معرفی کتاب سفیر شهر آدم نباتی ها اثر ضحی کاظمی
در حال خواندن
1
خواندهام
84
خواهم خواند
8
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
نمی دانم جورابم را چه کار کنم، اگر دور بیندازم روبات زباله دان ??? متوجه می شود و گزارش می دهد. اگر قاطی لباس های کثیف بیندازم، باز هم روبات لباسشویی ??? گزارش مورد مشکوک می دهد، بهتر است خودم با دست بشویم. تا حالا چیزی را با دست نشسته ام. می روم سمت دستشویی که جوراب را بشویم که صدای در اتاق را می شنوم، یک نفر در می زند، قلبم تند تند می زند. جوراب کثیف را توی یقه ی پیراهنم مخفی می کنم. یعنی کسی فهمیده؟ به این زودی گیر افتادیم؟ عرق از گوشه ی پیشانی ام قل می خورد روی گونه هام. چه حیف! یعنی نقشه مان به این زودی لو رفت؟ دیگر نمی توانم شهر آدم نباتی ها را ببینم؟ صدای در زدن شدیدتر می شود.
دورههای مطالعاتی مرتبط
1402/6/2
تعداد صفحه
20 صفحه در روز
لیستهای مرتبط به سفیر شهر آدم نباتی ها
نمایش همه1402/12/6
1403/5/15
یادداشتها
1402/9/11
1403/5/2
1404/2/22
این جلد از دید تارا بود ، کوتاه بود و اگه پاش مینشستی زود تموم میشد . زمانی که توما و جالی هویت واقعی شون معلوم شد انتظار داشتم یه کابوس و بدتر یه چیز وحشتناک پیشت انجمن نظارت بر آدم نباتی ها باشه . اونقدر ماجرا هارو با جزئیات ولی سریع نویسنده میگفت که زود یه ماجرای طولانی تموم میشد . دوجلد بعدی این مجموعه رو هم همین امروز تموم کردم :))) داستان درمورد سه تا نوجوونه که از تیپ الف هستن لاغر و مجبور شده به کار . اون ها تصمیم به فرار ، به سرزمین آدم نباتی ها کسانی که فقط میخورند و میخوابند میگیرند و حالا این کتاب ماجراهای این سه نوجوان است.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.