سرزمین اکتبر

سرزمین اکتبر

سرزمین اکتبر

ری بردبری و 2 نفر دیگر
3.3
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

2

کشوری که همیشه آخر سال است.کشوری که تپه هایش خود مه و رودخانه هایش خود ابر آلودگی است،آن جا که ظهرش تند گذر است و شفق و شبش پا سفت کنان؛و نیم شبش نمیگذرد.این کشوری است برآمده از سرداب ها،زیر سرداب ها،خاکه زغال،کمدها،زیر شیروانی ها و پستوها این کشوری که مردمش خزان وارند تنها افکار سرد از ضمیرشان میگذرد.مردمش میگذرند با راه پیمایی های میان تهی با صدای که انگاری رگبار میزند.

یادداشت‌های مرتبط به سرزمین اکتبر

            ری بردبری با کتاب جذاب فارنهایت ۴۵۱ شناخته شده‌اس. متاسفانه من هنوز کتابش رو نخوندم. در ایام شباب دوست داشتم به زبان اصلی بخونم و به خاطر امروز و فردا کردن‌های بیهوده، هیچ‌وقت این مراد حاصل نشد. فلذا هنوز از همون فیلمش که تو نوجوونی دیدم فراتر نرفتم. برای همین هیچ تصوری از نثر بردبری نداشتم. اما تصورم از زبانش، متن روان‌تر و ساده‌تری بود. 
اگر فرض بگیریم که مترجم محترم خواسته لحن نویسنده رو حفظ کنه، باید بگم لحن سرد و سخت و بی‌رحمی داره. واژه‌ها و نحوه چینش اونها کنار هم مثل ضرباتی پشت هم به مغز خواننده می‌کوبه. بردبری تو این مجموعه داستان، از چیزهایی به شدت ساده، معصوم و حتی بی‌اهمیت یک جانی یا عامل جنایت ساخته. این نمایش جنایت به حدی موفقیت‌آمیزه که بعد خوندن داستان‌ها، قطعا به اطراف و اطرافیانت طور دیگری نگاه می‌کنی؛ شاید همراه با ترس و احتیاط!

همه داستان‌ها البته انقدر جذابیت نداره. اما خوندن داستان‌های علمی تخیلی از سال‌هایی خیلی دور لطف خودش رو داره.
          

24