معرفی کتاب از طرف فرزند کوچک شما؛ این بار فرزندان از پدر و مادر روایت می کنند اثر فاطمه لیالی

از طرف فرزند کوچک شما؛ این بار فرزندان از پدر و مادر روایت می کنند

از طرف فرزند کوچک شما؛ این بار فرزندان از پدر و مادر روایت می کنند

فاطمه لیالی و 6 نفر دیگر
4.0
47 نفر |
26 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

69

خواهم خواند

60

شابک
9786227763508
تعداد صفحات
151
تاریخ انتشار
1402/2/21

توضیحات

        کتاب «از طرف فرزند کوچک شما» مجموعه روایت‌هایی است نوشته شده توسط فرزندانی که حالا بزرگ شده‌اند و در نگاهی به گذشته تلاش کرده‌اند روزگاری که در زیر سایه پدر و مادر گذرانده یا حتی نگذرانده‌اند را مرور کنند. مکرمه شوشتری دبیر این مجموعه در مقدمه کتاب می‌نویسد ما چه میوه‌های رسیده یا کال همیشه متصل به ریشه‌های درخت زندگی هستیم و همیشه راه خود را در ارتباط با پدرو مادر و گذشته‌مان معنا می‌کنیم. به همین دلیل است که در بسیاری مواقع علت حوادث زندگی خود را در برخورد آنان جستجو می‌کنیم. در این اثر به دنبال واکاوی تاثیراتی هستیم که پدرو مادر بر زندگی ما گذاشته‌اند. روایت‌های مختلفی از نویسندگان مشهور و گمنام در این اثر گرد هم آمده‌اند تا شاهد باشیم چه تلخ و شیرین‌های فراوانی که می تواند به دست یک والد رقم بخورد. گاه حتی حضور ناموجود پدر یا مادری به قدر بودنش می‌تواند در زندگی یک فرزند نیز اثرگذار باشد. ورای تمام ملایمات یا ناملایمات آنچه در پایان روایت‌ها احساس می‌شود آن رابطه عمیق قلبی است که میان والدین و فرزندان برقرار است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به از طرف فرزند کوچک شما؛ این بار فرزندان از پدر و مادر روایت می کنند

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به از طرف فرزند کوچک شما؛ این بار فرزندان از پدر و مادر روایت می کنند

یادداشت‌ها

          رابطه‌ی والد و فرزند خاص است. هم عشق دارد و هم از فرط نزدیکی پر از چاله‌چوله است. این کتاب چهارده روایت از توامان عشق و چاله‌هاست. روایت از زبان فرزندان است. فرزندانی که بعضی والد هم شده‌اند ولی زندگیشان همچنان متاثر از عشق بسیار نزدیک  بین آن‌ها و والدینشان است. هیچ روایتی گذرا از روی زخمی در  رابطه‌ی بین فرزند و والد نگذشته است. همه‌ی آن‌ها در کمال صداقت و شجاعت، زخمی را در مقابل چشم دیگران تشریح کرده تا شاید برای همیشه جلوی عفونت را بگیرد. یکی فرزند آخر در خانواده‌ای سنتی و پرجمعیت است. دیگری فرزند طلاق است و یکی هم فرزند ناتنی. آن یکی بابایش کارگر فقیری بوده که مایه ی سرافکندگی عقل بچگی‌اش بوده، دیگری بابایش مدام در سفر بوده و نبودنش تبدیل شده به زخم زندگی نویسنده، یکی از ارتباط عجیب خودش و مادربزرگ مادری‌اش می‌گوید، دیگری از مشکل بینایی مادرش و آن دیگری از اشتباه‌های پی‌درپی پدر که زندگی را برای او و برادران و مادرش دشوار کرده است. روایت‌هایی که طعم تلخشان مثل فنجانی قهوه خواستنی است. راستی من هم یکی از آن دیگری‌ها هستم.
        

20

          .
دوشنبه رسید و تا چهارشنبه که روی مبل از خستگی خوابم ببرد فقط یک ورق تا پایانش باقی ماند. 
هر روایت را که می‌خواندم کتاب را می‌بستم.دست‌هایم را از زیر عینک می‌بردم روی چشم‌هایم.
اول نم اشکهایم را پاک می‌کردم و بعد هر چه دیده بودم را با همان دست امتداد می‌دادم که از لابه‌لای موهایم یا برود توی کله‌ام یا بریزد پشت سرم.
بعد می‌رفتم سراغ کار دیگری.نمیشد روایت‌ها را پشت سر هم خواند.کتابی نبود که با وجود حجم کمش قلبت پذیرش کلماتش را پشت سرهم داشته باشد یک نفس عمیق کشیدم.همان یک ورق را با جان کندن خواندم.کلمات نشسته بودند در گلویم.فوتشان کردم و گفتم:«تموم شد»
اما تمام نشد.دو روز است که به چهارده خانواده فکر می‌کنم به چهارده خانواده‌ای که نمایندگان میلیون‌ها آدم‌اند.معلوم نیست اما احتمالا کتاب نمایندگان غایب بسیاری هم دارد. 
خیلی وقت است به هر چیزی که برمی‌خورم از خودم می‌پرسم تو اگر بودی چیکار می‌کردی؟ چی می‌نوشتی؟ جوابش این‌است که نمیدانم! اما حتما اگر می‌نوشتم اسمش را می‌گذاشتم
«تا ابد مترجم می‌مانم» 

از دیدگاه من،ما با یک کتاب جسورِ خودافشاگر مواجهیم که در مسیر درستی حرکت کرده است
ما پای روایت ِبی‌پرده‌ی ۱۴ نفر نشسته‌ایم که از والدینشان بگویند.درد و دل‌هایی که ابدا بوی غرغر نمی‌دهند. حرفهای انباشت شده‌ای که باید خیلی زودتر زمین گذاشته می‌شدند تا آدم دیگری این بار را روی دوشش حمل نکند 

کتاب یک یادآور خوب است برای فهمیدن اینکه دین را نصفه فهمیدن کار غلطی است.یادآور این است که در کنار رعایت حقوق و احترام والدین، باید حواسمان به حق و حقوق و احترام فرزندان هم باشد .همان‌طور که از عاق والد باید ترسید نباید عاق فرزند را هم دست کم گرفت زیرا ممکن است همه‌ی ما والد  شدن را تجربه نکنیم اما قطعا فرزند بودن را حتما. 

کتاب برای من یک اتفاق کم یاب مثل سال کبیسه هم داشت.اسم ۴ نفر از نویسندگان کتاب فاطمه است که من افتخار دوستی با ۳ نفرشان را دارم لذا همینجا به فاطمه خانم طبسی پیشنهاد دوستی میدم تا این کتاب برای من هتریک فاطمه‌ها هم محسوب بشه

من فکر می‌کنم طراح جلد کتاب‌های نشر مهرستان احتمالا از بچگی دلش می‌خواسته کتاب‌ها بدون آسیب از سقف آویزان شوند انگار بارانِ کتاب باریده و  دکمه توقف را زده‌اند. بعد احتمالا دستش را می‌گذاشته زیر سرش و چشم‌هایش را می‌بسته و تصور می‌کرده نویسندگانِ کتاب دارند کلماتشان را روی سرش میریزند و همان طور خوابش برده. 
 اولین کتابی بود که روی برد من به راحتی نصب شد و از دیدنش حظ کردم 

#از_طرف_فرزند_کوچک_شما 
#روایت
#والدین
#فرزند
#کتاب_خوب
        

29

38

        اول اینکه در کل کتاب رو دوست داشتم،یک روزه خوندمش ولی بعضی از روایت های کتاب ضعیف هستن،،شاید میشد کارهای قویتری رو انتخاب کرد،هر چند کتاب هایی شبیه این، که روایت چند نفر هستن همیشه ضعیف و قوی و متوسط در کنار هم قرار میگیرن،اما داستان بعضی ها هیج چالش خاصی نداشت،یعنی واقعا هیچی نداشت و صرفا یه زندگی معمولی رو روایت کرده بود که خواننده از خودش ممکنه بپرسه خب که چی؟این که چیز خاصی نیست.روایت من مادر نیستم و عموی چهارم رو واقعا دوست داشتم. چشمهایت یه روایت معمولی بود اما اون جایی که مادرش توی اتاق بیمارستان بود و نمیتونست دخترش رو ببینه و دختر مادرش رو صدا میکنه و مادر به سمت صدا میره یهو دیدم دارم گریه میکنم،اون لحظه یه تصویرسازی فوق العاده داشت.روایت مشتری خیلی یهویی و بدون مقدمه تمام شد و انگار که خواننده رو رها میکنه.ولی در کل میتونم بگم که کتاب رو دوست داشتم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

22

          کتاب از طرف فرزند کوچک شما مجموعه‌ای از چهارده روایت از نویسنده‌های مختلف است. یازده روایت به صورت مستقیم به ارتباط نویسنده با یکی از والدین نوشته شده و یک روایت از ارتباط نویسنده با مادربزرگ و دو روایت، روایت تجرد دختران در سن بالاست، یکی بر محور فرزند نداشتن و دیگری بیشتر بر همان چالش‌های تجرد است. بیشتر روایت‌ها از خالی از تنش‌های جدی والد/فرزندی است و بیشتر بر پایه نظاره کردن عملکرد والدین توسط نویسنده است. روایات خوش خوان بودند و جز دو سه مورد، نثر یکدست بود و در شیوه‌ی بیان اختلاف فاحشی نداشت.  برای من این مجموعه علی‌رغم جالب بودن، چندان هم‌ذات‌پنداری ایجاد نکرد. شاید به این دلیل که چالش‌هایی از جنس چالش‌های نویسنده‌ها با والدینم نداشتم. بیشترین درک را از دو روایت تجرد در سنین بالا داشتم، به خاطر تجارب شخصی‌ام در گذشته و مشاهده افرادی با شرایط مشابه‌‌ام در نسل خودم، یعنی دهه شصتی‌ها. 
این مجموعه، مجموعه‌ای آرام بود، خوانش آن، علی‌رغم موضوع حساسش، موجب تنش یا آزار روحی برایم نشد و احتمالا برای دیگران هم چنین باشد. کتاب کم حجم است و در یکی دو نشست خوانده می‌شود.
اگر تجربه چالشی با والدین خود داشته‌اید یا تجربه خاصی از زیست با/بدون والدین خود داشته‌اید یا به ارتباط والدین و فرزند توجه ویژه دارید این کتاب برای شما جذاب خواهد بود.
روایات این مجموعه از زهره دلجو، فاطمه سادات موسوی، زینب خزایی، فاطمه لیالی، فاطمه مرادی، محمد امیر هنزایی، حانیه مسلمی، مکرمه شوشتری، مجتبی بنی اسدی، مریم دوست محمدیان، آسیه طاهری، معصومه صفایی‌راد، فاطمه طبسی و زهرا کاردانی است.
دبیر مجموعه خانم مکرمه شوشتری است و توسط نشر مهرستان چاپ شده است.
        

5