کمبوجیه و من؛ پادشاهی مهر و کین

کمبوجیه و من؛ پادشاهی مهر و کین

کمبوجیه و من؛ پادشاهی مهر و کین

4.1
15 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

18

خواهم خواند

26

ناشر
موج
شابک
9786226826556
تعداد صفحات
280
تاریخ انتشار
1401/6/1

توضیحات

        تاریخ، آوردگاه نیک و بد است و دخمه‌ی اسراری که شاید برای همیشه سر به مهر بمانند. تاریخ سرشار است چهره‌هایی دوگانه و مخدوش در میان ستایش‌ها و غرض‌ورزی‌ها.
در تاریخ ایران هخامنشی نیز دوگانه‌ترین چهره از آن پسر ارشد کورش بزرگ، کمبوجیه، است. دومین شاه هخامنشی، شاه پارس و بابل و دیگر سرزمین‌ها، گشاینده‌ی مصر و فرزند خدای رع، رازهای بسیاری با خود دارد که در پس نوشته‌های تاریخ نویسان پنهان مانده‌اند. کمبوجیه، شاهیست که باید او را از نو شناخت تا بتوان پرده از راز اسرارآمیزترین قتل روزگار هخامنشی برداشت؛ راز قتل بردیا
      

لیست‌های مرتبط به کمبوجیه و من؛ پادشاهی مهر و کین

نمایش همه

پست‌های مرتبط به کمبوجیه و من؛ پادشاهی مهر و کین

یادداشت‌ها

          من این کتاب رو عاشقانه دوست داشتم. تو این شرایط مملکت، تنها کتابی بود که تونستم بخونمش و واقعا حالمو بهتر میکرد. 
البته از اونجایی که کتاب دو‌ جلدیه، ترجیح میدم نظر قطعیم رو بعد از چاپ جلد دوم بگم ولی برای این جلد؛ عااااشقشم.
.
درباره‌ی کتاب و نویسنده:
فکر می‌کنم نویسنده خیلی خوب داره رسالت خودش در برابر تاریخ ایران رو انجام میده و شخصیت‌های تاریخی در قالب یک داستان، و کاملا بی‌طرفانه، به تصویر می‌کشه.
تو آپدیت‌ها گفتم که یکی از کارهایی که این نویسنده انجام میده اینه که نگاه ما نسبت به شخصیت‌ها رو به هنرمندانه‌ترین شکل ممکن عوض می‌کنه، جوری که اصلا نمی‌فهمی این تغییر نگاه کی اتفاق افتاد. تو این کتاب هم همینه که خیلی اتفاق جالبیه.
یکی از جذات‌ترین نکات کتاب اینه که تا حدود صفحه‌ی سی نمی‌دونی چی به چیه‌و ذهنت دائم داره دنبال ارتباط بین فصل‌ها می‌گرده‌و یهوووو دارادادام؛ ارتباط به هیجان انگیزترین شکل ممکن پیدا میشه.
.
شخصیت پردازی:
به نظرم بهترین ویژگی این کتاب نگاه نویسنده به منابع جدید و بی‌طرفانه نوشتنشه. داستان درباره‌ی کمبوجیه‌س. کمبوجیه تو رمان‌ها و حتی منابع قدیمی یه شاه دیوانه‌س و کلا ازش بد گفتن. نویسنده‌ی این کتاب اومده از کلی منبع بی‌طرف برای شخصیت پردازی کمبوجیه استفاده کرده و اون رو دیوانه‌ی محض یا بی‌گناه محض نشون نداده. کمبوجیه‌ی این کتاب هم مثل یک انسان واقعی هم جنبه‌های تاریک داره و هم جنبه‌های روشن. این واقعگرایی بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت کتاب در شخصیت پردازیه.
نقش اول و راوی داستان هم خیلی خوب شخصیت‌پردازی شده؛ دختری که زندگی معمولی داره با تمام مشکلاتی که هر کدوم از ما ممکنه داشته باشیم. در عین این که قویه و متکی به مردها نیست، ضعف‌هایی هم داره. در کل، آناهیتا هم مثل کمبوجیه خیلی واقعی و قابل لمس شخصیت پردازی شده.

.
زبان کتاب و پی‌نوشت‌ها:
چون نمی‌خوام داستان رو براتون اسپویل کنم، نمی‌تونم خیلی توضیح بدم اما می‌تونم در این حد بگم که زمان و زبان کتاب به شدت هماهنگه و خیلی هوشمندانه انتخاب شده.
زاویه‌ی دید هم اول شخصه که باعث میشه کتاب رازآمیزتر بشه و خواننده و راوی همزمان با هم به یه سری نکات پی ببرن.
.
یکی از بخش‌هایی که خیلی دوستش داشتم پی‌نوشتش بود که تصاویر بازسازی کامپیوتری کاخ‌های پاسارگاد رو گذاشته بود و به خواننده کمک می‌کرد مکان رخ دادن داستان رو بهتر درک کنه.
طرح جلدش هم خیلی خوب و مناسب انتخاب شده.
.
تتمه:
مقایسه‌ی این کتاب با کتاب قبلی نویسنده کار چندان درستی نیست چون هم زاویه‌ی دیدش متفاوته، هم زبان نوشتاریش فرق داره و هم نوع نگاه به ماجرا اما من یه نکته‌ی کوچیک میگم برای اون‌هایی نایریکا رو خوندن.
عاشقانه‌ای که تو «کمبوجیه و من» هست خیلی ملایم‌تر و خیلی خیلی کمتر از «نایریکا» هستش. این کتاب قرار نیست اشکتون رو دربیاره. قراره هیجان زده‌تون کنه و در کنارش یکی از اسرارآمیزترین بخش‌های تاریخ هخامنشی رو هم بهتون نشون بده. پس با تصور داستان عاشقانه سمتش نرید.
------------------------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------------------
هنوز عاشقشم. حتی بعد از دومین خوانش. حتی بیشتر از قبل
        

11

روشنا

1403/3/14

من عاشق دا
          من عاشق داستان‌های تاریخی و لمسِ خیالینِ برهه‌ای از تاریخم. داستان‌های تاریخ ایران علاوه بر اطلاعاتی که در مورد شخصیت‌های تاریخی بهم میدن، باعث میشن با فرهنگ ایرانی هم بیشتر آشنا بشم. ولی متاسفانه تعداد کتاب‌های این دسته هم خیلی کمن و هم بعضاً داستان درست درمونی ندارن :(( برای همین به نظرم این کتاب تلاش تحسین برانگیزی در این ژانره.

با توجه به اطلاعات کمی که دارم، تصورم بر این بود که کمبوجیه شخصیت منفوری در تاریخ ایرانه و کارهای به غایت زشتی انجام داده. در این کتاب اما شخصیتی به نام آناهیتا از زمان حال حاضر به گذشته سفر میکنه و با کمبوجیه رو به رو میشه. آناهیتا می‌بینه که کمبوجیه اون شخصیت دیوصفتی که ما می‌شناختیم نبوده و باورهاش در مورد کمبوجیه به چالش کشیده میشن. اگه تصوری از کمبوجیه ندارید میتونید قبل از این کتاب، کتاب آتوسا رو بخونید که با دیدگاه تاریخ‌نگاران قدیمی به کمبوجیه آشنا بشید.

این کتاب داستان و روایت تاریخی نیست و یک فانتزی تاریخیه که البته شاید برای دغدغه نویسنده که ارائه تصویر واقعی‌تری از کمبوجیه بر اساس منابع جدید بود، مناسب‌تر باشه اما ترجیحم این بود که عشقی این وسط اتفاق نمیفتاد ):) و همین طور دوست داشتم بدونم کدوم تیکه‌هایی از کتاب از منابع جدید تاریخی آورده شدن و واقعیت دارن‌.
با این که ترجیحم در داستان‌های تاریخی اینه که عناصر فانتزی و جادویی باهاش ترکیب نشن و تصویر واقعی‌ای از اون زمان ارائه کنن، اما از این داستان فانتزی خوشم اومد و تجربه همراهی با آناهیتا لذت‌بخش بود، ضمن این که تیکه‌های طنز کتاب خیلی جالب بود D:
ولی این که آناهیتا یک سال بین مردم اون زمان زندگی کرد و هنوز نتونست زبون و لهجشون رو یاد بگیره و اون طوری صحبت کنه واقعاً حرصمو در میاورد😂

امیدوارم در آینده نزدیک کلی کتاب خوب از این ژانر داستان تاریخی ایرانی داشته باشیم ‌(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠✧⁠*⁠。⁩
        

25

این کتاب ب
        این کتاب بسیار لذت بخشه و من اصلا به کتاب هایی که موضوع  تاریخی دارن یا در زمان گذشته هستند علاقه ای ندارم ولی این کتاب به قدری درست داستان پردازی شده و موضوع جذابی داره که به من نه تنها حس بدی نمیده چون علاقه ای به موضوعات تاریخی ندارم بلکه انقدر برام جذابه باعث شده  خوشم بیاد حتی :)) ممنونم واقعا از نوسینده ی خوب این کتاب بابت کتاب عالیش خسته نباشید زیاد بهت لذت بردم♡
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

          این کتاب رو یه دوستِ عزیزی برام آورد و بهم قرض داد در عوضشم منم عاشقانهٔ آرام نادر ابراهیمی رو دادم و این تجربهٔ باحالی بود برای منی که تاریخ ایران باستان رو علاقهٔ چندانی بهش نشون نمیدادم😅😃
کتاب باحال و جالبی بود.. حقیقتش قبل این یادداشت به این فکر می‌کردم که چقدر من بی‌انصافی کردم تو نظر قبلیم..
وقتی فکرشو می‌کنم می‌بینم تجربهٔ سختی باید باشه که تاریخ رو روایتگری کرد و از اون داستانِ عاشقانه و ماجراجویانه‌ای درآورد..داستانِ ماجراجویانه و جالبی داشت که وادارت میکرد کتابو دستت بگیری و ببینی آخرش چی میشه.. پایان عاشقانه‌ش هم حس خوب و مثبتی به مخاطب میداد.
اما بنظرم جا داشت بین متون مفاهیم فلسفی و زیبایی رو داشته باشیم..بودا ولی کم بود..
مثلاً شما عاشقانهٔ آرامی رو که نادر ابراهیمی داره مقایسه کنید با یه کتاب دیگه..توی عاشقانهٔ آرامِ نادر ابراهیمی خط به خط که میری جلو یه مفهوم و یه اخلاق پسندیده و یه جملهٔ مفهومی دیده می‌شد.

ولی خب من میذارمش به حساب اینکه نویسنده کارِ سختی داشت توی روایتگری تاریخی و بخاطر همین فقط نیم نمره کم میکنم از نمره‌ای که به کتاب میدم.

مشتاقانه میخوام برم سراغ جلد دومش و تهیش کنم..

ممنون از خانم آروشا دهقان بابت کتابای باحالی که زحمت نویسندگیش رو کشیدن:)
        

23