تهران تارین عمومیداستانایران تهران تارین بهزاد قدیمی و 2 نفر دیگر 3.3 8 نفر | 4 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 8 خواهم خواند 9 خرید از کتابفروشیها ناشر ویدا شابک 9786002916068 تعداد صفحات 152 تاریخ انتشار 1400/1/2 توضیحات کتاب تهران تارین، تصویرگر پویا ظریف. بریدۀ کتابهای مرتبط به تهران تارین farah 1403/7/17 تهران تارین بهزاد قدیمی 3.3 4 صفحۀ 90 اگر بتمن نقاب دار با ماشیننظامی پیشرفتهاش شبهای گاتهام را میگشت که تبهکارانش را به دست قانون بسپارد،فروغ،بیآن همه ادعا،در مانتوی سیاه چرمینش،سوار بر متور پی هیولاهای خیالی تهران بود . 0 3 Mason 1403/1/29 تهران تارین بهزاد قدیمی 3.3 4 صفحۀ 61 ساکنان این شهر از دل هم خبر ندارند؛ از خاطرات هم؛ از آن چه در قلب و مغز دیگری میگذرد بیاطلاعاند. 0 8 لیستهای مرتبط به تهران تارین لیلی دختر خونده کالین هوور🍂 1403/6/10 بهترین کتاب های ایرانی 26 کتاب به نظرم هر کتابخونی ایرانی حداقل باید یک دونه کتاب ایرانی هم خونده باشه برخلاف تصور خیلیهامون که فکر میکنیم کتابهای ایرانی چرتن اگر واقعاً خوب بگردیم و کتابهای خوبو پیدا کنیم شاید حتی عاشق کتابهای ایرانی بشیم من میخوام چند تا اگر میخوای کتاب ایرانی خوندنو شروع کنید کتابهای خوبی بخونید و علاقمند بشید بهشون. و این و داخل این لیست هم کتابهای ایرانی فانتزی که قشنگن خیلی و هم عاشقانه و ادبی رو براتون معرفی میکنم و امیدوارم از خوندنم تک تکشون لذت ببرید و مطمئن باشید که ارزش خوندن رو دارند مثل دیگر کتابهای خارجی و.. 0 23 آیلین 1403/5/15 کتاب های ایرانی 38 کتاب کتاب های ایرانی بسیار قشنگ که من از خوندنشون لذت بردم و یا میشناسم این کتابا واقعا ارزش خوندن دارن بعضی ها رو نتوستم توی این لیست قرار بدم چون پیداشون نمیکرد ولی خودم خوندمشون و واقعا دوسشون داشتم حیفم اومد نگم پس همینجا میگم مجموعه پسران نشاندار یه داستان که تو تهران خودمون اتفاق می افته از داستان و افسانه های قدیمی الهام گرفته شد و امروزه اتفاق می افته تو این پری ها دیو ها و موجودات افسانه ای حضور دارن #حمایت از کتاب ایرانی 0 17 farah 1403/4/23 کتاب ایرانی ! 11 کتاب #حمایت_از_کتاب_ایرانی 0 20 جایزه ادبی پرانتز 1402/11/15 لیست نهایی کتابهای سال اول جایزه ادبی پرانتز 57 کتاب پس از پایان مهلت فراخوان کتابها، در مجموع حدود ۶۰ اثر از ۱۵ ناشر به دبیرخانه پرانتز رسید. به تفکیک، ۲۶ کتاب در بخش کتابِ اولِ نویسنده، ۱۸ کتاب در بخش جوان (یانگ ادالت) و ۱۷ کتاب در بخش کتاب بزرگسال، دارای شرایط حضور در لیست نهایی بودند. 5 86 یادداشتها محبوبترین جدید ترین زهرا حمزه 1402/4/6 خوندنش بهم خوش گذشت. کلا تو دو نشست خوندمش. بسیار گیرا و کشنده بود. داستان سوم به شخصه اگر کمتر گیجم میکرد، بیشتر لذت میبردم چون به نظرم بهترین داستان کتاب بود. داستان اول رو هم بسیار دوست داشتم و داستان دوم، رتبه سوم رو میگیره. 0 1 زهراءالسادات عمرانی 1402/11/16 با داستانهای آقای قدیمی آشنا هستم. هنوز مزهی کابوس شب برفی و پرورش پروانه برای احمقها زیر دندونم مونده. کتاب تهران تارین رو با اشتیاق زیادی شروع کردم. تهران تارین از دو داستان کوتاه و یک داستان بلند تشکیل شده که در ژانر وحشت نوشته شدن. داستان اول در مورد شخصیتهاییه که پشت پردهی تهران، در تاریکی مشغول به کارن و تصویرسازی عجیب و غریب خیلی خوبی داره. برای من حس این رو داشت که یک آدم دیوانه دوربینش رو برداشته و بیمهابا زیر این تاریکی خزیده تا بهمون بگه چه خبره. داستان دوم در مورد مرگه گرچه مرگ در هر سه داستان حضور داره، توی داستان دوم محور ماجراست. نمیدونم چطور خلاصهش رو بگم... داستان مورد علاقهم توی این مجموعه بود و بیشتر از هر چیزی از این لذت بردم که ایرانی بود. نوشتن شخصیتهایی که درگیر جادو باشن و واقعا ایرانی باشن به نظرم ساده نیست. داستان سوم در مورد یک زن غیرعادی، یک مرد نسبتاً غیرعادی و کتابفروشی راماست. راستش رو بگم... داستان سوم رو به سختی تموم کردم و دوستش نداشتم. شخصیتها بیش از حد دورن و هرکاری کردم نتونستم با هیچکدومشون همراه بشم. برای هیچکدوم نگران، ناراحت یا خوشحال نشدم و نتونستم احساساتشون و انگیزههاشون رو درک کنم. چرخش بین صحنهها و شخصیتها سردرگم کننده بود و تا یک سوم آخر داستان به سختی پیش میرفتم. البته این رو باید بگم که در تمام طول داستان حس میکردم نویسنده تک تک صحنهها، شخصیتها، دیالوگها و حتی هوایی که تنفس میکنن رو از نزدیک دیده و چشیده و لمس کرده. اما بازهم من موفق نشدم با روایت و نثر اثر ارتباط برقرار کنم. مشتاق خوندن آثار بعدی شما هستم. 0 5 سمیه شاکریان 1403/3/4 کتاب تهران تارین از 3 داستان کوتاه نامرتبط به یکدیگر تشکیل شده است. داستان اول با عنوان چهار جفت کفش چهارگوشه است. شروع داستان با صحنه رقت آور تشریح بدن میمونی است که برای سرو آماده می شود. کسی که این کار را می کند حسین کوسه کش است. اما شخص دیگری هم در این داستان وجود دارد به نام داود که او برای آدمهای پولدار قرارهای خاص می گذارد و غذاهای خاص را به دست حسن آماده می کند. یکی از درخواستها آماده کردن کودکی برای غذاست . حسین کوسه کش خودش و بچه ای 12 ساله به نام حمزه را برای این کار آماده می کند اما آخرین لحظه و با حضور مردی که نیم تنه آدم و نیم تنه هشت پا دارد موضوع فیصله مییابد. داستان دوم با اسم نفحات مرگ است. از این داستان هم خون می چکد. جایی که جنازه ها را برای مردی در بیابان می برند و همه با هم درگیر می شوند و در آخر دختری که به اشتباه در بین مرده ها بوده با کشتن مرد بیابانی فرار می کند اما قدرتی دارد که با آن قدرت می تواند مرده ها را به هر کاری که می خواهد واردار کند. داستان سوم هم با نام رهایی ببرینه است. تهرانی که در دست هیولاهاست و هیولایی انسانها را می کشد و هیولایی دیگر با همکاری زنی که نمی دانیم هیولاست یا چیز دیگری به دنبال اخراج این هیولاست. پس از اتفاقات متعدد متوجه می شویم که تمام ماجراها زیر سر رییس پلیسی بوده که بتواند هیولای به اصطلاح خوب را از دور خارج کند. فضای داستان ادبیات فانتزی است منتها از نوع تاریک. پر از صحنه های خونین و چندش آور که بعد از خواندن دویست و اندی صفحه نمی فهمیم واقعا مضمون اصلی این داستان ها چه بود. البته نمی توان از یادکردن دو موضوع مهم در کتاب چشم پوشی نمود. نکته اول که زنی چادری در نیروی انتظامی که مامور به گشتن شخصیت زن هیولای داستان است از شخصیتهای منفی داستان است و جایی دیگر نویسنده می گوید متاسفانه هیولاها هم مانند عقاید ضد گلوله هستند و از این منظر نیز نمی توان اغماض کرد که در نهایت و در آخرین داستان، این پلیس است که در پس تمام ماجراهای سخیف داستان دست دارد. ماجرای سه داستان در تهران اتفاق می افتد. موقعیت جغرافیایی و اسم شهر تهران و برج میلاد صراحتا در داستها آورده می شود و نویسنده تلاش دارد زیر پوست شهر را به شکلی سیاه و تیره تعریف کند. عباراتی چون کوچه شهدای بی نام که بین کوچه گلستان کوچه شهداست چندین بار تکرار شده و این چند عبارت کلید واژه های مورد علاقه نویسنده اند. شهر تهران به صراحت در داستان نام برده شده است و عناصر فانتزی از جمله هیولاها، مرد هشت پایی و زنده کردن مردگان با جملات خاص و وردها و استفاده از آنان در کتاب آورده شده است . البته در توضیح بیشتر می توان گفت که این موجودات به چشم سایرین می آیند و دیگران با دیدن آنها دچار هیچ ترس و واهمه ای نمی شوند و همه چیز عادی است. و در پایان داستان نیز عنصر فانتزی از داستان خارج نمی شود. لذا می توان این داستان را در زمره داستانهای ریالیسم جادویی آورد. اما به طور کلی داستان ها دچار توحش، بی رحمی و نامهربانی هستند. فقط در داستان آخر و در پایانبندی، هیولای خوب داستان، کتابفروشی اش را به دختری می بخشد. اما بسیاری از گره های داستان باز نمی شود. علیرغم اینکه این کتاب را در مقایسه با سایر کتابهای نویسنده به لحاظ زبانی بهتر می دانند اما داستان ها دارای زبان یکدستی نبوده و ویراستاری مجددی را می طلبد. چرا که خواننده ناچار است بعضی جملات را چندین بار بخواند تا متوجه منظور نویسنده باشد. آن کسی که در پایان داستان پیروز می شود فرزند بت است. بت منات که البته در داستان دوم هم به او اشاره می شود. در داستان دوم متوجه نمی شویم چه اتفاقی برای دختر خواهد افتاد. 0 2 Mason 1403/2/11 اولین کتابی ایرانی بود که میخوندم و قشنگ بود. متن سنگینی داشت؛ داستان های جورواجور و درگیر کننده. هر سه داستان کاملا پتانسیل تبدیل شدن به یه داستان بلند رو داشتن! و من از هر سه داستان لذت بردم ولی داستان آخر برای من شیرین تر بود. اما در کنار خوبیهایی که داره، بدی هایی هم داره. کارکترهای زیادی که یهویی وارد داستان میشن بدون توضیحی. (که البته از مشکلات داستان های کوتاهه) مشکل دیگه که بنظر من میشه به راحتی اون رو حل کرد، استفاده از علائم نگارشی بود! فکر کنم ویراستار اصلا حوصله نداشته یه نگاهی بندازه. و بدترین و مهمترین اشکال، اگه حضور ذهن نداشته باشین به هیچ وجه متوجه نمیشن دارین چه چیزی رو میخونین! پرشهایی زمانی متاسفانه اصلا توی داستان اول و دوم رعایت نشده بود و توی خوندن گیج میشدم... اما به عنوان یه کتاب در ژانر ترسناک، خوب بود. اگه بقیهی مشکلاتش حل میشدن جای صحبتی باقی نمیموند. 0 3