تابستان ۱۴۰۳. 🌞
7 کتاب
درسته که تابستون امسال سفرهای زیادی نرفتم اما هر کسی ازم این سوالِ "تابستونت چطور بود؟" رو بپرسه، میتونم بهش بگم...
با جود درگیر سیاستهای دربار پریان شدم.
با دیزی توی خونهای گیر افتادم که راس هر ساعت یکی از اعضای خانوادهم کشته میشد.
با شازده کوچولو از سیارههای مختلف عبور کردم و آموختم.
با میلی توی اتاق زیرشیروانی حبس شدم.
باکِسترل در جنگل بیانتها ماجراجویی کردم و به دنبال آدمبرک گشتم.
و با ماجراهای اِی.جِی و گرگ هفلی لبخند زدم.
درسته! تابستون هیجان انگیزی بود! =)))
(البته کتاب آنجا که جنگل تمام میشود رو هنوز تموم نکردم، ۴۶ صفحه باقی مونده.)
1403/8/2
1