معرفی کتاب ماشاء الله خان در بارگاه هارون الرشید اثر ایرج پزشکزاد

ماشاء الله خان در بارگاه هارون الرشید

ماشاء الله خان در بارگاه هارون الرشید

3.2
60 نفر |
26 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

108

خواهم خواند

40

شابک
9645626714
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1384/11/11

توضیحات

        در این داستان، "ارفاق" ـ رئیس بانک ـ با خواندن خبر حمله به یک بانک توسط سارقین، "محمود آقا"، نگهبان بانک را صدا زده درباره ی توجه به سارقین و خطر حمله ی آن ها به او هشدار می دهد. محمودآقا نیز در جواب رئیس بانک از مشاء الله خان، دربان بانک، اعتراض کرده، می گوید که "ماشاءالله خان شب ها درس می خواند که کلاس دوازده را با متفرقه امتحان بدهد. برای امتحان از دو ماه پیش که از این کتاب های تاریخ  و هارون الرشید و اینجور چیزها خریده، از صبح تا غروب کارش خواندن این کتاب هاست، اصلا گاهی مثل دیوانه ها یادش می رود اسمش چیست و کجا هست و چه کار می کند. پریروز جلوی بچه ها می خواست بنده را صدا بزند می گفت: ابن سعدون، دیروز می خواست بیاید پیش شما پرسیدم کجا می روی؟ گفت می روم خدم هارون الرشید" و بدین ترتیب.....
      

یادداشت‌ها

          به نام او

این چند روز که برای رفت و آمد بیشتر رانندگی می‌کردم بد ندیدم که کتاب صوتی گوش کنم یکی از این کتابها "ماشاءالله‌خان در بارگاه هارون الرشید" نوشته "ایرج پزشکزاد" بود. کتابی تقریباً کم‌حجم، جزو کارهای اولیه او که در اواخر چهارمینِ دهه قرنِ پیش منتشر شده است. داستانِ خیالیِ سفر ماشاءالله خان دربانِ بانک به دربارِ هارون‌الرشیدِ عباسی.
ویکیپدیایِ کتاب می‌گوید سریال قهوه تلخِ مهران مدیری اقتباسی از این اثر است، که البته بی‌راه هم نمی‌گوید.
کتاب به تازگی توسط نشر "فرهنگ معاصر" تجدیدچاپ شده و در کنار دیگر اثرِ پزشکزاد: "دائی‌جان ناپلئون" در دسترس مخاطبان است.
سه حالت وجود دارد:
یک و دو اینکه تنها یکی از این دو اثر را خوانده‌اید.
سه اینکه هیچکدام را نخوانده‌اید.
اگر ماشاءالله‌خان... را خوانده‌اید و مانند من چندان از آن خوشتان نیامده حتما دائی‌جان... را که نزدیک دو دهه بعد از آن نوشته شده بخوانید. اگر برعکسِ این باشد باید به عرضتان برسانم اگر ماشاءالله‌خان... را نخواندید چیز زیادی از دست ندادید این کتاب نه یک رمان بلکه یک فکاهی تقریبا سبک است که فرسنگ‌ها با دائی‌جان... (شاهکار پزشکزاد) فاصله دارد. در مورد دسته سوم با توجه به توضیحات بالا هرکاری خواستید بکنید 😊 
و اما یک نکته باز هم می‌گویم من رمان را نخواندم بلکه گوش دادم هرچقدر که کتاب به دلم ننشست اجرای نسخه صوتی آن توسط ایوب آقاخانی نه تنها به دلم نشست بلکه مرا به وجد آورد اجرای آقاخانی و رُل‌های مختلفی را که بازی می‌کرد بی‌نظیر بود امیدوارم بیشتر از این‌کارها بکند.
        

7

          «تکان بخوری بردنش، این دخترهای زرنگ امروزی میقاپند میبرندش، یک همچه مالی زمین نمی‌ماند»

جالب اینکه از زبان ماشالله خان می‌فهمیم که زورش میاد یکی با چهار کلاس، سواد بالاتر، رییس و اربابش باشه و آرزو می‌کنه به یک سفر دور و دراز برود تا بتواند با هوش بالایش ارباب خودش و دیگران باشد، حالا امروز به نظرتان چطوریست؟ رییس و وزیر و مدیر چند مدرک و کلاس بالاتر از ما هستند و عملاً چه کسی زور نمی‌گوید؟ همه‌مان هم تا حدی آزادیم انتخاب کنیم چه کسی شایسته زورگویی به ماست!

 خلاصه کتاب جالبی بود پر از لغات جالب

 ببینم می‌تونم عربی-فارسی-انگلیسی صحبت کنم:

هذا کتابی مقبول و مطمئن لاسانسور اَت آل! سیدنا و مولانا ایرج آشنا من بلاد تهران-ایران کتبت کتابی فرامقبول و فراعزیز

هذا داستان حول ماجراجویی الرجل العجمی الی قصر و محکمة هارون الرشید فی قرن رابع هجری مع فراوان بنات جمیل و اعمال خارق‌العاده فی العالم مولف

توصیه و الدستور اکید الی خواندن، هذا قصة حقیقی، ماذا طنز!؟ تعال تعال بابا
        

8

          قبل از هر چیزی باید از کتاب صوتی که آقای آقاخانی راوی اون بودن یادی کنم و بگم که چقدر زیبا بود. چه گویندگی ، چه آهنگسازی. واقعا تجربه خوبی رو برام رقم زد به طوریکه شک ندارم با خوندن متن همچین اتفاقی برام نمیفتاد.
در مورد خود داستان همونطور که نویسنده در مقدمه اشاره میکنه ، موضوعی که روش دست گذاشته (برگشتن یک شخص به زمان قدیم) موضوع جدیدی نیست ولی خب توی ادبیات ما سابقه نداشته.(این داستان رو نویسنده تو سال ۱۳۳۷ نوشته) من که با شروع داستان قشنگ ذهنم رفت پیش سریال قهوه تلخ :) 
 .ماشاالله خان که کارمند بانک هستند روزی به وسیله مرتاضی از قرن ۱۴ به قرن دوم سفر میکنن و روزگاری رو در بغداد به خلافت هارون الرشید میگذرونن.
در طول داستان مکالمات عربی که بین مردم و ماشالا خان صورت میگیره بسیار زیباس و از نظر دستوری حرف نداره. برای مثال اضافه کردن ال به کلمات فارسی و استفاده مشترک از کلمات عربی و فارسی در یک جمله که ماشالله خان خیلی عالی این کارو در سراسر داستان انجام میده . خلاصه یه قسمت طنز ماجرا همین موضوع زبان که نویسنده خیلی هم خوب ازش استفاده کرده.
از اونجایی که شنیده بودم این داستان ضعیف تر از دایی جان ناپلئون، به همین خاطر اول سراغ این اثر مرحوم پزشکزاد رفتم. اجرای گوینده بسیار دلنشین بود و باعث میشد دلت نخواد متوقف بشه داستان و همینطور گوش بدی. سیر داستان هم خیلی جذاب بود. اگه به دنبال داستانی پر محتوا و ... هستید سراغ این اثر نرین، چون ممکن سامیه قاتل الفیل باهاتون در بیفته ولی اگر میخواین چند ساعتی رو سرگرم بشین و لبخند به لبتون بیاد باید بگم مرحبا مرحبا.
        

0