معرفی کتاب هری پاتر و تالار اسرار اثر جی. کی. رولینگ مترجم آرزو مقدس

هری پاتر و تالار اسرار

هری پاتر و تالار اسرار

جی. کی. رولینگ و 3 نفر دیگر
4.6
583 نفر |
82 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

45

خوانده‌ام

1,347

خواهم خواند

117

شابک
9786222745011
تعداد صفحات
296
تاریخ انتشار
1402/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب حاضر ترجمه و چاپ دیگری است از کتاب "هری پاتر و اتاق رازها "که تاکنون بارها به چاپ رسیده است .در این کتاب نیز بخش دیگری از ماجراها و سرگذشت  پرهیجان نوجوانی از نسل جادوگران به نام "هری پاتر "ـ که از نیروهای  خارق العاده ای برخوردار است ـ بازگو می شود .او پدر و مادرش را از دست  داده اما از چگونگی مرگ آنها اطلاع دارد .خانواده دورسلی، یعنی خاله  پتونیا و شوهر خاله اش، آقای ورنون او را از یک سالگی بزرگ کرده اند،  رفتار خانواده دورسلی با هری وحشیانه است .هری در یازده سالگی با جغدی  آشنا می شود که او را برای تحصیل، به مدرسه "هاگوارتز "ـ که مدرسه جادوگرها  است ـ دعوت می کند .هری به مدرسه جادوگرها می رود و در آن جا تجربیات  خارق العاده ای کسب می کند و ماجراهای عجیب و باور نکردنی پشت سر می گذارد . هری در پایان اولین سال تحصیلی برای گذران تعطیلات تابستانی به خانه دورسلی ها  باز می گردد .اما رفتار بی رحمانه و تنفرانگیز آنها باعث می شود به کمک  دوستش ژان ویسلی از آن جا فرار کند و بقیه تابستان را در خانه ویسلی ها  بگذراند .هری، پس از پشت سر گذاشتن اتفاقاتی، با شروع سال تحصیلی مجددا  به مدرسه "هاگوارتز "باز می گردد .او پس از بازگشت، اتفاقات شگفت انگیزی  را پشت سر می گذارد که داستان براساس آن شکل گرفته است .
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به هری پاتر و تالار اسرار

پست‌های مرتبط به هری پاتر و تالار اسرار

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        هری‌پاتر و حفره اسرارآمیز را از همه سری کتاب‌های هری‌پاتر بیشتر دوست داشتم و دارم. حالت معمایی فضای آن و درگیری‌های هری برای یافتن هیولای حفره به‌عنوان یک پسر ۱۲ ساله واقعا بی‌نظیر بود. بخش‌هایی از کتاب بود که نفسم می‌گرفت و واقعا نمی‌شد کتاب را زمین گذاشت. اگر از من می‌شنوید کل هفت جلد هری‌پاتر را خوانده و حفره اسرار را دوبار بخوانید:)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

12

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        مگه ممکنه فانتزی خوان باشی و از هری پاتر خوشت نیاد؟
جلد دوم هری پاتر، از جایی شروع می‌شه که خاله پتونیا و شوهرش اجازه برگشتن هری به هاگوارتز رو بهش نمیدن...
ولی مگه ممکنه هری باوجود دوست خوبی مثل رون توی اون خونه حبس بمونه؟؟
 داستان اصلی وقتی شروع می‌شه که تالار اسرار دوباره بعد از 50 سال باز می‌شه وهیولای خوفناک  تالار به دستور نواده اسلیترین افرادی که پدر و مادر جادوگر ندارن رو مورد حمله قرار می‌ده...
و کی باید دنبال حل این مشکل بزرگ باشه؟؟
معلومه!
هری، رون و هرماینی...
که البته از یک جایی به بعد هرماینی هم مورد حمله قرار می‌گیره و دیگه کنار هری و رون نیست.(البته که حتی در حالتی که خشک شده بود هم بزرگترین کمک رو به دوستاش می‌کنه.)
تو این جلد یک استاد مقابله در برابر جادوی سیاه هم داریم...که خیلییییی رو مخه.خیلی زیااااد.(یعنی چی که دامبلدور اسنیپ رو به عنوان استاد این درس انتخاب نمی‌کنه؟؟؟؟)
و در پایان باید اعتراف کنم که این کتاب رو نخوندم و نسخه صوتیش رو از نشر آوا نامه با صدای آقای آرمان سلطان زاده گوش دادم. و باید بگم عالییی بود.
پ ن: می‌دونم عادی نیست...ولی به شدت از تام ریدل خوشم میااااد💖🙂
تاریخ: آخرین روز 403 چند ساعت مانده به تحویل سال
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

21

فهیمه

فهیمه

1403/7/12

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          !حاوی اسپویلر!
من همیشه تالار اسرار رو کمتر از سایر کتاب‌های مجموعه دوست داشتم و به نظرم ضعیف‌ترین کتاب مجموعه است (و البته همچنان از خوندنش لذت بردم، می‌برم و خواهم برد). 
چرا؟ به دلایل متعدد:
اول از همه به خاطر دابی که به احمقانه‌ترین شکل ممکن می‌خواد از هری محافظت کنه! اول تلاش برای اخراج هری از هاگوارتز با شکستن ظرف دسر، بعد بستن دروازه تا هری از قطار جا بمونه و آخر هم به خطر انداختن جونش با یک بلاجر دیوانه! احمقانه‌تر از این امکان داره آیا؟ 
دوم هری و ران که وقتی از قطار هاگوارتز جا می‌مونن به جای اینکه منتظر آقا و خانم ویزلی بمونن، به جای رفتن با پودر پرواز، تصمیم می‌گیرن با ماشین پرنده تا هاگوارتز برن! احمقانه‌ترین روش ممکن! حداقل من فکر می‌کردم هری و ران عاقل‌تر از این حرفا باشن.
سوم گیلدروی لاکهارت که اصلاً معلوم نیست چرا دامبلدور استخدامش کرده! و به نظرم تقریباً به اندازه‌ی آمبریج منفوره. کلاً فکر می‌کنم اگر دامبلدور درس دفاع در برابر جادوی سیاه رو حذف می‌کرد خیلی از مشکلاتش حل می‌شدن! حداقل اینکه پای کوییرل و لاکهارت و کراوچ و آمبریج به هاگوارتز باز نمی‌شد. 
چهارم خود شخص شخیص تام ریدل! تالار رو باز می‌کنه اما به جای کشتن گندزاده‌ها بهشون هشدار می‌ده؟ و بعد حتی یک نفر رو هم نمی‌کشه؟ حتی یک گربه‌ی کوچولو رو؟ یعنی به خاطر شانس محضه که هیچ کدوم از قربانی‌ها به طور مستقیم به چشم‌های باسیلیسک نگاه نمی‌کنن؟ 
پنجم اینکه هیچ کس به جز هرماینی متوجه نمی‌شه که هیولای سالازار اسلیترینِ مارزبان که اتفاقا نماد گروهش هم ماره، یک باسیلیسکه؟ کام آن! از دامبلدور بیشتر از این حرفا انتظار داشتم.
ششم کل حوادث تالار اسرار. منظورم اینه که هری و ران خوب می‌دونن که لاکهارت یک شیاده، اما باز هم اطلاعاتشون رو می‌برن برای لاکهارت! و هری خیلی تصادفی موفق به کشتن باسیلیسک و نابود کردن دفتر خاطرات میشه. در واقع به جای اینکه با باسیلیسک حرف بزنه تا کنترلش کنه، می‌دوه و جاخالی می‌ده! اگر فاکس نبود هری حتماً مرده بود. بعد هم زهر باسیلیسک که یکی از معدود چیزهاییه که می‌تونه هورکراکس رو نابود کنه، دقیقاً کنار دست هریه! 
و آخر از همه اینکه من می‌دونم ملفوی صرفاً قصد داشته از شر دفتر خاطرات خلاص بشه، اما دادنش به جینی واقعا مسخره‌ست. ممکن بود جینی هیچ وقت از دفتر استفاده نکنه، یا خونه جا بذارتش (که تقریباً گذاشت) و کلاً دفتر وارد هاگوارتز نشه! در واقع ملفوی همه‌چیز رو سپرده به شانس!
و من به خاطر تمام این‌ها یک ستاره از امتیاز کتاب کم کردم.

پ.ن: اگر کسی پرسید هرماینی چرا توی گریفیندوره و نه ریون‌کلا، جوابش همینجاست! صرفاً برای حرف کشیدن از ملفوی تصمیم می‌گیره معجون مرکب پیچیده درست کنه! بعضی موادش رو از اسنیپ می‌دزده، توی دست‌شویی دخترا بارش می‌ذاره و بعدشم خودش رو تبدیل به گربه می‌کنه... یک گریفیندوری واقعی 😊
        

31

Saina

Saina

1403/11/18

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

12

fatemeh

fatemeh

1404/2/15

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1