معرفی کتاب تسخیر عمارت هیل اثر شرلی جکسون مترجم نیلوفر رحمانیان

تسخیر عمارت هیل

تسخیر عمارت هیل

شرلی جکسون و 2 نفر دیگر
2.6
23 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

38

خواهم خواند

31

ناشر
خوب
شابک
9786226513708
تعداد صفحات
248
تاریخ انتشار
1399/6/1

توضیحات

        داستان این کتاب درباره  خانه  تسخیر شده ای ا ست که شایعات زیادی درباره ا ش گفته و شنیده می شود. این خانه سال هاست که خالی از سکنه است و تمام مستاجرانش پس از چند روز از خانه فرار می کنند. دکتر «مونتگ»، متخصص علوم ماوراست. او  پس از شنیدن درباره  این خانه تصمیم می گیرد به کمک دستیارانی تحقیقاتی را روی این خانه انجام دهد و دو نفر را برای این پروژه انتخاب می کند. هردو این افراد براساس سابقه  خانوادگی و تجریبات ماورایی شان انتخاب می شوند: «النور» که سال های زیادی از مادرش مراقبت کرده و «تئودورا» که حافظه و توانانی ذهنی بالایی دارد. نفر سوم هم «لوک ساندرسن» است که ادعای مالکیت خانه را دارد و نماینده  صاحبخانه است... . «تسخیر عمارت هیل»، اثری پرهیجان است که ماجراهای نفس گیرش تعلیق خوبی را در داستان به وجود آورده و پایان تکان دهنده ا ش ذهن خواننده را بیش از پیش درگیر داستان می کند... .
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به تسخیر عمارت هیل

لیست‌های مرتبط به تسخیر عمارت هیل

نمایش همه

یادداشت‌ها

          •داستان این کتاب از جایی شروع میشه که یک دکتر برای نوشتن کتابی میاد تو این عمارت به ظاهر تسخیر شده و آدمایی رو همراه خودش میاره که تو زندگیشون اتفاق های فرا طبیعی ای افتاده.

• تو کل کتاب من منتظر شروع داستان بودم و این شروع حتی تا آخر کتابم اتفاق نیفتاد شخصیت سازی خیلی گمراه کننده بود و شخصیت ها طبق تعریفی که ازشون شده بود عمل نمی کردن برای مثال یه شخصیت که در حرف زدن توانایی نداشت مثل یه سخنور بلبل زبانی می کرد و شخصیتی که دزد بود و آدم بدی تعریف شده بود حتی یک دزدی هم در طول کتاب نکرد کل داستان یه علامت سوال بود، شخصیت ها بی هدف در دل داستان قدم می زدن و حتی یه خط داستانی مشخص هم نداشتن.

• ترجمه هم بهتر از کتاب نبود جدا از سانسور بعضی از گفتگوها به صورت نامفهومی ترجمه شده بود.

• تنها بخش جالب این  کتاب گوتیک شخصیت سازی عمارت هیل بود نوع تصویرسازی و پرداخت به جزئیات باعث به وجود اومدن شخصیتی مستقل برای این خونه شده بود که در ادبیات داستانی من تا امروز بهش برنخورده بودم.

• راجع به پایان هم داستانی وجود نداشت که بخواد پایانی داشته باشه. انگار نویسنده از نوشتن خسته شده بود و به شخصیت ها می گفت: خب کافیه نخود نخود هر کی رود خانه خود.

• همین طور که بعد این همه غر زدن فهمیدید خوندن این کتاب رو به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم اما اگر می خواید نویسنده بشید تصویرسازی این کتاب میتونه براتون مثل یه کلاس درس باشه.
        

16

          نامه ای برای شما اومده؛
نامه ای از طرف دکترای انسان شناسی که شما رو به یکی از مخوف ترین و عجیب ترین عمارت های شهر دعوت می‌کنه تا تعطیلات تابستانی خودتون رو در اون عمارت بگذرانید؟
تصمیم شما چیه؟
حتی با وجود اینکه میدونید قبلا اتفاق های بسیار عجیبی توی اون عمارت افتاده، دعوت رو قبول میکنید؟
داستان این کتاب دقیقا از همینجا شروع میشه.
یازده نفر این نامه رو از طرف دکتر مونتاگ دریافت می‌کنند و از این یازده نفر، دو نفرشون قبول میکنن که مهمون عمارت هیل بشن.
علاوه بر اون دو نفر، لوک، که برادر زاده ی صاحب عمارته هم، تصمیم میگیره که اون ها رو در این تعطیلات غیرمعمول همراهی کنه.
و اما چه اتفاقاتی قراره برای این چهار نفر در این عمارت به اصطلاح طاعون زده و دراکولایی بیفته؟
رمانی با فضای گاتیک(گوتیک) و داستانی دلهره آور.

و اما نظر شخصی خودم:
داستان از لحاظ فضا سازی و شخصیت سازی به نظرم داستان بدی نبود؛
اما یک مشکل عمده داشت؛
سانسور.
سانسور به وفور در جای به جای داستان حس میشد و تقریبا کل خط داستانی رو مختل و باعث سردرگمی خیلی زیادی می‌شد.
حقیقتا تا وقتی که نسخه ی اصلی رو نخونم حتی نمیتونم پازل های داخل داستان رو کنار هم بچینم و در حال حاضر فقط یک علامت سوال بزرگم.
این کتاب رو پیشنهاد میکنم؟
با ترجمه: به عنوان گذروندن اوقات فراغت شاید.
زبان اصلی: ایده ای ندارم ( بعد از خوندنش نظرم و اعلام میکنم )
        

19

مهشید

مهشید

1402/4/26

        مزخرف.
واقعا این چی بود من خوندم؟ 
تصورم یه داستان رعب انگیز یا حداقل هیجان انگیز بود ولی اینقدر روند داستان کند و مسخره بود که بعد از خوندن هر ده خط خوابم میگرفت،تا اواسط کتاب که فقط توصیفات اضافی و به درد نخور بود،به جای اینکه راجع به شخصیت ها اطلاعاتی بهمون بده،فقط در و دیوار و پنجره های عمارت رو توصیف میکرد
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2