شیفت خون آشام

شیفت خون آشام

شیفت خون آشام

4.0
2 نفر |
0 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

اسم من کیرا هادسون است، بیست سالمه و هجده ماهه که افسر پلیس اداره‌ی هونشایر در جنوب غربی انگلستان هستم. به محض تمام شدن دوره ی آموزشی ام به شهر ساحلی رگد کوو فرستاده شدم. شایعاتی در مورد سخت بودن شرایط آنجا شنیده بودم. البته فرستاده شدنم اجباری از طرف رئیسم نبود بلکه بخاطر پیشنهاد وسوسه برانگیزی بود که به من دادند و من نتوانستم آن را رد کنم. مزایای رفتنم به رگد کوو: جایی برای اقامت بصورت رایگان… کاری شبانه و به دور از مردم و کمک هزینه ای به مبلغ پنج هزار پوند بود که سالانه بطور یکجا پرداخت می‌شد. وقتی به همکارهایم گفتم که شغل را قبول کردم، بعضی از آن‌ها عصبی خندیدند و گفتند: فشار کار در آنجا به قدری بالاست که یک سال هم دوام نمی‌آورم و نمی‌توانم آن پول را بگیرم. شرایط کاری ام به این صورت بود: شیفت شب بودم و هر شب از ساعت هفت غروب تا هفت صبح فردا باید سرکار می‌بودم.

لیست‌های مرتبط به شیفت خون آشام