مرگ به پمبرلی می آید

مرگ به پمبرلی می آید

مرگ به پمبرلی می آید

پی.دی. جیمز و 2 نفر دیگر
2.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

1

ناشر
قطره
شابک
9786001199585
تعداد صفحات
374
تاریخ انتشار
1397/10/30

توضیحات

        سال 1803 است، شش سال می شود که دارسی و الیزابت ازدواج کرده اند و به نظر نمی رسد زندگی منظم پمبرلی هرگز مختل شود، اما شب قبل از مهمانی رقص سالانه، هنگامی که کالسکه ای از راه می رسد و از بیشه زار پمبرلی به سمت عمارت می آید، همه ی این شادی ها تهدید میشوند. لیدیا ویکهام، کوچکترین خواهر الیزابت، از کالسکه بیرون می آید و جیغ می کشد که شوهرش به قتل رسیده است...مرگ به پمبرلی می آید ادامه ی جنایی رمان غرور و تعصب جین آستین و آخرین رمان پی.دی. جیمز، یکی از سرشناس ترین جنایی نویسان انگلیسی است. او در این کتاب با حفظ سبک جین آستین و شخصیت های رمان محبوبش، غرور و تعصب، از راز قتلی عجیب در پمبرلی پرده بر می دارد. در سال 2013 سریالی بر اساس این کتاب پر فروش و با همان مرگ به پمبرلی می آید ساخته شد.
      

لیست‌های مرتبط به مرگ به پمبرلی می آید

یادداشت‌ها

فهیمه

1400/10/23

          مرگ به پمبرلی می‌آید داستان یک قتله که شش سال بعد از ازدواج الیزابت و دارسی، در پمبرلی اتفاق می‌افته. از اونجایی که غرور و تعصب رو خیلی خیلی خیلی دوست دارم مطمئن بودم از این کتاب لذتی نمی‌برم. و لذت نبردم. اما به دلایل دیگری.  
قبل از خوندن کتاب از این می‌ترسیدم که شخصیت‌های مورد علاقه‌م مجبور به گفتن حرف‌هایی و انجام کارهایی بشن که نه من و نه جین آستین دل خوشی از اون‌ها نداریم. اما خوشبختانه این کتاب شخصیت‌های اصلی رو درگیر ماجرا نمی‌کنه. الیزابت و دارسی و همه به جز ویکهام فقط ناظرن، همین. 
برای همین از اواسط کتاب سوالم این بود که اگر قرار نیست برای الیزابت و دارسی و جین و بینگلی و ... اتفاقی بیفته، برای چی نویسنده رفته سراغ پمبرلی؟ و جوابش واضحه! نویسنده از غرور و تعصب استفاده کرده تا کتابش خونده بشه. اگر پمبرلی در عنوان کتاب نبود، من هرگز نمی‌خوندمش. نه به این خاطر که به ادبیات پلیسی-کارآگاهی علاقه‌ای ندارم؛ بلکه به این خاطر که این کتاب نمونه‌ی یک رمان کارآگاهی ضعیفه. اما به احترام سن و سال نویسنده در زمان نوشتن کتاب دو ستاره بهش دادم. 
و اما ترجمه، من انتظار ترجمه‌ی خوبی نداشتم، چون قبلا بارها ترجمه‌های خانم تیمورازف رو خوندم. ترجمه‌ی این کتاب هم در حد باقی کارهای مترجمه. و البته هر چه داستان جلوتر می‌ره بهتر میشه. اما اشتباهات نابخشودنی هم داره، مثل "بات" به جای "بث"، یا صومعه‌ی نورت هنگر به جای نورثنگر ابی! نورت هنگر آخه؟ جدا؟
        

2