مه زاد؛ آلیاژ قانون
سیصد سال بعد از وقایع سهگانهی مهزاد، کادریال، با راهآهنهایی که در بین کانالها زده شده، چراغهایی الکتریکی که خیابانها و خانهی ثروتمندان را روشن میکند و همینطور اولین آسمانخراشهای فولادیای که برای رسیدن به ابرها با یکدیگر در رقابتاند، در آستانهی مدرن شدن قرار دارد. کلسیر، وین، الند، سیزد، اسپوک و دیگران اکنون به بخشی از تاریخ و مذهب تبدیل شدهاند؛ بااینحال و حتی باوجود اینکه علم و تکنولوژی در حال رسیدن به قلههایی جدید است، جادوی کهن آلومنسی و فروشیمی هنوز هم در دنیای تازه متولد شده نقش دارند؛ و حالا در سرزمینی مرزی به نام رافز، این جادوها به ابزاری حیاتی برای مردان و زنانی شجاع تبدیل شده که خواهان برقراری نظم و عدالت هستند. یکی از این افراد وکسیلیوم لادریان است یکی از معدود همزادهایی که میتواند با جادوی آلومنسی به فلزات فشار وارد کرده و از فروشیمی برای کم یا زیاد کردن وزنش به ارادهی خود استفاده کند. وکس بعد از بیست سال زندگی در رافز به دلیل اتفاقی تلخ و خانوادگی ناچار به بازگشت به کلان شهر الندل میشود. حالا باید (گرچه از روی بیمیلی) سلاحهایش را کنار بگذارد و وظایف و آبرویی را که از بزرگ خاندانی اصیل انتظار میرود به دوش بکشد. گرچه در ابتدا اینطور فکر میکند تا اینکه با چشمان خود میبیند که عمارتهای مجلل و خیابانهای زیبا و پر درخت شهر میتوانند خطرناکتر از دشتهای پر غبار رافز باشند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به مه زاد؛ آلیاژ قانون
نمایش همهلیستهای مرتبط به مه زاد؛ آلیاژ قانون
یادداشتهای مرتبط به مه زاد؛ آلیاژ قانون