گفتگوی یک زن با خدا
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
توضیحات
انتشارات کتاب پارسه منتشز کرد:باید بپذیریم که امروز کمتر ارتباط راستین و خالصانه ای با خدا وجود دارد. اگرچه این ارتباط درونی و فردی است و فضایل و برکاتش نیز در درون فرد حلول می کند ولی شواهدی که از اعمال و رفتار انسان ها سرچشمه می گیرد گویای این است که امروزه رشته این ارتباط تا حد زیادی گسسته شده است.در این وانفسای زندگی و در برابر فشار و تنش و سرعت، انسان ها هرچه بیشتر در خود فرو می روند. این جمله که “انسان اسیر تن خویش است” یک شعار تکراری نیست. هر کس در درون خود بیم ها و هراس هایی دارد که او را محتاج ارتباط بیشتر با منبع لایزال الهی می کند. نویسنده کتاب در این باره می گوید: “من پرورده و بالیده کلیسایی با نگرشی سالم، سخت گیرانه و سنتی ام؛ جایی که نیایش همگانی بوده و همگان به صدایی بلند و غالبا با شور و عبادت یا گاه نیز در خلوت استغاثه می کردند تا آوای خویش را به گوش او برسانند. با این حال از همان آغاز نوعی دیگر از نیایش در وجودم خارخار می کرد، مرا برمی انگیخت و به تحرک وامی داشت. آوای آن نیایش حتی در طول سالیانی که موضعی خصمانه در قبال دین برگزیدم – موضعی که نزدیک به کفر و الحاد بود و بسیاری از ما باید تجربه اش کنیم – هرگز آرام نگرفت و همچنان جاری بود.”آنچه در این کتاب می خوانید کلامی فرودستانه از نیایش است. گفتگوی یک زن با خداست. این زن می تواند هر کسی باشد. زیرا هر زنی می تواند احساس یا ابراز کند و آنچه را در دل دارد بارها و بارها بیان کند؛ اینکه می توان در هر لحظه و هر مکان با او سخن گفت، زنگار ذهن ها را زدود و به یک آگاهی تازه و لذت بخش و آرامش دهنده رسید.