معرفی کتاب نشان حسن اثر لیلا مهدوی

نشان حسن

نشان حسن

لیلا مهدوی و 2 نفر دیگر
4.5
93 نفر |
33 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

12

خوانده‌ام

161

خواهم خواند

98

شابک
9786227808001
تعداد صفحات
402
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

         
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به نشان حسن

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به نشان حسن

نمایش همه

یادداشت‌ها

          خواندن در باب حضرت حسین علیه السلام و واقعه عاشورا سخت است. اول از این‌رو که برای آنانی که اهل این دستگاه هستند و نمک خورده‌ی حضرت شده‌اند، بحث جدید چندانی در حوزه‌ی مطالعات عمومی وجود ندارد. هرچه بوده را از کودکی پای منبر و روضه شنیده‌اند.
برایشان جویده‌اند و در دهانشان گذاشته‌اند بعد هم چای روضه را پخش کرده‌اند تا برود پایین و به جانشان بنشیند.
خلاصه کنم این‌ها جماعتی هستند که از قیمه‌ی حضرتش گوشت رویانده‌اند بر بدن.
توقع مطالعه داشتن از ایشان در این باب از این رو سخت است. این‌ها هرچند نبودند که حسین ارواحنا له الفدا را یاری کنند ولی پای غمش عمر گذاشته‌اند و مو سفید کرده‌اند.
از باب دیگر هم مطالعه کردن برایشان سخت است.
باب محبت را عرض می کنم. سختشان است سر فرو برند در متون قدیمی و بخوانند آنچه گذشت را. آنچه گذشتی که قدیم‌ خیلی خشک و بی ‌رحمانه نوشته می‌شده است. آنچه گذشتی که یک دفعه در سه جمله جوان را پیر می کند. سخت است نشستن پای قلم‌هایی که یک دفعه و بی مقدمه، بدون غزل و عرض ادب، بدون این‌که زیارت وارث بخوانند و مکرر ذکر صلوات بگیرند، می‌نویسند ....و الشمر جالس علی صدر ... 
نمی شود، والله که نمی‌شود. 
خلاصه کنم پای صحبت‌های ابی مخنف، مقرم، امین، خوارزمی، شیخ عباس و ابن طاووس نشستن سخت است.
اما نوشتن در این باب به مراتب سخت‌تر هم هست.
در این چالش نویسنده باید داستانی را بنویسد که مخاطب همه‌ش را می‌داند. اصلا از هرجایش بنویسد مخاطب نه تنها آن داستان را می‌داند که داستان را از زوایای دیگر هم بلد است. بدتر این‌که داستان را خشک و خالی و تنها هم نخوانده است. داستان را با صدای آدم‌های خوش صدایی که سال‌ها تمرین کرده‌اند، در بین جمعی از عشّاق شنیده، موقع ورودش به حلقه‌ی وصل مقدمش را گرامی داشته‌اند و تکریمش کرده‌اند، پیش از شروع کامش را شیرین کرده‌اند و پس از آن هم چلو داده‌اند که یک وقت خدای نکرده مهمان مادر سادات ضعف نکند. 
خلاصه کنم، مهمان مادر سادات خیلی محترم است و از بخت بد نویسنده همه‌ی داستان را هم می‌داند.
حالا بیچاره نویسنده‌ای که بخواهد در این باب بنویسد و بیچاره‌تر آن نویسنده‌ای که  بخواهد خوب هم بنویسد.
اما کتاب «نشان حُسن» از آن کتاب‌های درست و حسابی‌ست که مخاطب کاربلد و داستان شنیده را هم می‌نشاند پای مطالعه. خانم «لیلا مهدوی» کتابی نوشته با چند راوی و حول چندین شخصیت از زمانه‌ی امام حسین علیه السلام که همه شان هم شناخته شده و آشنا هستند.
خانم نویسنده رفته است سراغ اولاد حضرت مجتبی علیه السلام و روایت آن ها را از پیش از حرکت کاروان حضرت حسین علیه السلام از مدینه به سمت مکه روایت کرده است. روایت زندگی حضرات ابن الحسن علیه السلام را در نشان حسن می توانید بخوانید و مهمان سفره‌ی حضرات بشوید.
چیزی من باب داستان عرض نکردم که احتمالا خودتان بلد هستید و در بیشتر شهرهای ایران، دو شب در دهه اول محرم را هم مهمان سفره‌ی کریم آل طاها بوده‌اید. البته کتاب بیش از این‌ها اطّلاعات دارد که به مخاطبش برساند مثلا اینکه حضرت مجتبی علیه السلام فرزندان دیگری هم حاضر در کربلا داشته است و ما در روضه‌ها از این حضرات کمتر شنیده‌ایم. روایت شامل حال «حسن بن حسن» معروف به «حسن مثنی» هم می شود.
از سوی دیگر آن خشکی که در متون قدیمی داریم و پیشتر راجع به آن نوشتم هم در اینجا خبری نیست. ما در این اثر با رمان مواجه‌ایم و نویسنده بر خلاف کتب تاریخی دستش باز بوده که از عنصر خیال هم بهره گیرد. البته به کارگیری عنصر خیال جایی در لبه‌ی واقعیت بوده و در حد فهم نگارنده‌ی این متن جایی هم از حد خارج نشده است و تحریفی در وقایع تاریخی هم صورت نگرفته است.
از سوی دیگر خانم نویسنده توانسته خیلی خوب رمانی در فضای عاشورا و کربلا بنویسد و حرمت حضرات معصومین را هم به خوبی نگه دارد. با همه‌ی این اوصاف باید از ایشان تشکر کرد. ان شاء الله که خودش و انتشارات «کتابستان» خیر ببینند. برای حال و هوای این روزها هم بسیار مناسب است. 
خلاصه کنم 
بر فرس تندرو هرکه تو را دید گفت 
برگ گل سرخ را باد کجا می‌برد
اصلاً شاید نشان حُسن همان نشان حَسَن بوده، کسی چه می‌داند؟
        

26

          من حسینی شده‌ی دست امام حسنم! شاید همین یه جمله بهترین توصیف برای این کتاب باشه.
نشان حُسن، که البته تا قبل خوندنش همیشه اسمش رو به اشتباه نشان حَسن میخوندم و فکر میکردم این کتاب درمورد خود امام حسن مجتبی‌ع باشه.
خوشحالم که روزیم بود و ماه صفر رو با این کتاب تموم کردم. تا به حال اصلا از این زاویه به ماجرای کربلا نگاه نکرده بودم.
نشان‌حُسن شما رو با خودش همراه میکنه و می‌بره به داخل خانواده‌ی امام حسن مجتبی‌ع و با این خانواده‌‌ی غریب از مدینه همراه میشید تا به دشت نینوا برسید...
دیدگاه کتاب خیلی خاص و تک بود، داستان راوی‌های مختلف داره و ولایت پذیری رو از زبان افراد مختلف خانواده‌ی امام حسن‌ع روایت میکنه، که در نبود پدرشون تا پای جان گوش به فرمان ولی زمانشون یعنی عموی خودشون، امام حسین‌ع باقی موندند.
قلم نویسنده عالی بود و با ظرافت خاصی وقایع و شخصیت هارو توصیف کردند و حتی صلح امام حسن‌ع رو در بسطر عاشورایی توضیح دادن که فوق العاده بود.
من به شخصه جز قاسم ابن الحسن، از پسران و دختران  امام و مادرانشون چیزی نشنیده بودم. اما این کتاب به خوبی کمکم کرد که با شخصیت‌ها و مظلومیت این خانواده‌ی غریب آشنا بشم.
        

6