معرفی کتاب پرونده‌های دکتر ثورندایک اثر ریچارد اوستین فریمن مترجم رامین آذربهرام

پرونده‌های دکتر ثورندایک

پرونده‌های دکتر ثورندایک

4.2
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

3

شابک
9786228089348
تعداد صفحات
280
تاریخ انتشار
1403/10/19

توضیحات

        اوستین فریمن در تاریخ ادبیات پلیسی جایگاه بسیار والایی دارد. توجه دقیق به روش‌شناسی نگارش داستان پلیسی، استفاده بدیع از اصول منطق و علوم طبیعی در طرح معمای داستان‌ها و ابداع سبک «روایت معکوس» در داستان پلیسی از نقاط قوت نوشته‌های او هستند. روزنامه تایمز موارد دوم و سوم را عوامل اصلی تمایز داستان‌های اوستین فریمن از آثار خیل پلیسی‌نویسان انگلیسی دوران ملکه ویکتوریا می‌داند و دکتر ثورندایک را «رقیبی سرسخت» برای شرلوک هلمز به حساب می‌آورد.

ریموند چندلر نویسنده بزرگ ادبیات پلیسی، در نامه‌ای به همیش همیلتون، ناشر معروف، درباره اوستین فریمن نوشت: «این مرد کارش حرف ندارد. حتی از آنچه به فکر آدم برسد بهتر می‌نویسد.»

اوستین فریمن هنگام نگارش آثارش به جزئیات توجه می‌کرد و آزمایش‌هایی را که در داستان‌هایش توضیح داده بود خود شخصاً انجام می‌داد تا مطمئن شود که نتایج مورد انتظار را به همراه خواهند داشت. او به هر زحمتی بود از مکان وقوع حوادث آثارش بازدید می‌کرد تا توضیحاتی که در هر مورد می‌نویسد صحیح و قابل استناد باشند. در توضیحات مرتبط با علم پزشکی قانونی از تجربیات حرفه‌ای‌اش استفاده می‌کرد و حقایق علمی را به ساده‌ترین شکل ممکن در داستان توضیح می‌داد.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به پرونده‌های دکتر ثورندایک

یادداشت‌ها

          بعد از دل کندن از خیابون بیکر و دفتر وایت هون و فشردن دست شرلوک و پوآرو ، سوار بر قطار زمان شکن رفتم به سرتاسر دنیا تا کارآگاه های دیگه رو پیدا کنم. 
ارسن لوپن رو کوچه پس کوچه های فرانسه پیدا کردم ، که صدالبته هر دفعه هم غیب میشد ! همونجا اگوست دوپین رو هم تو کتابخونه های عتیقه یافتم.  در ژاپن با آکچی کوگورو تو اداره پلیس چای خوردم و ملاقاتی هم با نانسی درو  تو آژانس کارآگاهی کانتیننتال ترتیب دادم. دست آخر ، وقتی بلیط برگشت به انگلستان دو قرن پیش رو گرفتم ، تو کوپه درجه یک با ثورندایک و جرویس آشنا شدم  و ملاقات با این دو پزشک قدیمی از جهت اینکه درسهای زیادی به من آموخت ، هیچگاه فراموشم نمی‌شود.

مجموعه پرونده هایی که ثورندایک با اونها روبه‌روست گاه ناامید کننده و گاه خوشایند و رمزآلود بود. تناسب بین پرونده ها رعایت شده بود که من رو یاد آژانس کانتیننتال انداخت. همچنین جایی که بالاخره احساسات بر کارآگاه سردخوی داستان ما چیره میشه هم یادآور چپتر دو بازی murder in the alps بود و از این جهت برای من حداقل ، خوندنش خیلی حس خوبی داشت.

در کل بخوام بگم ، اگه جنایی- کارآگاهی خوان خبره ای هستین که از دست کتابای امروزی خسته شدین ، یا هوس سر زدن به ناشناخته ها به سرتون زده ، آشنایی با ثورندایک عزیز بهتون پیشنهاد میشه .
به امید دیدار دوباره بین صفحات کتاب ♡

        

17