شب هزار و یکم [نمایشنامه]

شب هزار و یکم [نمایشنامه]

شب هزار و یکم [نمایشنامه]

4.3
25 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

37

خواهم خواند

21

شابک
9789646751828
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1392/5/27

توضیحات

        بهرام بیضایی (زاده 5 دی ماه 1317 در تهران) کارگردان سینما، تئاتر، نمایش نامه نویس، فیلم نامه نویس و پژوهشگر ایرانی است. بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش نامه نویسی در سینما عرصه های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده است. وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است. چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریب کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم ترین آثار وی هستند. بیضایی از لوازم قصه ها و شکل های کهن، قصه ی خود را باز می سازد و در این راه آنچنان پیش می رود که قابلیت های کلاسیک قصه ی اولیه به سرعت در بازسازی نمایشی رنگ می بازند و یا دلالت  های معنایی دیگری به خود می گیرند.
      

لیست‌های مرتبط به شب هزار و یکم [نمایشنامه]

پست‌های مرتبط به شب هزار و یکم [نمایشنامه]

یادداشت‌ها

ویرانی تار
          ویرانی تاریخ و آینده‌ٔ ناانسانی

تاریخ را چه کسی می‌نویسد؟ این تاریخ ستبر، غرورآفرین، فاشیستی و مردانه را چه کسانی نوشته‌اند و چه کسی باید آن را بازنویسی کند؟ این کتابی است جعلی. شب هزارویکم بیضایی، بار دیگر یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی را در هیأت روایاتی تاریخی-جعلی پیش‌روی ما می‌گذارد. این از معدود متونی است که بار دیگر این پرسش بنیادین را به شکلی ژرف می‌کاود: «تاریخ چیست؟». تاریخ، یا بهتر بگوییم، تبارشناسی بیضایی، ستیزه‌جویی بی‌وقفه‌ای است، نبردی است متصل در سراسر متون او، علیه هژمونی و سلطه‌ی تاریخ‌های معصوم، مردانه، غرورآفرین و فرودست. آری فرودست: بیضایی سخت به همبستگی این هسته‌های فاشیستی فرهنگ تأکید می‌کند: مردانگی، حقیقت، تاریخ، افتخار، سلطنت. حقیقت کجاست؟ آیا حقیقت همواره خواست متعال و مردانه‌ی سلطانی اساطیری نبوده که «تاریخ» دستان او را بی‌وقفه از سیلاب خون مردمان شسته و بر سریر خدایی نشانده است؟! در برابر تاریخی سراسر جعل و سراسر آماسیده از تورّم مردانگی-الوهیت متعال، چه کنشی انقلابی‌تر از تحریف؟! ماشین نوشتاری بیضایی ماشین تولید بی‌وقفه‌ی وانموده‌هاست. این ماشینی جنگی است که فرهنگ نفرت‌انگیز ما را بی‌وقفه متهم می‌کند. خلیفه دستور داده تا متون کهن را تحریف کنند و اصل آن را بسوزانند. نویسنده‌ای که خلاف میل سلطان داستان و تاریخ را روایت کند باید کشته شود. زنان همچون همیشه قهرمانان این سه روایت بیضایی هستند: آنان تاریخ را از چنگال سلطه‌ی مردانه‌ی حقیقت-شاهنشاهی می‌ربایند. از زنان دربار ضحاک تا زن و خواهر نویسنده‌ی الف لیله و لیله، تا زنان قاجاری که کتاب‌خواندن بر ایشان ممنوع شده. اما این بار هم زنی هست که نه تنها در تخطی خویش کتاب ممنوعه را خوانده، که دور از چشم مردان متن را تحریف هم کرده: تاریخ زنانه. تاریخ بیضایی تاریخی زنانه است، تاریخ فرودستان، مبارزان، ستیزه‌جویان، در برابر هژمونی تاریخ حقیقت، تاریخ مردانه‌ی تعالی. بدعت، ترجمه، تحریف و اسطوره: اینها قوای امر زنانه‌اند که بیضایی علیه افتخار و هسته‌ی سخت الاهیاتی یک تاریخ مردانه پیش می‌کشد. متن بیضایی ادعانامه‌ای قدرتمند است علیه سانسور، و نیز همزمان، علیه حقیقت. و مگر سانسور همواره همدست حقایق جعلی و متعال نیست؟! «هزارویک‌ شب» بیضایی فریادی است از درون تاریخ به سوی آینده‌ای که خواهد آمد، آینده‌ای رها از سنت، اختناق، انقیاد، آینده‌ای رها از حقیقت و تاریخ، آینده‌ای ناانسانی.
        

0

«شب هزار و
          «شب هزار و یکم» رو میشه سه نمایش تک پرده‌ای دونست یا یک نمایش سه پرده‌ای. 
پرده‌ی نخست:
داستان ضحاک و دختران جمشید، شهرناز و ارنواز، که به ازای هر شب نگه داشتن ضحاک در کنار خود، جان یک جوان رو نجات میدن؛ تا شب هزارویکم. داستان زنانی که به بهای ننگ و بدنامی همسری با ضحاک، خرد می‌سازند و زندگی می‌بخشند تا شاید روزی این درخت خرد به بار بنشینه.
«شهرناز: ما دختران جمشیدیم، جهان به داد می گستریم و خود اَره می شویم. »
پرده‌ی دوم:
داستان ماهک و خورزاد، که به فرموده حاکمان عربِ چیره بر ایران، هزار و یک شب را به عربی برمی‌گردونن اما این‌بار تعصب کور جای شاه خودکامه رو گرفته و هزارویک شب کفر است و تشویش و بدعت. همون افسانه‌ی قدیمی به سرشون میاد؛ زنی که هزارویک شب بخواند می‌میرد.
پرده‌ی سوم:
داستانی نزدیک‌تر به خودمون؛ داستان روشنک و رخسان، همسر و خواهر همسر میرخان که مکتب‌خانه‌ی دختران رو آتش زده؛ بی‌آن که بدونه زن آموزگاری که در میان شعله‌های خردستیزی جان می‌داد مادر همسرشه و هزارویک شب انتقام پیش رو داره.

این سه پرده یکی از بهترین و منسجم‌ترین آثار بیضایی رو شکل دادند. هر پرده برای خودش نمایشی جداست اما اگر بخوایم کلی نگاهش کنیم می‌بینیم که «شب هزارویکم» داستان شکل‌گیری هزارویک شب، تکرار چندباره و جاری بودن آن در تاریخ و سرانجام، پیروزی خرد بر شمشیر و تعصب که نشان دهد «آنچه برای مردان عقل است برای زنان مکر نیست.»

«شب هزارویکم» تکرار داستان هزارویک شبه اما داستان تکراری هزارویک شب نیست! استواری زبان، نشانه‌های داستان و طبیق اون‌ها با هم، انسجام نوشتار و جملاتی که هرکدوم حتی به تنهایی زیبا و پرمغز هستند نشان از تسلط بیضایی به تاریخ و اسطوره و ادبیات داره.
شب هزارویکم کتابیه که به نظرم خواندنش برای هر ایرانی واجبه.
کاش می‌شد بیش از پنج ستاره بهش بدم.
        

5