معرفی کتاب آناکارنینا اثر صادق یزدانی مترجم ربیع مشفق همدانی

آناکارنینا

آناکارنینا

صادق یزدانی و 2 نفر دیگر
4.5
18 نفر |
4 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

31

خواهم خواند

16

ناشر
نگاه
شابک
9786222673116
تعداد صفحات
508
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

کتاب آناکارنینا، ویراستار صادق یزدانی.

لیست‌های مرتبط به آناکارنینا

انسان چقدر زمین نیاز دارد؟چه باید کرد؟رستاخیز

تولستوی | تفاوت‌های اصلی تولستوی و داستایفسکی

18 کتاب

فرق بین تولستوی و داستایفسکی : 1. زاویه دید و موضوعات تولستوی: بیشتر به زندگی روزمره، طبیعت، خانواده و اخلاق عملی می‌پردازد. شخصیت‌هایش معمولاً درگیر انتخاب‌های اخلاقی و معنوی‌اند و تغییراتشان آرام و پیوسته است. نگاهش به زندگی واقع‌گرایانه و خاکی است. مثال: در سعادت زناشویی یا آنا کارنینا، بحران‌ها از دل عادی‌ترین روابط انسانی بیرون می‌آید. داستایفسکی: بیشتر به بحران‌های روانی، فلسفی و مذهبی علاقه دارد. شخصیت‌هایش در لبه‌ی پرتگاه قرار می‌گیرند، با شک و ایمان می‌جنگند، و گاهی تا مرز جنون می‌روند. نگاهش تند و شدید است. مثال: در جنایت و مکافات یا برادران کارامازوف، سؤال «خدا هست یا نه؟» یا «انسان حق کشتن دارد؟» در مرکز است. 2. نوع شخصیت‌پردازی تولستوی: شخصیت‌هاش معمولاً آدم‌هایی عادی هستند که در مسیر داستان کم‌کم رشد می‌کنند یا دچار تغییر می‌شوند. او مثل یک دوربین بی‌طرف زندگی آن‌ها را ثبت می‌کند. داستایفسکی: شخصیت‌هاش اغلب مرزی و افراطی هستند؛ یا بسیار پاک و قدیس‌گونه، یا در آستانه‌ی جنایت و فساد کامل. تغییراتشان ناگهانی و انفجاری است. 3. سبک نثر تولستوی: نثرش ساده، روان، و پر از جزئیات ملموس است. تو حس می‌کنی داری همراه با شخصیت‌ها نفس می‌کشی. داستایفسکی: نثرش پر از گفت‌وگوهای طولانی، کشمکش‌های درونی، و جملات فلسفی است. گاهی احساس می‌کنی وسط یک مناظره‌ی دینی یا روان‌شناختی هستی. 4. نگاه به عشق و خانواده تولستوی: خانواده و زندگی مشترک را هسته‌ی اصلی معنای زندگی می‌داند (حتی وقتی تراژدی می‌نویسد، مثل آنا کارنینا). داستایفسکی: عشق برایش بیشتر یک آزمایش روحی و معنوی است تا یک پناهگاه آرام. 5. حس بعد از خواندن تولستوی: بعد از خواندنش حس روشنی و فهم بهتر زندگی پیدا می‌کنی، حتی اگر پایان تلخ باشد. داستایفسکی: بعد از خواندنش حس می‌کنی درگیر یک جدال عمیق با خودت و جهان شده‌ای.

7

یادداشت‌ها

        کتاب آناکارنینا اثر معروف تولستوی رو امروز تموم کردم.
کتاب حدوداً هزار صفحه ای که به طور عمده روایتگر زندگی سه  زوج است به ترتیب زیر:
داریا و استپان آکاردیچ
لوین و کیتی
آناکارنینا و ورونسکی
کتاب بیشتر بیانگر چالش های زندگی مشترک و بالا و پایین شدن شدت عشق و علاقه زوجین به همدیگه در قسمت های مختلف زندگی است. این کتاب خیانت مرد به زن و برعکس اون رو توسط زوجی دیگر، چالش های زندگی مشترک، برداشت های مختلف یک زن از  اعمال و حرف های همسرش و کلی مطالب از این قبیل رو به نمایش میذاره 
در بعضی از قسمت های کتاب ریتم داستان میفته چون نویسنده تلاش داره عقاید خودش رو درباره مسائل مختلفی مثل مذهب،جنگ،اموزش و مسائل سیاسی رو بیان کنه ولی در کل داستان گیرایی خوبی داره خصوصاً در 50 درصد اول داستان
زیباترین قسمت کتاب از نظر خودم رسیدن لوین و کیتی به هم بود چون عشق پاکی داشتن جفتشون. 
یه توضیح کلی درباره داستان :

کتاب با فاش شدن خیانت استپان آکاردیچ به همسرش داریا شروع می‌شود و چالش هایی رو بیان میکنه که یک زن بعد از درک خیانت همسرش با اون روبه رو میشه ولی به دلایل متعددی (برخلاف میل درونی خودش) از جمله تامین زندگی فرزندان و شاید عشق باقی مانده به همسرش با پادرمیانی خواهر همسرش (آناکارنینا) تصمیم به بخشش شوهرش میگیره
در ادامه دختری به نام کیتی معرفی میشه که خواهر داریا هست و با پسری به نام ورونسکی رابطه عاشقانه جدی برقرار کرده ولی از دید ورونسکی این رابطه بیشتر در حد یه دوستی گذرا و ساده است 
از طرفی لوین دلباخته جدی کیتی است که در یک مهمانی از کیتی خواستگاری میکنه و کیتی چون دل در عشق ورونسکی داره پاسخ منفی به اون میده. 
آقای ورونسکی در یک مهمانی با  حضور کیتی، دلباخته آناکارنینا میشه و راهش رو از کیتی جدا میکنه و کیتی به همین دلیل وارد یک بحران روحی شدید میشه
آناکارنینا که یک زن متاهله در ابتدا به ورونسکی بی توجهی میکنه ولی رفته رفته دلباخته اون میشه و قید همسر و پسرش رو میزنه و با ورونسکی وارد رابطه ای جدی میشه. 
لوین که از ردشدن تقاضای ازدواجش از کیتی به شدت سرخورده شده بود مدتی بعد از این اتفاق به یک مهمانی دعوت میشه که کیتی هم در آنجا حضور داره و این دفعه جواب مثبت رو از کیتی میگیره 
رابطه آناکارنینا و ورونسکی بعد از گذشت مدتی رفته رفته سرد میشه و انا تلاش زیادی برای برگردوندن همون عشق اولیه میکنه ولی بعد از تلاش های زیاد چون به اون عشق راضی کننده و مطلوبی که انتظار داره از ورونسکی بگیره نمیرسه اقدام به خودکشی میکنه 




      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0