یادداشت سید علی مرعشی

                «ابن مشغله»
گفتیم کمی “نادر” بخوانیم تا تلطیف شویم. در این گرمای کوران اختلاف ها و انفصال ها هیچ چیز جز اکسیر روحانی واژگان آراممان نمی کند. به واژه باید ایمان داشت همان گونه که امیدوارانه خلق اش می کنند و توشه ای از حس پدرانه (و شاید مادرانه) را بدرقه اش می کنند به امید آنکه به جان دوست اوقع باشد.(بنشیند) و من در تک تک واژگان نادر این شوق و شور پدرانه را می یابم و با احترام به زندگی او در پس صفحات این کتاب درود می فرستم.
واژه های روشنفکر، انقلابی و متعهد سال ها است که در چنگال مصادیق کوچک اسیر شده و برازنده شخصیتی “نادر” چون او نیست. بلی گاه واژه ها نیز اسیر می شوند و قهرمانی می باید تا رهایی و جریان زندگی را برای معانی شان به ارمغان بیاورد. و نادر از این دست احیا کنندگان است.
برای همچو منی که با نادر با اثر«بار دیگر شهری که دوست می داشتم» آشنا شدم و تحمل آن حجم از لطافت و بازگشت به خود درون دشوار بود، تماشای یک مستند نقطه بازگشتی شد به آثار او. 
پ: دلم نمی‌خواست خیلی راجع به این اثر بنویسم، کم و بیش حرف ها زده شده در این مورد، بی قراری کلان تری دارم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.