آگوست: پسری که می خواست عادی باشد

آگوست: پسری که می خواست عادی باشد

آگوست: پسری که می خواست عادی باشد

آر.جی. پالاسیو و 2 نفر دیگر
4.5
162 نفر |
58 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

360

خواهم خواند

107

شابک
9786004131827
تعداد صفحات
478
تاریخ انتشار
1399/10/2

توضیحات

        آگوست پسری است که می خواهد در نگاه دیگران عادی و معمولی باشد. البته با چهره ای که او دارد، این کار اصلا آسان نیست، حتی در محیط خانه و دنیای محدودی که تاکنون می شناخته است. اما حالا پدر و مادرش تصمیم گرفته اند او را به مدرسه بفرستند...آگوست پسری است باهوش، شوخ طبع و جسور. اما آیا شهامت وارد شدن به این دنیا را دارد؟
      

پست‌های مرتبط به آگوست: پسری که می خواست عادی باشد

یادداشت‌ها

          کتاب اعجوبه حاصل تجربه شخصی نویسنده در برخورد به یک خانواده بوده است که فرزندشان مشکل داشته است صحنه ای که در کتاب هم به تصویر کشیده شده است. کتاب روان و سرشار از سرزندگی و حرکت روبه جلو است. اعجوبه از آن کتاب هایی است که پدر و مادر ها باید برای فرزندانشان قبل از خواب بخوانند و شاید اگر معلم ها هنوز دانش آموز ها را درگیر موضوع انشا فلسفی علم بهتر است یا ثروت؟ نکرده اند بهتر است این کتاب را به آنها معرفی کنند.
... به نظر من تنها دلیلی که من عادی نیستم این است که دیگران مرا عادی نمی بینند(ص 6)
...مرا در آغوش کشید، خیلی خوشحال بود که من برگشته بودم . ولی از احساس خودم متعجب شدم. چون هیچ وقت او را این طوری ندیده بودم. احساسی بود که موجب شد از خودم متنفر بشوم. وقتی مرا از صمیم قلب بوسید تنها تنها چیزی که دیدم آب دهانش بود که از فکش آویزان شده بود و ناگهان من هم شدم مثل بقیه آدم ها که یا خیره می شوند یا سرشان را بر می گردانند. مشمئز شده، ترسان و وحشت زده.(ص 147)
...تعجب یکی از آن احساس هایی است که سخت می توان جلوش را گرفت؛ هم وقتی که بخواهید متعجب به نظر بیایید، اما متعجب نیستید و هم وقتی که متعجب هستید و نمی خواهید نشان بدهید.(ص 304)
...شاید کائنات یک بخت آزمایی باشد، ولی در انتها همه چیز را یک دست می کند. کائنات از تمام پرندگانش مواظبت می کند.(ص 335)  
... با مزه است که گاهی برای چیزی آن قدر نگران هستید و بعد می بینید که اصلا مهم نبوده.(ص 352)
... به من نگاه کرد و گفت:اوگی همیشه آدم های عوضی تو دنیا هستن. ولی من و پدرت اعتقاد داریم که آدم های خوب تو دنیا بیشتر از آدم های بد هستن، و آدم های خوب مواظب همدیگه
        

6

          آگوست پسربچه‌ایه که با یک نقص ژنتیکی به دنیا اومده و چهرش زشت و غیرطبیعی است با این‌حال اون تا کلاس پنجم توی خونه درس خونده و تازه قراره به یه مدرسه عادی بره و چالش‌های مدرسه روبرو بشه.
چیزی که من تو روایت کتاب دوست داشتم این بود که هر بخش کتاب از دید یکی از شخصیت‌های داستان هست و هر کدوم از شخصیت‌ها شامل خود آگوست، خواهر آگوست ویا، دوستای ویا و دوستای خود آگوست احساس و نگاهشون رو نسبت به آگوست و مشکلش بیان می‌کنند و ادامه داستان رو روایت می‌کنند.

چیزی که باعث شد من بهش ۵امتیاز ندم در حالی که بسیار لذت بردم ازش اینه که آخرش خیلی شاد و شنگول تموم شد و همه بچه‌های مدرسه با چهره آگوست کنار اومدند و آگوست شد قهرمان مدرسه و این وسط جولیان منزوی شد که کمی پایانش تو ذوقم زد البته چون که مخاطب کتاب نوجوانه خیلی خرده نمی‌گیرم

در کل می‌شه گفت کتابی سرشار از احساسات انسانیه ترجمه هم خوب بود می‌شد سانسوراش رو فهمید ولی به داستان آسیبی نزده بود شاید اگر به عنوان کتاب نوجوان چاپ نمی‌شد اون سانسورها هم لازم نبود.
        

4

          تعریف و تمجیدها از این کتاب زیاد است. بیشتر یادداشت‌های بهخوان هم تعریف و تمجید از این کتاب است. دو نکته منفی به نظر من رسید که باید می گفتم:
۱_سانتی مانتال بودن روایت دوم آگی: اگر کتاب را خوانده باشید، می‌دانید که چند راوی دارد و بعد از گذشت چند صفحه راوی عوض می‌شود. تنها شخصی که سه بار راوی داستان می‌شود، شخصیت اول داستان، یعنی آگی است. روایت دوم به معنای واقعی کلمه لوس و مسخره بود. فقط به دنبال تجریک احساسات مخاطب بوده و اصلا کمکی به اصل داستان نکرده است. 
۲_ترجمه ضعیف دیالوگ‌ها: دیالوگ‌های داستان به شکل عجیبی ایرانیزه شده‌اند. تکرار برخی کلمات به شکل بی‌خودی، مثل کلمه صاف و صوف که یک بار هم نشده در کتاب به صورت صاف نوشته شود، دیالوگ‌ها را از آنچه که هست، ضعیف‌تر کرده.
شاید حتی ترجمه در بالارفتن دوز سانتی‌مانتال بودن روایت دوم آگی مؤثر بوده.
با این حال کتاب خوبی است و ارزش خواندن دارد
متاسفانه من ترجمه‌های دیگر این‌کتاب را نگاه نکرده‌ام. اگر کسی از ترجمه‌ای غیر از ترجمه‌ی نشر افق کتاب را مطالعه یا مقایسه کرده، لطفا اطلاع بده.
        

16