معرفی کتاب دختر پرتقالی اثر یوستین گوردر مترجم مهوش خرمی پور

دختر پرتقالی

دختر پرتقالی

یوستین گوردر و 2 نفر دیگر
3.6
320 نفر |
92 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

17

خوانده‌ام

782

خواهم خواند

113

شابک
9789648944136
تعداد صفحات
192
تاریخ انتشار
1399/7/6

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
پدرم بنا به مدرک مهمی نشان داده  بود که مرا دیوانه فرض نکرده و درباره دختر پرتقالی از خود افسانه ای نساخته بوده است. امکان داشت همه چیز را برای من نگفته باشد. اما آن چه گفته بود حقیقت محض بود. اما به یاد نداشتم که حتی یک بار هم در راهروی خانه مان تابلویی از پرتقال یا درخت آن دیده باشم. فقط نقاشی های متعدد دیگر مامان را دیده بودم که یکی از آن ها تابلویی از بوته ها و درختان آلبالوی باغ خودمان بود...

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دختر پرتقالی

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

27 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به دختر پرتقالی

نمایش همه

یادداشت‌ها

          کتاب صوتی‌ش رو گوش دادم به لطف کوثر. اولین کتابی بود که برای یک بوک‌کلاب که تازه عضو شدم خوندم. چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳ در حال رانندگی به سمت جلسه‌ی بوک کلاب تمومش کردم:)) 
خوب نبود. شاید یکم برای دوره‌ی نوجوونی مناسب باشه ولی الان نه. مدل نامه‌ای رو هم کلا خیلی دوست ندارم من. داستان درباره‌ی پسره‌ایه که سال‌ها پیش پدرش رو از دست داده و بعد از سال‌ها توی نوجوونیش نامه‌ای که پدرش براش نوشته‌بوده رو پیدا می‌کنه. نامه‌ی پدرش درباره‌ی ماجرای عاشقانه‌ش با دختر پرتقالی که آخرش می‌فهمیم مادر پسره است ولی از همون اول واضحه:) هست و یکم هم سوالات به ظن خودش فلسفی مطرح می‌کنه توی نامه. 
اون گِرِه دختر پرتقالی اصلا درنیومده‌بود و مدام با خودت می‌گفتی که چی؟ چه مسخره! حتی خود نویسنده هم به اسرارآمیزی دختر پرتقالی اعتقادی نداشت و یه جا از زبون پسرک همین "که چی؟" رو می‌گه. و خب عشقش هم واقعا دور از ذهن بود. یعنی حداقل منِ الان همچین چیزی رو نمی‌پذیره که یه دختری رو توی قطار ببینی با یه پاکت پرتقال و بعد با چهارتا نگاه، یه دل نه صد دل عاشقش بشی و کلی تئوری ببافی که چرا یه پاکت پرتقال داره (خب ازش می‌پرسیدی!) و بعد به خاطرش پاشی بری یه کشور دیگه و بعد در نهایت بفهمی عه این همون همبازی بچگی‌مون بود:/ خب حالا ممکنه یکی همین ماجرای دور از ذهن  رو واقعی بسازه جوری که حتی آرزوش هم بکنی! ولی نیازمند اینه که خوب پرداخته بشه و حداقل خود نویسنده به ایده‌ش وفادار باشه. 
فقط یه تیکه‌ی کوچکش که مامانه موقعی که پسره نامه رو تموم کرده میاد توی اتاقش و یه جمله‌ی آشنا بین خودش و شوهر مرحومش رو می‌گه یه‌کوچولو رقیق‌کننده و قشنگ بود. سوال فلسفی کتاب هم چیزی بود که هزاران نفر بهش پرداختن. اینکه زندگی ارزش زیستن داره یا نه و اگه امکانش بود انتخاب کنیم به دنیا میومدیم یا نه که به‌نظر من کلا سوال انحرافی‌ای هست. چه اهمیتی داره اگه حق انتخاب داشتی چه انتخابی می‌کردی در ازل. بپرس برای امروزت چه انتخابی می‌تونی بکنی! اصلا می‌تونی انتخابی بکنی یا نه؟! 

        

2