ابلیس نامه

ابلیس نامه

ابلیس نامه

3.2
12 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

13

ناشر
برج
شابک
9786225696365
تعداد صفحات
96
تاریخ انتشار
1401/11/30

توضیحات

        کاراتکوف، قهرمان داستان ما، کارمندی است که در اداره‌ای با نامی پرطمطراق اما در واقع کوچک و نه‌چندان مهم کار می‌کند.
      

لیست‌های مرتبط به ابلیس نامه

یادداشت‌ها

          من دیوانه‌ی اندیشه و قلم جناب بولگاکفم!
اولین کاری که از بولگاکف خوندم قلب سگی بود، بعد هم رفتم سراغ مرشد و مارگاریتا، بعد دوباره مرشد و مارگاریتا! و اونجا جایی بود که به اصطلاح نمک گیر شدم.
بله دوستان واقعیت امر که مشخصه، این اثر شاید از بقیه آثار نویسنده ضعیف تر باشه اما شما در نظر بگیرید که "ابلیس نامه" تقریبا اولین داستان بلند بولگاکفِ جوان بود!
مطلب بعدی که بسیار حائز اهمیته: این کتاب به نقد بروکراسی پرداخته.
در چه زمانی؟! در ابتدای شکل گیری حکومت شوروی یعنی ۱۹۲۴.
آقای بولگاکف در این کتاب بیان کرده که این سیستم اداری در نهایت می‌تونه به همچین چیزی بدل بشه. (و در عصر حاضر می‌بینیم که همچین چیزی هم شده)
در نتیجه قابل ستایشه و باید به دور اندیشی بولگاکف آفرین گفت!

پس این کتاب هم اونقدا که میگن بد نیست. و در ضمن خواندن این کتاب به واسطه رگه های رئالیسم جادویی (شما بخونید سورئالی که هنوز خودشو پیدا نکرده😂) یِ قلم بولگاکف و طنز نهفته در دیالوگ های شخصیتها بسیار لذت بخشه. 

و در نهایت حداقل برای من که راجب همه آثار ایشون این چنین بود: هر چه از دوست (جناب استاد میخائیل آفاناسیویچ بولگاکُف) رسد نیکوست.
        

7

          *به نام خدا*
"ابلیس نامه"، از داستان های نیمه بلند بولگاکوف، در سال 1924 و پیش از "تخم مرغ های شوم" و 
"قلب سگی" منتشر شد اما تاکنون به فارسی ترجمه نشده بود.
خوشبختانه در سال 1401 خانم بیدختی نژاد این اثر را از روسی ترجمه کردند و برای چاپ به انتشارات برج سپردند. 

داستان از این قرار است که یک کارمند ساده ی اداره بنیاد تامین مواد اولیه برای کبریت (!) به خاطر خطایش در ضبط صحیح نام رئیس جدید اداره در یک نامه، اخراج می شود. ( ضبط اشتباه اسم معنای زیرشلواری می دهد!)
حالا این کارمند بیچاره ما که شدیدا به کار خود وابسته بوده راه می افتد تا به هر ترفندی شده خودش را سر کار برگرداند اما با یک نظام بروکراسی مطلق  مواجه می شود که پیگیری چنین مطلبی در آن غیرممکن به نظر می رسد. او ناامید نمی شود و همچنان تلاش می کند اما مشکلات دیگری که بر سرش خراب می شوند خیلی فراتر از اخراج از اداره اند. این روند قهقرایی با سرعت عجیب و فراواقعی به ایستگاه آخر می رسد و داستان به تراژیک ترین شکل ممکن تمام می شود.
بولگاکوف برای نشان دادن بوروکراسی دیوانه وار حاکم بر شوروی واقعیت را با خیال می آمیزد انگار می خواهد به ما بگوید  این وضعیت فاجعه بار بیشتر به کابوس می ماند تا واقعیت.
همین فراواقعی بودن باعث شده شاهد ضرباهنگ تندی باشیم که در پایان از فرط تندی نفس گیر می شود.
        

16