معرفی کتاب چهار میثاق: کتاب خرد سرخپوستان تولتک اثر میگل روئیز مترجم دل آرا قهرمان

چهار میثاق: کتاب خرد سرخپوستان تولتک

چهار میثاق: کتاب خرد سرخپوستان تولتک

میگل روئیز و 2 نفر دیگر
3.6
145 نفر |
52 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

13

خوانده‌ام

335

خواهم خواند

83

ناشر
پیکان
شابک
9643281310
تعداد صفحات
152
تاریخ انتشار
1381/4/30

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
هزاران سال پیش در تمام خطه جنوبی مکزیکو تولتک ها را «زنان و مردان خردمند» می دانستند. مردمشناسان از تولتک ها به عنوان قوم یا نژاد سخن گفته اند... .

      

یادداشت‌ها

فائزه

فائزه

1403/12/19

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          برگرفته از پیشگفتار مترجم
این کتاب حاصل تجربیات و اندیشه‌های مردی است از تبار سرخپوستان آمریکای مرکزی، که باورهای بنیادی تولتک‌ها را به زبانی ساده با مثال‌های قابل فهم و طبقه‌بندی بسیار مفید و موثر به نسل‌های جدید ارمغان کرده، با این امید که رویای سیاره زمین را تغییر دهند.

درباره تولتک‌ها

هزاران سال پیش در تمام خطه جنوبی مکزیکو تولتک‌ها را «زنان و مردان خردمند» می‌دانستند. مردمشناسان از تولتک‌ها به عنوان قوم یا نژاد سخن گفته‌اند، اما در واقع تولتک‌ها دانشمندان و هنرمندانی بودند که جامعه‌ای تشکیل دادند تا به کشف و حفظ معرفت معنوی و آیین‌های باستانی بپردازند…

درباره نویسنده(برگرفته از کتاب)
دون میگوئل روئیز در خانواده‌ای از شفاگران به دنیا آمد، و دریکی از روستاهای مکزیک تحت تربیت مادری شفاگر و پدربزرگی شمن یا ناوال بزرگ شد. اعضای خانواده امیدوار بودند که او سنت صدها ساله شفاگری و معلمی را ادامه دهد و دانش مکنونه تولتک‌ها را گسترش داده، به نسل‌های بعد منتقل کند. اما میگوئل که جذب زندگی متجدد شده بود، ترجیح داد به دانشکده پزشکی برود. او تحصیلات پزشکی را به پایان رسانید و در جراحی تخصص گرفت.
در آغاز دهه هفتاد میلادی، یک شب دیروقت پشت فرمان اتومبیلش به خواب رفت. اتومبیل واژگون شد و با دیواری برخورد کرد. او ناگهان بیدار شد و در حالی که سعی می‌کرد دوستانش را از خطر نجات دهد، متوجه شد که از جسم فیزیکی خودش بیرون آمده است. این تجربه نزدیک به مرگ زندگی او را متحول کرد.
بر اثر ضربه حاصله از این تجربه، او آغاز به طرح پرسش‌هایی از خویشتن کرد و برای یافتن پاسخ‌ها به تمرینات شدیدی در جهت کسب مهارت در خرد باستانی اعقاب خویش پرداخت. نخست مادرش استاد او بود و سپس یکی از شمن‌های قدرتمند صحرای مکزیک آموزش وی را به عهده گرفت. پدربزرگش که در آن زمان از جهان رفته بود، از طریق رویاهایش تعالیمی به وی داد.
در سنت تولتک‌ها، ناوال استادی است که فرد را به سوی آزادی شخصی هدایت می‌کند. دون میگوئل روئیز ناوالی است متعلق به سلسله «سلحشوران عقاب»، و خود را وقف انتقال دانش و خرد تولتک‌ها به دیگران کرده است.
او از طریق برگزاری کارگاه‌های آموزشی، سخنرانی‌ها، و سفرهای هدایت شده به تئوتی هواکان در مکزیک، به انتقال خرد باستانی می‌پردازد.

تجربه شخصی من:
این کتاب مفاهیم به ظاهر ساده اما عمیقی دارد. به شخصه هنگام خواندن کتاب شگفت‌زده شده بودم. مسائلی مطرح می‌شود که همه ما انسان‌ها فارغ از تفاوت ملیت و مذهب و عقیده و دانش و … با آن روبرو هستیم. مسائلی که با وجود ما عجین شده است و خود نمی‌دانیم که چه تاثیر عمیقی در ذهن و نوع زندگی ما دارد.
خواندن چند باره این کتاب را بسیار پیشنهاد می‌کنم.
        

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          مدت زیادی بود که کتاب «چهار میثاق» را در فهرست مطالعاتی‌ام قرار داده بودم ولی هیچگاه به سراغش نمی‌رفتم. حتی حس جالبی هم نسبت به آن نداشتم. هنگام گشت و گذار در اینستاگرام، مشاهده کردم که یکی از دوستانم آن را معرفی کرده است. نگاهی به کپشن که از کوتاهی و روانی آن گفته بود، این حسم را که نیاز به مطالعه کتاب کوتاهی برای تنوع داشتم، برانگیخت تا مطالعه‌ی آن را شروع کنم. و چه خوب شد که آن را مطالعه کردم.
1- نویسنده با مقدمه‌ای توجه‌مان را به این نکته جلب می‌کند که لازم است با خودمان میثاقهایی ببندیم تا از برخی از بندهایی که ما را اسیر کرده است رهایی یابیم. سپس چهار عهد را ذکر می‌کند و توضیح می‌دهد: «با کلام خود گناه نکنید»، «هیچ چیز را به خود نگیرید»، «تصورات باطل نکنید» و «همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید». در انتها نیز نکاتی را ذکر می‌کند برای اینکه مخاطبش انگیزه بگیرد تا علاوه بر عمل به این چهار میثاق، میثاقهای دیگری را نیز با خود ببندد تا بهتر زندگی کند.
2- بسیاری از مطالب گفته شده در کتاب را در آموزه‌های دینی و اسلامی هم داریم. توصیفات کتاب درباره فواید غیبت نکردن، دروغ نگفتن و ... مثالهایی از این دست می‌باشد. نکته‌ای که درباره‌ی مرگ در اواخر کتاب نوشته شده است: «فرشته مرگ به ما می‌آموزد که هر روز طوری زندگی کنیم که انگار آخرین روز زندگی ماست. انگار که فردایی نخواهد بود. ما می‌توانیم هر روز را با این جمله آغاز کنیم: من بیدار شده‌ام و خورشید را می‌بینم»، حدیث «اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً» را برایم یادآوری کرد.
3- بخشی از ماجرای در آغوش کشیدن فرشته‌ی مرگ، روزهای آخر زندگی «رندی پاش» در کتاب «آخرین سخنرانی»، و نیز «پال کالانیتی» در کتاب «آن هنگام که نفس هوا می‌شود» را یادآوری می‌کند. اگر بدانیم فقط یک هفته برای زندگی فرصت داریم، چه می‌کنیم؟
4- «ترس» چیز عجیبی است. اولین بار یکی از دوستانم توجه من را به این واژه جلب کرد؛ به طوری که مجبور شدم کتاب «فلسفه ترس» را مطالعه کنم. حالا در گوشه گوشه‌ی کتاب «چهار میثاق» نیز همانند اشارات همان دوستم به «ترس» بسیاری از مشکلاتمان را ناشی از ترس می‌بینیم. ترس از اینکه دیگران ما را چگونه قضاوت می‌کنند یا ترس از از دست دادن احساسات عاطفی دیگران نسبت به خودمان، موجب رنج بشر می‌شوند. خشم، نفرت، غم، حسادت و خیانت را باعث می‌شود. ترس وقتی خیلی زیاد باشد، ذهن منطقی از کار می‌افتد. پیشنهاد می‌کنم پس از مطالعه‌ی این کتاب، حتما «ترس» را بیشتر بشناسید. مطالعه «چهار میثاق» را به «مهرطلبانی» که می‌خواهند با این مشکل مقابله کنند نیز پیشنهد می‌دهم.
5- از متن کتاب: «توقع نداشته باشید که همیشه بتوانید معصومانه از کلام استفاده کنید. عادات روزمره شما بسیار قوی هستند و در ذهنتان ریشه دارند. اما می‌توانید نهایت تلاشتان را بکنید. توقع نداشته باشید که بتوانید هیچ چیز را به خود نگیرید؛ فقط بیشترین تلاشتان را بکنید. توقع نداشته باشید که هرگز تصورات باطل نکنید، اما بی‌شک می‌توانید نهایت تلاشتان را بکنید.»
«چهار میثاق» به خوبی از نهایت تلاش را انجام دادن برای تغییر عادت صحبت می‌کند. حتی در قسمتی به درستی از لزوم توجه به مسیر به جای پاداش نهایی سخن می‌گوید. یا در قسمتی به لزوم تغییرات کوچک ولی مداوم به جای تغییرات بزرگ اشاره می‌کند. و نیز از ضرورت جایگزین کردن عادتهای مثبت به جای عادتهای منفی سخن می‌راند. خلاصه‌هایی از نکات کاربردی درباره تغییر عادتها را در کتاب می‌بینیم. شرح تفصیلی آنها را در کتابهای «قدرت عادت» و «عادتهای اتمی» می‌توانید مطالعه کنید.
6- مباحثی همچون «عمل کردن» به جای «پروراندن افکار بزرگ» لزوم حرکت کردن و مقابله با کمال‌طلبی را یادآوری می‌کند. حتی در کتاب، به طور مختصر برای گفتن «نه» نیز آماده می‌شویم.
7- میثاق سوم درباره‌ی این که «تصوات باطل نکنید» به تفصیل در کتاب مورد بحث قرار گرفته است. می‌خواهم از زاویه‌ای دیگر نیز به این موضوع اشاره کنم. نکاتی که «دنیل کانمن» در کتاب «تفکر سریع و کند» و «جاناتان گاتشال» در کتاب «حیوان قصه‌گو» از ذهن داستان‌ساز و قصه‌گوی انسان می‌گویند. اینکه ذهن ما دوست دارد کمترین انرژی را مصرف کند و به جای کندوکاو مسئله، ادامه‌ی ماجرا را به صورت ناخودآگاه و فوری با داستانی تکمیل کند تا تصوراتی را برای خودمان داشته باشیم. تصوراتی که در بسیاری از مواقع از اشتباه بودن آن باخبر می‌شویم ولی باز هم ذهن دست از داستان‌سرایی برنمی‌دارد.
8- قسمتهایی از کتاب نیز موضوع زیستن به صورت «رواقی‌گری» را در ذهن تداعی می‌کند.
9- ترجمه‌ی خوب خانم «دل‌آرا قهرمان» به مطالعه روان کتاب و بالطبع درک بهتر آن کمک شایانی کرده است.
        

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

رها

رها

1401/2/28

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          دومین باری بود که این کتاب رو می خوندم و حس می کنم که اثربخشی و تاثیرگذاریش به مراتب از بار اول هم بیشتر بود
^^
5/28/2019
-----
به تصور من "عمل کردن" همیشه سخت ترین بخش از هر کاری هست که تصمیم گرفتیم انجامش بدیم. اینکه مثلا بدونیم  ورزش کردن برای سلامتی مون مفیده و تصمیم بگیریم انجامش بدیم اما هیچ وقت عملی ش نکنیم قطعا نمی تونه هیچ کمکی بهمون بکنه. حالا همین قضیه در مورد کتاب های خود کمک یاری هم صادقه . اینکه شما یک سری مطلب رو طوطی وار مطالعه کنید، فقط به صرف اینکه کتابی رو خونده باشید ، با اینکه شما همون کتاب رو ذره ذره و با دقت بخونید و به دستورالعمل هاش  عمل کنید  ، زمین تا آسمون با هم فرق میکنه

کتاب چهار میثاق یکی از همین کتاب های خودکمک یاری هست. کتابی که باید به هر چهار میثاقش عمل کنید تا به خودتون کمک کنید که زندگی بهتر و روحیه ی بالاتری داشته باشید. این چهار میثاق در ابتدا خیلی ساده و ابتدایی به نظر می اومدن اما موقع عمل که می شد می دیدم که حتی برای یک روز کامل هم نمی تونم بهشون عمل کنم چه برسه برای یک عمر!!... با این حال تجربه همیشه بهم ثابت کرده که زمان حلال مشکلاتی هست که نمیشه با عجله حلشون کرد

من این چهار میثاق رو برای خودم روی چندتا کارت نوشتم و اونا رو جاهای مختلفی گذاشتم تا دائم جلوی چشمم باشن و همیشه بهم یاد آوری کنن که
با کلام خودت گناه نکن
هیچ چیز را به خودت نگیر
تصورات باطل نکن
و همواره بیشترین تلاش خودت را بکن
7/3/2018
        

0