معرفی کتاب چپ دستها عاشق میشوند اثر undefined چپ دستها عاشق میشوند 3.9 15 نفر | 8 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 31 خواهم خواند 8 ناشر شابک 9789649736570 تعداد صفحات 140 تاریخ انتشار 1400/1/1 توضیحات متاسفانه توضیحاتی برای این کتاب یافت نشد. لیستهای مرتبط به چپ دستها عاشق میشوند عمو حسام 1403/12/30 همسفران ۱۴۰۴ 100 کتاب للحق! بهیاری خداوند توانا سال ۴۰۳ تونستم با توفیق خدا و رفیقای کتابخونی که قسمتم کرد، بیش از صد تا کتاب و مقاله بخونم و زندگی متفاوتی رو رقم بزنم و از روزمرگیِ عادیِ زندگیم دربیام. حالا امسال، یعنی تو سال ۱۴۰۴، بهیاری خداوند توانا میخوام این مطالعاتم رو ثابت نگهدارم و سعی کنم باز هم مثل امسالم کمی متفاوت باشم و برای خدا و خلق مفید باشم! فلذا لیستی از کتابهایی که دوست دارم بخونم رو اینجا منتشر میکنم که بتونم نگاه جامعی به کتابهام داشته باشم و از نظرات شما بزرگواران کتابخون هم استفاده کنم. 0 8 کتاب خوب 1403/2/9 نوکر دین 9 کتاب بستهٔ پیشنهادی کتاب دربارهٔ فراگیران علوم دینی زندگی روحانیون به سبب ارتباط مدام به تحصیل، فعالیت و مبارزات سیاسی و اجتماعی و.... نکات و زویایی برجستهای دارد که میتواند آشنایی با آن برای هر انسانی نافع باشد. در این بستهٔ مطالعاتی تصمیم گرفتهایم خوانندگان را با بخشی از تلاشها، فداکاریها، سختیها و...در زندگی طلاب آشنا سازیم. ویژگی متمایز این کتابها در این است که سعی شده مواردی معرفی شود که از منظر داستان، خاطرات و تجربههای متفاوت به زندگی طلاب نگاه کرده باشند. در این بسته گاه با تلاشهای یک روحانی جواب برای تبلیغ و موانع پیش روی آن آشنا میشویم و گاهی حمایت بزرگانی را میخوانیم که در تاریخ درخشیدهاند. 0 3 یادداشتها محبوبترین جدیدترین zahra 1403/8/25 برای زمانهایی که وقت کوتاست اما روحمان نیاز به یک مطالعه خوب دارد 0 1 بی زار 6 روز پیش برای آشنایی با زندگی طلبه ها تا حدودی خوب بود. البته اینکه تبلیغ دین همیشه به یک شکل نیست و... محوریت امید به خدا و... اهمیت خلاقیت تو هر کاری ... این ها نکات خوبی بود. برای شروع کتابخوانی عالیه. با اسم کتاب بشدت مشکل دارم چون اصلا ربطی به داستان نداره . در کل میتونست محتوای فاخرتری داشته باشه 🪴. 0 0 راضیه سادات موسوی 1403/4/21 کوتاه بود و اینقدر کشش داشت که یک روزه تمومش کنم نکته های اخلاقی که توش اومده بود توی ذوق نمی زد و به نظرم خوب در اومده بود عاشقانه اش هم خوب بود و تمیز هر چند می شد بعضی اشارات هم نباشه مثل تاکید آخرش روی ادامه ی ارتباط ایمیلی ، نبودنش چیزی از داستان کم نمی کرد به نظرم در کل دوستش داشتم و شخصیت ها و فضای داستان برام ملموس بود. 0 1 مظفری 1404/2/7 بسم الله الرحمن الرحیم فکر کردم بعد مدتها یکی مشکلات چپدستها را قصه کرده که نکرده بود. داستان روانی است، اما از چپدست بودن فقط قلمدستگرفتن و غذاخوردن را آورده... حتی با اینکه شخصیت اول داستان، اهل گرافیک است، از مشکل موس نگفت. از جهت چرخش ذهن. نویسنده بعید است چپدست باشد، وگرنه کلی نکته قابل گنجاندن در داستان بود. از کلیدی که توی قفل نمیچرخد، تا دستگیرههای همه چیز... کاش وقتی چپدست بودن روی جلد آمده بود، بیشتر چپدستها و مشکلاتشان را میدید. پ.ن: توی ذوقم خورد. شخصیت اول اگر چپدست هم نبود، خیلی روال داستان تعییر نمیکرد. بهانه دیگری برای گوشهنشینی پیدا میشد. 6 16 کتاب خوب 1403/2/10 علی آرمین نویسندۀ جوان است که داستانهای متنوع از او به چاپ رسیده است، این نویسندۀ کوشا در «چپدستها عاشق میشوند» روایتی بدیع را ارائه داده است. این رمان شرح تلاش و کوشش همراه با عبور از سختی و مشکلات برای دستیابی به موفقیت است. طلبهای که مادر خود را از دست داده است و پدرش فردی بداخلاق و دنیاپرست است. پدر او با زنی دیگر ازدواج کرده است؛ و آن زن نیز پدر شهاب، طلبۀ قصۀ آرمین را ترک کرده است و این بهانهای است تا پدر شهاب او را اذیت کند. تمام این سختیها در کنار ناتوانی شهاب از سخنرانی به علت داشتن لکنت زبان مانع نمیشود او از تلاش دست بکشد و پیگیر تبلیغ دین نباشد، او راهی دیگر برای تبلیغ یافته است و میخواهد از طریق هنر به تبلیغ بپردازد. 0 4 م گ 1403/12/10 نویسنده این کتاب را به خاطر این کتاب خیلی ستایش میکنم کتابی با نوتی آرام عاشقانه درس آموز با اتفاقهای سادهای که در اطراف همهمان هست. خیلی ریز از زندگی شهاب و بدگوییها و بد دهنیهای پدر شروع میشود و شهاب را تا اوج با همان کلمات ساده ولی دلنشین همراهی میکنیم. شهاب پسری است با یک پدر نظامی با آدابی خشک و بسیار رسمی و مقرراتی و بسیار خسیس،که با زن دومش روزگار درب و داغانی را ادامه میدهد تمام زندگی شهاب کشیدن نقاشی تست وبه مسجد رفتن. تنها هستیاش در این دنیا یک لپ تاپ است.شهاب عاشق لیلا دختر همسایه است به حوزه علمیه میرود باز هم ازبد دهنی های پدر گریزی ندارد. پدر منتظر است او سخنرانی شود و پاکتی بگیرد.بیچاره شهاب خجالتی و بدون اعتماد به نفس. .از خانه فرار میکند اما تنها نه،با لپ تاپش. مسجد میرود پیرمرد خادم مسجد به او اتاقی میدهد کمک پیرمرد میکند در عوض جای گرم و نرمی دارد و سقفی بالای سرش . گاهی به پدرش سری میزند تا صله رحمی کرده باشد. در همین رفت و آمدها اما لپ تاپش یعنی همدمش، کس کارش،زندگیش،ایمیلی که به لیلا زده است،همه طعمه خساست پدر میشود . اما زندگی روی دیگری را نشانش میدهد نقاشیهایش توسط دوستی به خارج از کشور ایمیل میخورد لیلا خواستگاری داردوبه همه نداشتهها و غصههای اودردی اضافه میشود .خواستگار روحانی سید خوش قیافه و نوجوان پسندی است که قرار است شهاب با او رقابت کند پسر تنهای بی پدر و مادر که از دار دنیا فقط نقاشی بلد است. نقاشیهایش برایش راه باز میکند او به خارج از کشور دعوت میشود و حالا دیگر کلاس نقاشی توی مسجد دعوت شدنش به خارج از کشور وسفر خارجه اش جلوی آن خواستگار قد علم میکند شهاب با نقاشی و هنرش تمام نداشتهها را برای لیلا جبران می کند. 0 1 فرشته ذاکری 1403/5/3 داستان روان و جالبی داشت 0 1 امیرعباس شاهسواری 1403/7/3 عالی یک عاشقانه امیدوار کننده 0 7