معرفی کتاب آینه جادو: مقالات سینمایی اثر سید مرتضی آوینی

آینه جادو: مقالات سینمایی

آینه جادو: مقالات سینمایی

سید مرتضی آوینی و 1 نفر دیگر
4.2
16 نفر |
4 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

26

ناشر
واحه
شابک
9786009176809
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1399/2/27

توضیحات

کتاب آینه جادو: مقالات سینمایی، نویسنده سید مرتضی آوینی.

لیست‌های مرتبط به آینه جادو: مقالات سینمایی

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          خدا لعنت کند...

اگر یادتان باشد... نه نیازی نیست که فقط یادتان باشد، همین الان هم هستند کسانی که در مواجه با مطرح شدن هر پرسشی در چیستی، چرایی و ضرورت ورود، استفاده و گسترش هر تکنولوژی و به خصوص تکنولوژی های رسانه ای بیان می‌کنند که : مگر توانستید جلوی ویدیو را بگیرید که میخواهید مثلا جلوی اینترنت استارلینک را بگیرید ؟

طبیعی است که هر انسان با شخصیت و با هویتی، وقتی با تکنولوژی های جدید رسانه ای مواجه بشود از خودش سوال بپرسد که این رسانه ها چه چیزی هستند ؟ چرا ساخته شده اند؟ چرا به من عرضه شده اند؟ به چه کاری می آید ؟ چه چیزی از من میخواهند و چه چیزی به من میدهند ؟ استفاده از آنها چه فایده ای برای تولید کننده دارد ؟ آیا مضراتی هم دارند ؟ و بسیاری سوالات و پرسش های دیگر.

این انسان باشخصیت نمی‌گوید من از این تکنولوژی ها استفاده نکنم ولی می‌پرسد که نسبت من با این امر جدید چیست. 

چرا این سوال را می‌پرسد ؟ 
چون خودش برای خودش بسیار مهم است. بنابر شناخت خودش می‌داند که افقی که میخواهد به آن برسد، افقی است مخصوص خودش و چون سابقه دگرگونی ها و ذلت عظیم ملت ها، به واسطه ی ساده انگاری نسبت به سوغاتی های استعماری را میداند، در ابتدای امر برای کشف نسبت خودش با این تکنولوژی پرسش هایی مطرح میکند تا از یک سوراخ 2 بار گزیده نشود.

البته در مواجه با این انسان باشخصیت، انسانی قرار میگیرد، فاقد شخصیت و کم توجه به هویت و ارزش شخصیت خودش. او در مواجه به ابزارهای جدید مرعوب و مجذوب شده و توان عبور از زرق و برق ظاهری امر نو را ندارد و نمیتواند ذات آن تکنولوژی ها را درک کند. خودش را به دریای استفاده از این ابزارها میزند و میشود آنچه که تولید کنندگان این ابزارها برایش پیش بینی کرده اند.

خدا لعنت کند کسانی را که با چشم بسته و بی آنکه حتی ابتدایی ترین پرسش ها را مطرح کنند، دروازه های تمدن غرب را به فرهنگ عمومی این کشور بازکردند.

آنها آنقدر غرب زده بودند که سطحی ترین ساحت های تکنولوژیک غربی را وارد میکردند و چیزی مثل سواد رسانه و فهم عمومی از رسانه ها که در همان غرب به آن توجه داده میشود را که متمم این تکنولوژی هاست را وارد نکردند.

همواره و پشت سر هم در مواجه با این پرسش که " اثر ویدیو، ماهواره، اینترنت باز، شبکه های اجتماعی، شبکه های اینترنتی و بسیاری موارد دیگر بر انسان ایرانی چیست ؟ " بیان میکنند : " نمیتوانید جلوی پیشرفت را بگیرید. "

اگر تنها فایده ی این پرسش‌ها این باشد که در هنگام استفاده از این تکنولوژی ها، احتیاط همیشه ضمیمه استفاده باشد، خودش بسیار ارزشمند است ولی چه فایده زانوهای لرزان انسان غرب زده در مواجه با زرق و برق تکنولوژی های رسانه ای میلرزد و توان فکر کردن به این پرسش ها را ندارد، بماند اینکه اصل مطرح کردن این پرسش ها راه را برای بازشدن عرصه خلق تکنولوژی برای یک ملت باز میکند.

جلد اول کتاب آینده جادو، تلاشی است برای کندوکاو حول رسانه ای به اسم سینما.
اینکه سینما چیست، چه اثری بر مخاطب دارد و چه اتفاقی فی مابین پرده سینما و شخص ببینده در سالن تاریک می افتد و نویسنده تلاش میکند سینما را به عنوان یک رسانه جدی مورد توجه قرار دهد و این ساده اندیشی را از بین ببرد.

حقا و انصافا حقش شهادت بود، آن که در آن سال ها اینقدر عمیق می‌فهمید.
        

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتاب آیینه جادو، جلد اول مربوط به مقالات سینمایی شهید سید مرتضی آوینی  است و به شدت تاثیرگذار و موثر.
از تفاوت ها و نوع اثر گذاری های سینما و تلویزیون و نوع اثر گذاری آن ها تا چگونگی بهتر بهره جستن ازشون؛ از نظریه های دینی پیرامون انسان و انسان سازی حتی و گاهی گریزشون به مباحث عرفانی و حتی تسلط کاملشون و درک عمیقشون به شدت محسوس هست.
حتی اگر بصورت حرفه ای هم تو این زمینه فعالیت ندارین برای باز شدن ذهن و دورنمای بهتر از وجود انسان پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو مطالعه کنین.

برش هایی از کتاب: 
آثار هنرمند آیینه نفس او هستند و سیر تاریخی هنر در مغرب زمین، مظهر تحولاتی است که در ذات بشر رخ داده است و می دهد. پس این سیر تاریخی، فراتر از افراد و اشخاص، دارای حقیقتی کلی است که می‌تواند محلی برای عبرت باشد… و این «عبرت»، مقدمه خروج از «غفلت» است.

تنها راه خروج از غفلت رایج، تذکر یافتن نسبت به آن است. 


اصلا زبان هنر، زبان قرب و شهید است؛ زبان پیچیده ای است که با ساده انگاری میانه ای ندارد- اگرچه از بغرنج اندیشی های روشنفکر مآبانه نیز مبراست.
        

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          آوینی را همه با روایت فتح می‌شناسیم و خیلی کم هستند آن‌ها که او را با بزرگراه شهید آوینی می‌شناسند. این شاید به معنای آن است که هنر ماندگارتر از سنگ و بتن و آسفالت است. هنر اما از نظر آوینی با همه‌ تفاوت دارد. حتا مایی که خود را وام‌دار آوینی می‌دانیم. نمونه صریح این هم، کتاب آینه جادو است. کتابی که آوینی نظرات خود را در قالب چندین مقاله در مورد سینما و ماهیت و جزئیات آن منتشر کرده است. این فقط و فقط آوینی است که می‌تواند مونتاژ در سینما را به گونه‌ای به استکبار ربط دهد. این فقط آوینی است که جهان‌بینی خود را با دل و جرأت جار می‌زند. جهان‌بینی که شاید ما هم داشته باشیم اما دل و جرأت جار زدنش را نه. آوینی در آینه جادو در مورد سینما حرف می‌زند. خیلی صریح و البته با کلی کلمات و عبارات قلمبه سلمبه. طوری که شما باید گوگل به دست باشید و مدام معنای کلمات را در آن جست‌وجو کنید. مثلاً می‌نویسد: انتلکتوئل‌ها مکنونات  خود در باب خلسه نارسیسی را در اوتیلیتاریستی خویش فحوا می‌کنند.   بعد یک آیه از کلام‌الله را هم می‌زند تنگش. یکی هم نیست بگوید نامرد حداقل به فکر ما بی‌سوادها هم باش. 
در کل اما آوینی حرف برای گفتن بسیار دارد و هیچ ابایی هم ندارد که تمام آنچه دنیا به آن معتقد هستند را از بیخ و بنیان رد کند. گاهی در طول خوانش کتاب به این فکر می‌کردم که اگر شهید آوینی امروز زنده بود چگونه می‌اندیشید؟ آیا روی این مواضع سخت و ایدئولوژیک خود استوار بود؟ یا مثل میرشکاک کمی آرام می‌گرفت و خیلی مسائل را می‌پذیرفت؟ یا نکند مثل محسن مخملباف از ناکجا سر در می‌آورد؟ 
خلاصه که خواندن این کتاب نه فقط برای سینما دوستان بلکه برای آن‌ها که می‌خواهند جهان را با دید اعتقادی نگاه کنند هم توصیه می‌شود. 
آوینی از داستان در سینما می‌گوید، از تصویر در سینما. از جذابیت در سینما، از عکس، از موسیقی و خیلی چیزهای دیگر اما همه را می‌پیچد در یک ساندویچ اعتقادی و به خورد مخاطب می‌دهد. او باسواد بود و حیف شد که نیست. اگر بود حتماً از او می‌پرسیدم استکبار غرب را چه به مونتاژ در سینما؟ و او می‌خندید و می‌گفت: انتلکتوئل‌ها هژمونی جوامع توتالیتر خویش را به غایت ما مسحور و مفتون کردند. من هم که هیچی نمی‌فهمیدم چایی تعارفش می‌کردم و او همان‌طور که چای می‌نوشید از علل نفوذ چای به عنوان تهاجم فرهنگی فحشای غرب علیه جهان اسلام برایم می‌گفت. 
پایان
        

0