ویتگنشتاین - پوپر و ماجرای سیخ بخاری: ده دقیقه جدل میان دو فیلسوف بزرگ

ویتگنشتاین - پوپر و ماجرای سیخ بخاری: ده دقیقه جدل میان دو فیلسوف بزرگ

ویتگنشتاین - پوپر و ماجرای سیخ بخاری: ده دقیقه جدل میان دو فیلسوف بزرگ

جان آیدینو و 2 نفر دیگر
3.2
10 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

6

در شامگاه ?? اکتبر ????، در اتاقی شلوغ و پرهیاهو در کیمبریج، لودویگ ویتگنشتاین و کارل پوپر برای اولین و آخرین بار با هم روبه رو شدند و تقریباً بلافاصله شایعه در اکناف جهان پیچید که این دو، مجهز به سیخ های آخته? بخاری، به جان هم افتادند... «آن ده دقیقه بنیاد جهان فلسفه? غرب را حسابی تکان داد... نویسندگان داستان بسیار خوبی پیدا کرده اند و ماجرا را به طرزی دلپذیر باز می گویند.» John Banville, Irish Times «فکر بکری است که انسان حادثه? مبهم ناچیزی را برگیرد و آن را نقطه? آغاز بررسی فلسفه? این قرن [بیستم]، و همه? رویدادهای تاریخی شکل دهنده? آن، قرار دهد. به نظر من نویسندگان هم درک بسیار خوبی از افکار فلسفی دارند و هم توانی شایان برای توضیح و تبیین آن ها». Michael Frayan «عالی... اگر درست است که مردم در سال های اخیر فلسفه را صرفاً دلداری، گونه ای مرهم روح، می پندارند، این کتابی است که آن ها را شفا می بخشد». Professor Simon Blackburn, Sunday Times «[نویسندگان] دیدار پوپر و ویتگنشتاین را بسان برخورد تایتانیک و کوه یخ گریزناپذیر می سازند». مجله? تایم

یادداشت‌های مرتبط به ویتگنشتاین - پوپر و ماجرای سیخ بخاری: ده دقیقه جدل میان دو فیلسوف بزرگ

عقاید

بیس
          عقاید

بیست‌وپنجم اکتبر ۱۹۴۶، «انجمن علوم اخلاقی کیمبریج»، مجادله‌ای کوتاه میان دو فیلسوف وینی؛ میهمان: کارل پوپر، میزبان: لودویگ ویتگنشتاین. در اینکه مجادله‌ روی داده است، تردید نیست. ده‌دوازده تا مغز فسلفی آنجا بوده‌اند و هریک روایت اردوگاه خود را بازگفته‌اند. حقیقت کجای ماجراست؟ جدال بر سر توالی رویدادهاست، توالی رویدادهای روایت‌ها. روایت است که تعیین می‌کند چه اتفاقی افتاده، حقیقت چه بوده. اما از نظر کی؟ ــ از نظر راوی. چون طرف مقابل هم روایت خودش را دارد. مخاطب این دو روایت کی‌ها هستند؟ ــ هریک از طرفین مجادله مخاطبان خودشان را دارد. این‌طرف مجادله برای آن‌طرف وجود خارجی ندارد. شکاف عمیق است. پرشدنی نیست. ضرورتی هم ندارد که پر شود. مهم حفظ سنگر است. برای حفظ ابواب‌جمعی خودشان با هم می‌جنگند. حقیقت تقسیم‌ناپذیر است. ابداً مهم نیست که «مسئله‌ی فلسفی وجود دارد؟» [موضوع سخنرانی پوپر] یا نه. سال‌ها بعد هم که پوپر در جست‌وجوی ناتمام [ترجمه‌ی فارسی: ۱۳۶۹]، از آن روز داستان‌سرایی کرد، مسئله‌اش انکشاف حقیقت نبود. می‌خواست افسانه‌ی خودش را به حقیقت تبدیل کند. اما چرا بحث به آن سیخ بخاری افسانه‌‌ای کشید؟ پوپر بر آن بود که اگر مسئله‌ی فسلفی وجود نداشت، فیلسوفی همچون خودش هم وجود نداشت که به انجمنی فلسفی دعوت شود تا دربارۀ «معماهای فلسفی» سخن بگوید. از نظر ویتگنشتاین بحث درباره‌ی استقرایی‌بودن یا نبودن شناخت موضوع فلسفه نیست، موضوع منطق است، بحث درباره‌ی بی‌نهایت‌های بالفعل موضوع ریاضی‌ست نه فلسفه. اما اخلاق چی؟ ویتگنشتاین، که سیخ بخاری را به دست دارد: «مثالی از قواعد اخلاقی بیاورید». پوپر: «تهدیدنکردن میهمان سخنران با سیخ بخاری». ویتگنشتاین خشمگین برمی‌خیزد، سیخ را با عصبانیت می‌اندازد روی زمین، می‌رود. این بحث و واکنش ورای جدالی فلسفی‌ست: حکایتی‌ست از دو سبک زندگی، دو پایگاه اجتماعی متفاوت؛ زندگی پوپر: طبقۀ متوسط وینی؛ زندگی ویتگنشتاین: یهودی‌تبار ثروتمند. پوپر خاندان ویتگنشتاین را نیک می‌شناخت، از دیرباز. اما بعید است ویتگنشتاین هنگامی که در کاخ پدری‌اش در وین می‌زیست و ریشارت اشتراوس با برادر او دوئت می‌نواخت، اصلاً نامی از خانوادۀ پوپر شنیده بوده باشد. پشت این مجادله داستانی تلخ و طنزآمیز نهفته است. حکایتی از زوال امپراتوری اتریش ــ مجارستان، ظهور هیتلر و نازیسم و… مسیر فلسفه به واقعیت عینی یک‌طرفه نیست.
        

1

          آیا فلسفه صرفا تلاشی برای نشاندن غبار زبان است و شفاف شدن فضای معمایی؟ آیا فعالیتی است برای زدودن معماهایی که زبان منشا آن‌ها بوده؟ یا فلسفه در نهایت با آموزه‌ها و نظریات همراه است؟ 

این پرسش‌ها از چیستی فلسفه چنان در چند دقیقه بین دو فیلسوف گداخته می‌شود که در نهایت کار به استفاده از سیخ بخاری می‌کشد. این شاید خشن‌ترین مجادله‌ی فلسفی معاصر باشد. 

کتاب به مناسبت بررسی چند دقیقه جدال فلسفی، گذری می‌کند بر حال و هوای حلقه‌ی وین، احوالات راسل، ظهور نازی‌ها و تاثیرشان بر فضای آکادمیک، رفت‌وآمدهای جریانات فکری آن روزگار و از همه بیشتر، زمانه و زندگی پوپر و ویتگنشتاین. 

متن کتاب روان و جذاب نوشته شده و نویسندگان هرجا که توانسته‌اند نمکی هم بر ماجرا پاشیده‌اند و طنز قضیه را فراموش نکرده‌اند. 

ترجمه هم خوب و روان بود. هرچند در انتخاب بعضی معادل‌های فلسفی چندان به معادل‌های رایج پایبند نبود. اما با توجه به محتوای کتاب این مسئله آسیبی به فهم آن نمی‌زند. 

در مجموع کتابی خوش‌خوان است و اگر برای فهم فضای حاکم بر فلسفه‌ی زمانه‌ی ویتگنشتاین و پوپر و حلقه‌ی وین مطالعه شود قطعا مفید خواهد بود. 


        

20