معرفی کتاب دختری از پرو اثر ماریو بارگاس یوسا مترجم خجسته کیهان

دختری از پرو

دختری از پرو

3.7
29 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

46

خواهم خواند

11

شابک
9786005026696
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1398/4/31

توضیحات

        اگر شوق خواندن رمان های عاشقانه نویسندگان بزرگ امریکای لاتین را داشته باشید، حتما این کتاب را خواهید پسندید. “دختری از پرو” (دختر بد) یک عاشقانه تاریخی از ماریو بارگاس یوسا برنده جایزه نوبل ادبیات است که به لحاظ پرداخت داستان، شخصیت پردازی و نیز ترسیم دوران سیاسی پرافت و خیز اروپا و امریکای لاتین در نیمه دوم قرن 20 در اوج قله داستان نویسی قراردارد.ماجرای رمان از این قرار است که ریکاردو نخستین بار در ابتدای نوجوانی در دهه 1950 در یکی از محلات لیما – پایتخت پرو – با دختری آشنا می شود که او را “شیلیایی کوچک” می نامند. این آشنایی نطفه عشقی طولانی مدت را در او می پرورد و سال ها ریکاردو را به دنبال دختر می کشاند. رمان به قدری پرتحرک وغیرقابل پیش بینی جلو می رود که در هر فصل خواننده را با خود راهی محیط و شرایطی متفاوت می کند. حتی ریکاردو که سایه به سایه دختر سفر می کند نمی داند این دختر اغواگر در کوبای زمان فیدل کاسترو به یک چریک مبارز تبدیل می شود و سپس در پاریس در دوران شاد و سرخوشانه پس از جنگ دوم جهانی، به همسری یک سیاستمدار فرانسوی درمی آید و…این کتاب هدیه ای غیرمنتظره به دوستداران آثار یوساست و از جهت محتوایی با دیگر نوشته های او فرق می کند. یک تراژدی – کمدی درخشان با دو شخصیت اصلی و چندین شخصیت فرعی و حوادث و سفرهای پی در پی.از ماریو بارگاس یوسا چندین کتاب در ایران ترجمه شده است. این رمان آخرین اثر یوسا پیش از برنده شدن در جایزه نوبل بود. بد نیست بدانید این نویسنده پرویی یک دیپلمات مشهور و هوادار دوآتشه دموکراسی است که سال ها در سمت های سیاسی فعالیت داشته است.
      

یادداشت‌ها

          ‍ ‍ کتاب حکایت جاذبه و دافعه بود. این‌که وزنه جاذبه به سمت کی سنگین‌تر باشد را تو باید تصمیم بگیری.
عشقی که از نوجوانی شروع شد و تا سالمندی ادامه یافت. به نظر خیلی رویایی و دور از ذهن می‌آید. اما گویا یوسا برای طرح شخصیت ریکاردو نیاز به این‌کار داشت. شخصیت وابسته و غیر قابل تغیری که تنها نقطه روشن زندگیش، همین صداقت و پاکیش بود. ریکاردو یا پسر خوب، که نهایت ریسک زندگیش حرکت از پرو به سمت پاریس بود و تا دوسال مانده به آخر عمرش، همان‌جا ماندگار شد. و گویی برای پوشاندن این واماندگی، نیاز به شخصی مانند دختر بد داشت. دختری که حتی نمی‌دانست به چه اسمی بخواندش. 
در مقابل شخصیت سرخورده و عاشق‌پیشه ریکاردو، دختر بد را داریم که از هیچ چالش یا حیله‌گری فروگذار نیست‌. اهل ریسک است و با تکذیب گذشته، خودش را به آینده روشنی نزدیک می‌کند. اما عقده‌های روانی وجودش در مدت کوتاهی از خوشبختی دورش می‌کند. دختری که به جز جاذبه‌های جسمی و جنسی چیزی ازش نمی‌دانیم. نه طرز تفکر و نه شخصیت او مشخص نیست، انگار حتی برای نویسنده هم این دختر مرموز است، که کتاب از دیدگاه ریکی نوشته شده، نه یوسا.
چندین ملیت و هویت برای خودش دست و پا می‌کند و دور دنیا را می‌چرخد بلکه مأمن را پیدا کند. و چون همیشه وصل به این الاکلنگ نامتعادل است، ور احساسی شخصیتش همیشه لنگ می‌زند. این است ک در کنار همه داشته‌هایش، ریکاردو را به عنوان وزنه عاشقانه ترازویش می‌خواهد. دلش را که زد، باز گم و گور می‌شود.
داستان تماما در التهاب ریکاردو برای دختر بد سر می‌شود. چه وقتی در آغوش گرم او دست و پا می‌زند، چه وقتی که گمان می‌کند دارد فراموشش می‌کند و باز به دنبالش می‌گردد!
فصل پایانی خیلی راحت می‌شد حذف شود. دلیلی نداشت مرگ دختر بد و بازگشتش به سوی ریکاردو اعتراف به عشق در پایان زندگیش به تصویر کشیده شود. این که مرگ دختر بد در نهایت کنار عشق‌ ماندگار‌ و‌ قدیمی زندگیش اتفاق افتاد و با این همه سرگردانی، بالاخره در کنار ریکاردو آرام گرفت و تمام کرد. کتاب نقاط ضعف زیادی داشت اما به نظرم نقطه قوتش همین شخصیت‌پردازی بود که یوسا انجام داد. که قاضی نشد و اجازه داد ما ریکاردو را پست و زبون، یا مهربان و عاشق ببینیم. به راحتی خواننده را به دنبال خودش کشاند و مخاطب را در مقام داور گذاشت. گاهی فکر می‌کردم این دوره‌گردی یوسا به دور دنیا شاید به رخ کشیدن اطلاعات جهانگردی باشد که می‌خواهد از هر نقطه داستانی حکایت کند! اما در واقع هر بخش از ترک‌های دختر بد در کشوری افتاده بود. فوکودا، ریچاردسون، آرنو، همسر مارتین یا پدر خودش، نماد آدم‌هایی بودند با نگرش‌های مختلف که هر کدام به گونه‌ای او را جذب کردند یا از خود آزردند. تنها ریکاردو بود که به دلیل ثبات شخصیتش برای او دائمی بود‌. ریکاردویی که نهایت تغیرش، همین سفرهای کاری بود که مجبورش می‌کرد از دایره امن خود در پاریس خارج شود و بعد از اتمام ماموریت با سرعت به سرمنزلش برگردد.
بالانس جالبی بود، گرچه مرا جذب نکرد و باعث خشمم شد. اگر نویسنده این قصد را داشت، خب، موفق شد.
در کنار داستان اصلی، خرده پیرنگ‌ها را دوست داشتم. داستان خوان بارتو، ارشمیدوس یا گراوسکی‌ها از جاذبه‌های نگارش این اثر بود که باعث می‌شد به ادامه داستان امیدوار بشوم. اما قطعا از کتبی بود که فقط به یک بار خواندن بی‌ارزد و ریسک مطالعه دوباره‌اش را نپذیرم.

دختری از پرو/ ماریو بارگاس یوسا
نشر پارسه/ مترجم خجسته کیهان
        

0

سامان

سامان

1403/9/30

          رضا براهنی: هر چیز قاعده ای دارد جز عشق؛ و عشق، انگار تا ابد بی قاعده است.

داستان حکایت از یک عشق عجیب و غریب داره.اما عشق و عجیب بودن و به قول براهنی، بی قاعده بودنش کاملا طبیعی است. نمیشه عشق رو با یه خط کش ده سانتی بسنجیم و اگر از این ده سانت بیشتر بود بگیم نه نه مناسب نیست.عشق وجودش همین به هم زدن قواعد و خط کش‌هاست. به مسیر خودش رفتنه. مجنون وار و کارهایی سر زدن که کسی حتی خود عاشق انتظارشو نداشته و نداره.عشق نیرویی است که مثل توفان قادره همه چیز رو در خودش بپیچه، پس عجیب بودنش عجیب نیست که عشق ذاتا عجیب و غریب بودن رو در خودش داره.
کتاب عشق ریکاردو پسر خوب به دختر بد در طی دهه ها از نوجوانی تا پیری است.ریکاردوی قصه ما در راه عشق ورزیدن به دختر بد، خسته نمیشه، زندگی در کشورهای مختلف و هر بار بی وفایی دختر بد باز هم ریکاردو رو از مسیری که در پی عشق ورزیدن به اوست، پشیمان نمیکنه.
داستان بر خلاف آثار قبلی که از یوسا خونده بودم، روایتش خطی و مستقیم و راحت بود.پیچیدگی سور بز و روزگار سخت رو نداشت اما من اون دو داستان رو علی رغم پیچیدگیهاشون - به ویژه صد صفحه ابتدایی سور بز که یک کلاف سردرگمه و در ادامه فوق العاده میشه – بیشتر دوست داشتم.بخشی از این کم دوست داشتن، به نظرم به ترجمه خانم کیهان و (...) زیاد کتاب برمیگرده که خبر از سانسور داره و خب لذت مطالعه رو از آدم میگیره.اسم کتاب در واقع دختر بد هست که مترجم به دختری از پرو بازگردانی کرده!!!  حدس میزنم اگر مترجم کتاب جناب عبدالله کوثری بود از داستان لذت بیشتری میبردم، انگار نام یوسا با این مترجم چیره دست به هم پیوند خورده و اون لذت خواندن یوسا عزیز رو جناب کوثری میتونه به خواننده منتقل کنه.
        

0