معرفی کتاب بابای شب اثر ماریا گریپه مترجم پوران صلح کل بابای شب ماریا گریپه و 1 نفر دیگر 3.6 5 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 13 خواهم خواند 4 ناشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شابک 9786000103743 تعداد صفحات 128 تاریخ انتشار 1396/3/30 توضیحات کتاب بابای شب، نویسنده ماریا گریپه. ادبیات کودک و نوجوان کتاب نوجوان ادبیات داستانی ادبیات سوئد کتاب کودک بریدۀ کتابهای مرتبط به بابای شب پرتقال 1404/2/28 بابای شب ماریا گریپه 3.6 3 صفحۀ 71 0 1 پرتقال 1404/2/28 بابای شب ماریا گریپه 3.6 3 صفحۀ 96 حقیقت، خودش خود را نشان می دهد. اغلب وقت ها اینجوری است. 0 2 پرتقال 1404/2/28 بابای شب ماریا گریپه 3.6 3 صفحۀ 58 من هرگز واژهها را، حتی اگر در آن لحظه معنیاش را نفهمم، فراموش نمی کنم. 0 1 لیستهای مرتبط به بابای شب بهخوان 1402/2/25 رمان نوجوان ۹_۱۲ سال 19 کتاب فهرست پیشنهادی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ رمان مناسب گروه سنی ۹ تا ۱۲ سال که توسط زهرا توکلی (@zahratavakoli) و معصومه توکلی (@masoomehtavakoli ) تهیه شده است. برخی کتابها مجموعه هستند که تنها یک جلد از آن در فهرست ذکر شده است. 0 12 یادداشتها محبوبترین جدیدترین دانشآموز 1403/10/18 فصلهای این کتاب به صورت یکی در میان توسط جولیا و بابای شبش روایت میشود. جولیا دختریست که مادرش در نوبت شب کارخانه کار میکند و مجبور است دخترش را در خانه تنها بگذارد به همین خاطر در روزنامه آگهی میدهد و فردی را برای اینکه فقط در خانه بخوابد تا فرزندش تنها نباشد، استخدام میکند. اسم جولیا را بابای شب برایش انتخاب کرده یعنی تا آخر ما نمیدانیم اسم شخصیت اصلی واقعا چیست. مادر جولیا اصلا در داستان حضور ندارد فقط در همین حد که میفرمان شب باید به موقع بخوابد تا صبح بتواند به موقع به مدرسهاش برود، و اما پدرش ... با اینکه داستان به شدت لطیف و پر از حس و خیال است(من واقعا نفهمیدم بابای شب جولیا واقعیست یا تخیلی) چنگ به دل آدم میزند. بچههای معصوم و بیگناهی که از داشتن پدر و توجه، محبت و حمایتش محرومند. حسّ رهاشدگی، تنهایی و بیپناهی در نبود یک محیطِ امنِ خانوادگی، میتواند برای کودکان چقدر غمناک و جبرانناپذیر باشد چیزی که برای ما تقریبا غیر قابل لمس است. ما که میگویم یعنی جوامعی که هنوز در آن خانواده حرمت دارد، حیا و حجابی بین زن و مرد وجود دارد، روابط انسانی و متعالی رنگ روابط حیوانی و جنسی به خود نگرفته. کتاب را حدود یک ماه پیش خواندم اما چند روز پیش به آماری برخوردم که باعث شد این یادداشت را بنویسم: در فرانسه شصت و خردهای درصد و در ایران دوازده درصد از زنان سرپرست خانوار هستند که البته درصد قابل توجهی از این دوازده درصد مربوط به بیماری و حادثه است که طبیعیست درصدی به علت جدایی و درصد خیلی کمی متعلق به روابط خارج از شرع . کاش عاقبت کسانی که از این راه رفتند را ببینیم و از آن حذر کنیم 0 7 zeinab aghaei 1403/9/5 با خودم عهد کرده بودم که دوماه منتهی به کنکور کتاب غیر درسی نخونم .با شکنجه تا خود دیروز به این عهد وفادار بودم اما امان از کتابهای باقی مونده از نمایشگاه که صدات میزنن :( و اما این کتاب، از نویسنده اش کتاب هوگو و ژوزفین رو خونده بودم و این هم مثل اون ، چقدر فوق العاده میتونه درونیات کودکانه رونشون بده! جایزه هانس کریستن اندرسن حقشه واقعا ! خلاقیت های خاص خودشم داره .همین بابای شب ! که مادر دختره که شبکار بوده برای اینکه شبا تنها نباشه براش یه بابای شب استخدام میکنه که فقط شبا باباش باشه . و داستانهایی که براشون پیشمیاد :) دوسش داشتم . حالم رو خوب کرد . برم به ادامه عهدم وفا کنم!!! 0 1 پرتقال 1404/2/28 خیلی دوسش داشتممم! اولش یکمی قاتی پاتی بود و طول کشید تا به نحوه خوندن داستان عادت کنم، واسه همین نیم ستاره بهش ندادم. اسموگلر باعث شد دلم بخواد یه جغد داشته باشم خیلی گوگولین فکر کن یکیش بیاد رو سرت بشینه، من همونجا قطعا از خوشحالی و ذوق سکته می کنم(همین حالا هم جوجه خروسم این کارو می کنه). امروز برای امتحان نگارش یکی از موضوع ها دوست و کتاب بود که باید مقایسه شون می کردیم، چیزایی که توی اون انشا نوشتم رو وقتی اومدم خونه و نشستم تا کتاب رو تموم کنم بیشتر برام واقعی شدن، یکی از چیزایی که نوشته بودم این بود که کتاب ها گاهی میتونن احساساتتون رو درک کنن و دقیقا بابای شب همین طوری بود، خیلی از حرفایی که جولیا می زد حرفایی بود که باورشون داشتم مثلا حرفایی که راجب آدم بزرگا می زد ولی خب یه طوری می گفت که نمی تونستم تیکه کتابش کنم باید کل کتاب و بخونی تا بفهمی منظورش چیه. همیشه از چیزایی که مبهم باقی میمونن بدم میاد، آخه چرا نویسنده اسم واقعی جولیا و بابای شبو نگفت، یا آخر مشخص نشد کی اون شکلاتا رو هر دفعه می ذاشت توی اون جعبه که بابای شب و دوستش تو بچگی میرفتن درش میاوردن. از روی اسم داستان اصلا نمیشه داستان رو قضاوت کرد من خودمم تا دو سه صفحه اول فکر می کردم بابای شب خیالات جولیاست و بابای شب یه پیرمرد چندشه که شبیه بابا نوئله و قراره با یه داستان بچگانه که سر و تهش مشخصه مواجه بشم، ولی خب اصلا اون چیزی که فکر می کردم نبود، بابای شب اتفاقاً یه مرد جوونه، خیلی هم باحال بودد من ازش خیلییی خوشم اومد، کتابو بخرید، بخونید. با تشکر 0 4