معرفی کتاب تنها کسی که باقی ماند اثر رایلی سیجر مترجم مهسا فیروزه چی

تنها کسی که باقی ماند

تنها کسی که باقی ماند

رایلی سیجر و 1 نفر دیگر
3.9
19 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

21

خواهم خواند

29

ناشر
افرا
شابک
9786229393956
تعداد صفحات
470
تاریخ انتشار
1402/1/1

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        کتاب تنها کسی که باقی ماند رمانی معمایی- جنایی از رایلی سیجر، یکی از اساتید این ژانر است. این رمان حول محور اتفاقی هولناک در یک شب بارانی می‌گردد؛ شبی که تمام اعضای خانواده‌ی هوپ به‌جز لنورای هفده‌ساله به قتل رسیدند. تلاش‌ها برای یافتن قاتل آغاز می‌ شود. لنورا در رأس تمامی مظنونین قرار دارد. این کتاب نامزد جایزه‌ی گودریدز برای بهترین رمان تریلر و جنایی شده است.


      

لیست‌های مرتبط به تنها کسی که باقی ماند

یادداشت‌ها

ALL ABOUT SHIN

ALL ABOUT SHIN

1403/11/16

          کتاب "تنها کسی که باقیماند" از رایلی سیجر واقعا یه داستان خفنه که نمی‌تونی زمین بذاری! داستان درباره کیتلین، یه پرستاره که می‌ره توی یه خونه قدیمی و مرموز تا از لنورا، تنها بازمانده یه قتل خانوادگی، مراقبت کنه. لنورا یه شخصیت خیلی جذاب و مرموزه که تمام رازهای دردناک گذشته رو توی خودش داره. 
کیتلین کم‌کم می‌فهمه که این خونه و لنورا چه رازهایی رو پنهان کردن و همین موضوع باعث می‌شه که هیجان داستان به شدت بالا بره. هر صفحه‌ای که می‌خونی، بیشتر درگیر داستان می‌شی و نمی‌تونی حدس بزنی چه اتفاقی قراره بیفته. نویسنده به خوبی حس تعلیق رو منتقل می‌کنه و تو رو وادار می‌کنه تا هرچی زودتر صفحه‌ها رو ورق بزنی. 
نکته جالب اینه که پایان داستان با یه پیچش غافلگیرکننده به اوج خودش می‌رسه. با اینکه ممکنه بعضی جاهاش یه کم کند بشه، اما این موضوع اصلاً از جذابیت داستان کم نمی‌کنه. شخصیت‌ها به خوبی توسعه پیدا کردن و شما حس همدردی و کنجکاوی نسبت به اون‌ها پیدا می‌کنید. 
به عنوان کسی که از تریلرهای روان‌شناختی لذت می‌بره، واقعا پیشنهاد می‌کنم این کتاب رو بخونی. داستانش خیلی خفنه و لحظه‌ای از هیجانش کم نمی‌شه. اگه به دنبال یه کتاب جذاب و پر از راز و معما هستی، این کتاب حتماً ارزش وقت گذاشتن رو داره!
        

38

🏡: کیت یک
          🏡: کیت یک پرستار خانگیست که مدتی از کارش تعلیق شده بوده و حالا مدیرش میخواهد فرصتی دوباره به او بدهد. اما این فرصت چالش‌های زیادی به همراه دارد. مدیر او را برای نگه‌داری از یک پیرزن به نام لنورا هوپ به عمارتی که در حاشیه شهر و کنار دریا بر لب یک صخره واقع شده می‌فرستد. اما موقعیت مکانی آن عمارت تنها نکته‌ی ماجرا نیست. ماجرای ساکنین آن سالهاست که موضوع داغی برای صحبت مردم شهر است، اینکه لنورا مادر، پدر و خواهر خود را کشته اما چون مدرک محکمی نبوده، توانسته از مجازات فرار کند. کیت که چاره‌ای جز پذیرش ندارد، مشغول پرستاری از لنورا می‌شود. لنورایی که جز دست چپش، هیچ کنترلی روی باقی بدنش ندارد، صحبت نمیکند و تمام مدت در اتاقش است. اما اتفاقاتی در این عمارت رخ می‌دهد که کیت را وادار می‌کند تا از لنورای ساکت و صامت حقیقت ماجرای چندسال پیش را جویا شود.

🏡: داستان شروع خوبی دارد، خیلی جذاب هم پیش می‌رود و شما مدام در تلاشی تا حدس بزنی سالها پیش دقیقا چه اتفاقی در عمارت افتاده است. نویسنده هم مدام نکات جدیدی رو می‌کند، طوری که حجم زیاد کتاب خسته کننده نیست و به سرعت پیش می‌رود. اما صفحات پایانی جایی که ماجراها بالاخره مشخص می‌شوند جاییست که به نظرم رایلی سیجر می‌توانست بهتر عمل کند. به عنوان مثال فصل آخر کتاب زیاده روی بود و داستان بدون آن بخش، خیلی منطقی‌تر و قابل قبول‌تر بود. و اگر نویسنده آنقدر اصرار نمی‌کرد که ماجراها را پیچیده تر کند، کتاب پایان بهتری می‌داشت و حتی شاید از من ۵ ستاره کامل رو می‌گرفت😁 

در نهایت "تنها بازمانده" مثل سفری بود که مسیری جذاب و دیدنی دارد اما مقصدی رویایی در انتظار خواننده نیست😅
ترجمه کتاب هم خیلی خوب و روان بود.
        

31