیگر
4.3
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

5

شابک
9786227720235
تعداد صفحات
88
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب نژاد و تاریخ، نویسنده کلود لوی استروس.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به نژاد و تاریخ

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به نژاد و تاریخ

یادداشت‌ها

مجید اسطیری

مجید اسطیری

1402/12/17 - 16:33

          دیروز به بهانه سالگرد کلود لوی استروس خواندن این کتاب کوتاه را آغاز کردم و امروز تمامش کردم


مهم ترین دغدغه نویسنده تاکید بر اهمیت گوناگونی فرهنگی در پیشرفت بشری و پرهیز از نگرشهای نژادپرستانه است که برای هر قوم یا فرهنگی تاریخی درخشان جعل میکنند.:

لزوم حفظ گوناگونی فرهنگها در جهانی که در معرض تهدید یکنواختی و همشکلی قرار دارد البته از دید موسسه های بین المللی دور نمانده است . و این را نیز می دانند که برای رسیدن به این هدف کافی نیست که سنتهای محلی را ناز و نوازش کنند و به دورانهای سرآمده امان بدهند . اما چیزی را که باید نجات داد همان گوناگونی است و نه آن محتوای تاریخی که هر دوره ای به آن می بخشد و هیچ کدام بیش از اندازه خود نمی تواند دوام بیاورد .
پس باید به گندمی که جوانه می زند دل بندیم و تواناییهای پنهان را برانگیزیم و همه استعدادهای با هم زیستن را که در بطن تاریخ به صورت ذخیره وجود دارد بیدار کنیم . و نیز باید بدون تعجب و بدون انزجار و بدون تحاشی آماده برخورد با این واقعیت باشیم که همه این تجليات به هر حال چیز ناآشنا و نادیده ای با خود دارند . بردباری حالتی نیست که از تأمل و مراقبه درونی برآمده باشد و به آنچه بوده و هست به ديده اغماض بنگرد ، بلکه رفتاری پویا و جویاست برای پیش بینی کردن و فهمیدن و برانگیختن آنچه می خواهد هستی پذیرد .
گوناگونی فرهنگهای بشری در پشت سر ما و در پیرامون ما و در پیش روی ماست . تنها توقعی که می توانیم از آن داشته باشیم ( توقعی که برای هر فرد تكليفهای متناسبی ایجاد می کند) این است که در شکلهایی متجلی شود که بتواند بخشندگی شکلهای دیگر را بیشتر سازند . و همین است سهم مشارکت هر یک از آنها .
        

1

gharneshin

gharneshin

دیروز

          کتابی ناشناخته که بدون اطلاع از محتوای آن را خریدم و کمتر از یک شبانه‌‌ روز تمامش کردم. کتابی کوتاه اما بسیار جذاب و تاثیرگزار. 

استروس، در این کتاب به اهمیت گوناگونی فرهنگ‌ها و حفظ این گوناگونی می‌پردازد. 
او معتقد است که "فرهنگ و نژاد غرب برتر است" حاصل دیدگاهی اشتباه به تاریخ است، چرا که اگر ما باقی فرهنگ‌ها را با معیار‌ها و دستاورد‌های غرب ارزش‌گذاری نکنیم و این دیدگاه را کنار بگذاریم، می‌بینیم که فرهنگ‌های دیگر، در مسیر‌های مختلفی پیشرفت‌های چشم‌گیری داشته‌اند. فرهنگ‌هایی که در مسیر و در راستای اهداف ما حرکت می‌کنند پیش چشممان فرهنگ‌هایی انباشته، و آن‌هایی که خلاف مسیر ما در راستای هدفی دیگر حرکت می‌کنند، ایستا جلوه می‌کنند.
مثال: اگر معیار پیشرفت را به‌جای صنعت، در تاب‌آوری و بقا در شرایط سخت بدانیم، اسکیمو‌ها و عرب‌های بادیه‌نشین جایگاه اول را خواهند داشت. 
((جوامع بشری در جهت یکسانی تحول نمی‌یابند و اگر از دیدگاه معینی ایستا یا واپس‌گرا جلوه کنند این لزوما بدین معنی نیست که از دیدگاه دیگری کانون تحولات مهم نباشند.))
در نتیجه، این دیدگاه غلط است که فرهنگ‌ غرب با انباشته کردن تجربه‌های فرهنگی خود همیشه در حال حرکت رو به جلو و پیشرفت کردن است و باقی فرهنگ‌ها ایستاده و راکد هستند، بلکه باقی فرهنگ‌ها نیز پیشرفت‌های زیادی داشته‌اند اما نه در مسیر فرهنگ غرب. 

همچنین او معتقد است که هیچ ملتی، به‌تنهایی "انباشته‌ی" فرهنگی زیادی نمی‌تواند داشته باشد. انباشته‌ی فرهنگی نتیجه‌ی برخورد و همکاری و تقابل فرهنگ‌های مختلف با هم است، و ملتی که ارتباط کمتری با بقیه‌ی فرهنگ‌ها داشته باشد، تغییرات، تحولات، و پیشرفت کمتری هم نسبت به بقیه ملت‌ها خواهد داشت. 
((هر فرهنگ تا زمانی که تنهاست نمی‌تواند برتر باشد.))
در نتیجه اگر نژاد و فرهنگ غرب‌ را پیشرو و انباشته‌ترین بدانیم، آن هم نتیجه‌ی ارتباط ملت غرب با دیگر نژاد‌ها و فرهنگ‌هاست.

و در نهایت او به‌ وجود آمدن تمدن و فرهنگی یکسان و جهانی را پدیده‌ای پوچ و غیرممکن می‌بیند. فقط در صورتی وجود آن را ممکن می‌داند که تمام فرهنگ‌ها با حفظ اصالت خود و با تفاوت‌هایشان، با هم ارتباط داشته باشند و در کنار هم قرار بگیرند. 
((تصورپذیر نیست که همه‌ی اجتماعات بتوانند با سبک زندگی یگانه‌ای درآمیزند، زیرا در این صورت راکد و متحجر خواهند شد. 
تمدن جهانی هیچ نیست مگر ائتلاف جهانی فرهنگ‌هایی که هر یک اصالت خاص خود را دارند.))

در آخر، استروس در این کتاب جالب و کوتاه، بر ضرورت تکثر و گوناگونی فرهنگ‌ها و حفظ این تفاوت‌ها تاکید می‌کند و معتقد است که پیشرفت، فقط حاصل ارتباط و همکاری فرهنگ‌های متفاوت با هم است و از بین رفتن این گوناگونی و ایجاد جهانی یک شکل، باعث راکد شدن و پیشرفت نکردن می‌شود. 

((جوامع بشری در جهت یکسانی تحول نمی‌یابند و اگر از دیدگاه معینی ایستا یا واپس‌گرا جلوه کنند این لزوما بدین معنی نیست که از دیدگاه دیگری کانون تحولات مهم نباشند.))

        

17