The gambler
در حال خواندن
78
خواندهام
1,030
خواهم خواند
475
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
طبق معمول اول پای کسب و کار در میان آمد. پولینا همین که دید پولی که به او داده ام هفتصد گولدن بیشتر نیست، اوقاتش تلخ شد. اوقاتش تلخ شد. به خودش اطمینان داده بود که جواهراتش را در پاریس کم کم هم که گرو می گذاشتم دو هزار گولدن می شد. گفت: صددرصد مقداری پول لازم دارم. باید هم به دستش بیاورم و الا کارم زار است.
پستهای مرتبط به The gambler
یادداشتها