با خوندن این کتاب فهمیدم که چقدر خوبه آدم بتونه خودشو دوست داشته باشه و به حرف مردم، حتی نزدیک ترین افراد توجهی نکنه و فقط زندگی خودشو بکنه.
یادمه حتی وقتی شروع کردم به خوندنش، توی دو روز تمومش کردم از بس روند جالب و غیر قابل پیش بینی داشت.
بر خلاف ظاهر کتاب یا چیزی که پشتش نوشته، ماجراهای زیادی رو تو خودش جا داده و واقعا تونست جزو بهترین کتاب‌هایی باشه که من سال پیش خوندم. 

        

          کتاب اولش تا وسطاش خوب پیش رفت و آدم رو وجد می آورد که ادامه بده ولی آخراش مقداری کسل کننده شد در کل خوب بود کسانی که دچار کمبود اعتماد بنفس هستن میتونن قشنگ تر این کتاب رو درک کنن 
        

          میتونست بهتر باشه از ی جهاتی، ولی خوب بود بازم
کلا ب آدم این نتیجه رو میداد که تو برای زیبا بودن نیازی نیس هیچ عمل جراحی ای بکنی یا چیزی و ب اعتماد بنفست برمیگرده و این هیچی بود که دختر توی داستان عمیقا تجربه‌ش کرد
        

          راستش اصلا اونجوری که انتظار  داشتم پیش نرفت وقتی تموم شد یه حس پوچی داشتم درسته که آخرش معلوم شد که چشمشو عمل میکنه یا نه ولی خیلی چیزا ناتموم موند
انگار که خود نویسنده ام نمیدونسته میخواد چی کار کنه با پایان کتاب و سریع بستتش
        

          چرت بود واقعا 
        

          چیزی که  امروز خوشحالت میکنه، ممکنه فردا خوشحالت نکنه
        

          این کتاب بستگی داره در چه سنی خونده بشه،
این کتاب برای منه شانزده ساله که توی این سال اعتماد به نفسم دچار مشکل شده،و نظر دیگران نسبت به خودم اذیتم می‌کنه ارزش خوندن رو داشت.اما شاید برای اونی که سی سال رو رد کرده زیاد جالب نباشه.ولی اکثر کتابها ارزش یکبار خوندن رو دارند.
        

          خوب بود اما خیلی چیز ها موند که باید میگفت :(

        

          خیلی نتونستم ارتباط بگیرم
کلا کتابایی رو دوست دارم که در مورد یه چیز خیلی بزرگی باشه
خطر جهان ، مشکل یه خانواده و...
به هر حال بد نبود ، اما موضوعش فقط عمل یک چشم بود