معرفی کتاب خانه ماتریونا اثر الکساندر سولژنیتسن مترجم عبدالرضا ناطقی

خانه ماتریونا

خانه ماتریونا

3.2
11 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

20

خواهم خواند

7

ناشر
ماهی
شابک
9789642091585
تعداد صفحات
100
تاریخ انتشار
1341/10/11

توضیحات

        کتاب خانه ماتریونا، رمانی نوشته ی الکساندر سولژنیتسن است که اولین بار در سال 1963 انتشار یافت.راوی این داستان جذاب، یک معلم ریاضی است که قبلاً در اسارات «گولاگ» (اداره کل اردوگاه های کار و اصلاح اتحاد جماهیر شوروی) بوده است. او کاری را در مدرسه ای واقع در یک مزرعه ی اشتراکیِ بزرگ می یابد. پس از این اتفاق، ماتریونا به راوی، جایی را در خانه ی کوچک و رو به ویرانی خود پیشنهاد می کند. راوی این پشنهاد را می پذیرد و آن ها در کنار هم در یک اتاق مشغول زندگی می شوند. راوی، میان زندگی کارگران این مزرعه با زندگی کارگران و بردگانِ زمین‌داران در دوران قبل از انقلاب، تفاوت چندانی نمی بیند. ماتریونا با دستمزدی ناچیز و یا حتی بدون دستمزد در مزرعه کار می کند. او مجبور می شود بخشی کوچک از خانه ی خود را به یکی از آشنایانی بدهد که قصد دارد از چوب آن، برای ساخت خانه ای دیگر در روستا استفاده کند. کشاورزانی مست با تراکتوری که بدون اجازه برداشته اند، تصمیم می گیرند که چوب ها را شبانه انتقال دهند. اما در همین حین، رقم خوردن اتفاقی غیرمنتظره روند داستان را تغییر می دهد.
      

لیست‌های مرتبط به خانه ماتریونا

نمایش همه

یادداشت‌ها

bita

bita

1404/5/31

          نوشته ای بر رمان خانه ماتریونا


رمان خانه ماتریونا، نوشته ی الکساندر سولژنیتسن هست که اولین بار در سال 1963 انتشار یافت. 
 راوی این داستان، یک معلم ریاضیه که قبلاً در اسارات «گولاگ» (اداره کل اردوگاه های کار و اصلاح اتحاد جماهیر شوروی) بوده. و او الان دنبال کار میگرده و کاری رو در مدرسه ای در یک مزرعه ی اشتراکیِ بزرگ پیدا میکنه. 
بعد از این اتفاق، ماتریونا(پیرزن شخصیت اصلی) به راوی، جایی رو در خونه ی خودش که رو به ویرانیه پیشنهاد میکنه. راوی این پشنهاد رو قبول میکنه و ماتریونا و راوی باهم توی یک خونه زندگی می‌کنند. و اینطوری میشه که داستان شروع میشه.
و تقدیر سرنوشت غم‌انگیزی رو برای ماتریونا رغم زده،در اطرافش هیچکس نمونده،شوهرش در جنگ ناپدید شده و شش فرزندش در کودکی مرده اند.

داستان،داستان بسیار کوتاهیه و در سه فصل تعریف میشه و میشه گفت نویسنده دو فصل اول رو صرف توضیح دادن موقعیت ماتریونا و شخصیت او و طوری که دیگران باهاش رفتار میکنن میکنه.
و اتفاق اصلی داستان که خط اول کتاب به اون اشاره داره درواقع در فصل آخر میوفته.

همونطوری که در یادداشت ته کتاب نوشته، خانه ماتریونا ریشه در زندگی شخصی خود نویسنده داره و او هم مثل راوی این داستان به خاطر افشای جنایات جوزف استالین در رمان هاش، بیست سال رو در تبعید گذروند.
این داستان درواقع ریشه در حقیقت داره و از زندگی و مرگ ماتریونا واسیلیونازاخارُو نوشته شده و ففط نام روستا تغییر یافته.

در این داستان دو نوع جهان‌بینی به تصویر کشیده شده.از یک طرف خدمت بی چشمداشت به اطرافیان و کمک به اونا که شخصیت ماتریونا هست و از طرفی دیگر مال اندوزی آزمندانه که اغلب ساکنان دهکده هستند. و دیگران درک شخصیت ماتریونا براشون سخته و او رو سرزنش می‌کنند که چرا مال اندیش نیست.

و در یادداشت آخر رمان نوشته:
خانه ماتریونا در یک کلام شرح دشواری های دردناک زندگی است که آدمی را به تأمل در باب مفهوم زندگی و غایت آدمی در این جهان وا می‌دارد.


        

4