گزارش سالانه

گزارش سالانه بهخوان
 حتی این هم طولانی شد :) 

دم عیدی، همه گل می‌گیم و گل می‌شنویم. بذارید من یکی در این فقره سنت‌شکنی کنم. با کسی کار ندارم؛ مشکل با خودمه.

خیلی گزارش خوشحال‌کننده‌ای است.  امسال گویی 20 روزِ تمام کتاب خوانده‌ ام؛ خیلی خوبه. خیلی خوشحالم. ولی، ولی میانگین تعداد صفحه: ‌154؟ خیلی کمه. یه‌ذره دارم اگزجره می‌کنم داستان رو، ولی این یعنی فست‌فودی مطالعه کردم. یعنی کتاب همدم من بوده است، ولی در اوقات کور و کم حوصله؛ خستگی بازگشت عصر/غروب از دانشگاه با  مترو به خانه یا کژدارومریزْ وضعیت صبحگاهی  و مترو. (حواسم به پراکندگی داده‌ها و تاثیرش رو میانگین هست ولی👇!) 
الان که نگاه می‌کنم، از ادبیات که هیچ اثر بزرگ، به معنای مطابقی کلمه بزرگ و با تعداد صفحه زیاد، نخوانده‌ ام. از آثار مهم علوم اجتماعی (بجز رشتهٔ تحصیلی‌ام، اقتصاد)، که عاشقانه دوستش دارم هم اثر دندان‌‌گیری (تعداد صفحه بالا) نخوانده ام. البته خودم از ابتدای اسفند 402 به این نکته پی بردم و سر خَرَک را کج کردم، ولی به نظرم انذار مهمی است این.
بهخوان عالیست و هزار بار از خوبی‌هایش گفته ایم؛ بیشتر هم باید بگیم.دمِ همشون گرم. ولی بدی هم داره.
مثلا، اگر تعداد کتاب‌های قفسه "خوانده‌‌ام" هایت زیاد بشود خیلی بهتر است. خب، این بعضا برای من مخرب بود. کتاب‌های خوبی خوانده ام، اما بسیاری کتاب عالی را از اولویت خارج کرده ام.
حالا یه چی بگم این وسط. چرا به نظرم نفس بلند بودن یک اثر ادبی می‌تواند مهم باشد. این ایده را از کتاب "تاریخ مختصر اسطوره" از آرمسترانگ دارم که عالی بود: تاملی که در مطالعه یک رمان و اثر ادبی بلند وجود دارد، کیفیتی دارد  که وضعیت رازآمیز اسطوره‌ای را برایمان را تداعی می‌کند. به نظرم می‌توان صرفا برای "بلند بودن" یک اثر ادبی، ارزش قائل شد (بدیهیات: اثر ادبی خوب، بلند باشد، یک خوبی افزون‌تر خواهد داشت و یکی اثر ادبی بد، اگر بلند باشد صرفا اطناب قبیح دارد). فرض کن چند صباحی با راسکولنیکوف زندگی کنی. فرض کن با شخصیت‌های بولگاکف دم‌خور باشی. فرض کن در گل‌گیر کرده باشی از دست شاخهٔ ارتباط‌های صدسال تنهایی. خلاصه اینکه، از این لحاظ سال بدی داشتم.

تلاش می‌کنم با خوندن و تمام کردن مرشد و مارگاریتا  در اولِ 403، خودم را سرافراز کنم. 

عجله که نداریم.  
164

48

(0/1000)

نظرات

ماشالله 
من یکی که در این مدت از یادداشت هات خیلی استفاده بردم و یاد گرفتم. 
زندگی متروییِ تهران رمق اثر بلند و پیوسته خواندن نمیذاره واقعاً. 
باشد که در این سال همگی از آثار سترگ و قطور مستفیض بشویم!
1

9

واقعا ارزشمند است برام که جذاب و مفید بوده حرف‌ها و نوشته‌هایم برایت.
واقعا زندگیِ مترویی رمق می‌گیره از آدم، ولی 1ساعت در مترو بودن را به هزار بار در ترافیک بالا بودن ترجیح می‌‌دم.

واقعا اگه سال بعد بتونم قطورْ آثاریْ چند بخوانم، دیگر خدا را بنده نخواهم بود از فرط شادی...  

3

متأسفانه منم کتاب حجیم کم خوانده‌ام .
مرشد و مارگاریتا رو ولی با تلاش بسیار خوندم تابستون😁
1

4

هعی، هم‌دردیم برادر!  

1

زهرا🌿

1402/12/29

خسته نباشید
البته مهم حجیم بودن کتاب یا تعداد صفحات بالا نیستا!
3

2

تعداد صفحات رو که مفصلا هم نظر هستم، ولی در فقرهٔ "حجیم بودن"، خیر. یعنی بالاخره یه چیزایی در یک اثر بلند هست. مثلا فرض کنید یک اثر فلسفی حجیمِ مهم را بخوانید. بجای 2هفته، مثلا بایستی 4ماه با یک فیلسوف دم‌خور باشید. توفیر دارد حجم کتاب.  

7

زهرا🌿

1402/12/29

میپذیرم اما جایی برای حسرت نیست✌🏻
@SAH.Hashemi04 

1

همیشه یادداشتای این صفحه برام تازگی داشته
خلاصه که دمت گرم دادا

پ.ن: اقتصاد کجا میخونی جسارتا 😅
1

1

مرسی ازت، نظر لطفِ شماست🙏

اقتصاد رو هم دانشگاه تهران می‌خونم🔥 

1

به امید سال جدید،همان طوری که دوستش دارید..
1

1

مرسی از آرزوی خوب شما🙏
و همچنین🤝 

1

چه زیبا 👌🏼
عیدتون مبارک 🌱
1

1

و همچنین، عید شما هم مبارک باشه🌹 

1