بریده کتابهای فتح خون سمانه عرب نژاد 1403/4/28 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 51 یاران شتاب کنید! قافله در راه است. می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند؟ آری گناه کاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را می پذیرند. آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است که او سر سلسلۀ خیل پشیمانان است و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان در این برهوت گم گشتگی وا میماند.... 0 2 ساراطلائی 1403/4/4 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 15 نه عجب اگر در شهرِ کوران، خورشید را دشنام دهند و تاریکی را پرستش کنند! 0 7 محمدرضا 1402/8/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 25 اگر کشکاش ابتلائات است که مرد می سازد، پس یاران، دل از سامان بر کَنیم و روی به راه نهیم. 0 7 هانیه 1402/5/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 15 یاران شتاب کنید قافله در راه است. می گویند که گناه کاران را نمیپذیرند؟آری،گناه کاران را در این قافله راهی نیست....اما پشیمانان را میپذیرند!! 0 8 سمانه عرب نژاد 1403/4/24 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 47 آن کس که در دنیا از خدا نترسد، آنگاه که قیامت برپا شود در امان او نخواهد بود. و من از خدا می خواهم که در دنیا از او بترسم تا آخرت را در امان او باشم. 0 4 حسین دهلوی 1402/5/31 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 26 آه یاران! اگر در این دنیای وارونه، رسم مردانگی این است که سر بریدهی مردان را در تشت طلا نهند و به روسپیان هدیه کنند، بگذار اینچنین باشد. این دنیا و این سرِ ما! فتح خون| آوینی 0 5 نحوی 1403/4/19 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 31 فصل انجماد رسیده و قلبها نیز یخ زده بود. حیات قلب در گریه است و آن «قتیل العبرات» کشته شد تا ما بگرییم و... خورشید عشق را به دیار مرده قلب هایمان دعوت کنیم و برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود. 2 6 نامی 1403/4/30 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 68 امام آفتاب کرامتی است که خود را از ویرانهها نیز دریغ نمیکند . 0 1 هانیه 1402/5/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 65 شماید آنانی که قرآن را تکه تکه کرده اند و از آیات بعضی بذیرفتند و بعضی را رها کرده اند . 0 6 اِف. شین 1403/4/19 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 23 0 10 محمدحسین خوشمهر 1402/5/3 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 1 فرات تشنه است و بیابان تشنهتر و امام از هر دو تشنهتر. فرات تشنهٔ مشکهای اهل حرم است و بیابان تشنهٔ خون امام و امام از هر دو تشنهتر است؛ اما نه آن تشنگی که با آب سیراب شود... او سر چشمهٔ تشنگی است، و میدانی، رازها را همه، در خزانهٔ مکتومی نهادهاند که جز با مفتاح تشنگی گشوده نمیشود. 0 0 ساراطلائی 1403/4/4 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 15 0 0 🌱 1403/6/17 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 94 شمسی است که غروب خویش را در این سیل موّاج شب مینگرد و انتظار میکشد تا در شفقِ خون خویش غروب کند. اما کدام غروب، وقتی که نور جهان هر چه هست از مصباح وجود او منشأ میگیرد؟ #شهید_سید_مرتضی_آوینی #فتح_خون، ص ۹۴ 0 0 زهرا عباد 1402/5/30 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 45 0 6 نامی 1403/4/29 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 16 از کوخ کاهگلی پیامبر اکرم (ص) تا کاخ خضرای معاویه ، از دنیا تا آخرت فاصله بود . 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/3/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 24 مردان حق را هرگز سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند؛ مردان حق را سزاوار نیست که سر و سامان اختیار کنند و دل به حیات دنیا خوش دارند آنگاه که حق در زمین مغفول است و جُهّال و فُسّاق و قّدارهبند ها بر آن حکومت میرانند. 0 0 khatib 1402/4/29 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 1 یاران شتاب کنید که زمین نه جای ماندن که گذرگاه است... گذر از نفس به سوی رضوان حق. هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه رحل اقامت بیفکند؟... و مرگ نیز در اینجا همان با تو نزدیک است که در کربلا، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر؟ که اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او را از مرگ معاف دارد، حسین که از من و تو شایسته تر است... 0 0 زهرا یزدانفر 1403/4/27 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 46 «عقل میگوید بمان و عشق میگوید برو؛ و این هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود، اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نَبُرَد، عشق را در راهی که میرود، تصدیق خواهد کرد؛ آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصلهای نیست.» 0 0 y.s 1403/5/11 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 51 2 16 • خاوَردُخت • 1403/4/22 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 43 عقل می گوید بمان و عشق میگوید برو... 0 2
بریده کتابهای فتح خون سمانه عرب نژاد 1403/4/28 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 51 یاران شتاب کنید! قافله در راه است. می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند؟ آری گناه کاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را می پذیرند. آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است که او سر سلسلۀ خیل پشیمانان است و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان در این برهوت گم گشتگی وا میماند.... 0 2 ساراطلائی 1403/4/4 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 15 نه عجب اگر در شهرِ کوران، خورشید را دشنام دهند و تاریکی را پرستش کنند! 0 7 محمدرضا 1402/8/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 25 اگر کشکاش ابتلائات است که مرد می سازد، پس یاران، دل از سامان بر کَنیم و روی به راه نهیم. 0 7 هانیه 1402/5/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 15 یاران شتاب کنید قافله در راه است. می گویند که گناه کاران را نمیپذیرند؟آری،گناه کاران را در این قافله راهی نیست....اما پشیمانان را میپذیرند!! 0 8 سمانه عرب نژاد 1403/4/24 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 47 آن کس که در دنیا از خدا نترسد، آنگاه که قیامت برپا شود در امان او نخواهد بود. و من از خدا می خواهم که در دنیا از او بترسم تا آخرت را در امان او باشم. 0 4 حسین دهلوی 1402/5/31 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 26 آه یاران! اگر در این دنیای وارونه، رسم مردانگی این است که سر بریدهی مردان را در تشت طلا نهند و به روسپیان هدیه کنند، بگذار اینچنین باشد. این دنیا و این سرِ ما! فتح خون| آوینی 0 5 نحوی 1403/4/19 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 31 فصل انجماد رسیده و قلبها نیز یخ زده بود. حیات قلب در گریه است و آن «قتیل العبرات» کشته شد تا ما بگرییم و... خورشید عشق را به دیار مرده قلب هایمان دعوت کنیم و برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود. 2 6 نامی 1403/4/30 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 68 امام آفتاب کرامتی است که خود را از ویرانهها نیز دریغ نمیکند . 0 1 هانیه 1402/5/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 65 شماید آنانی که قرآن را تکه تکه کرده اند و از آیات بعضی بذیرفتند و بعضی را رها کرده اند . 0 6 اِف. شین 1403/4/19 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 23 0 10 محمدحسین خوشمهر 1402/5/3 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 1 فرات تشنه است و بیابان تشنهتر و امام از هر دو تشنهتر. فرات تشنهٔ مشکهای اهل حرم است و بیابان تشنهٔ خون امام و امام از هر دو تشنهتر است؛ اما نه آن تشنگی که با آب سیراب شود... او سر چشمهٔ تشنگی است، و میدانی، رازها را همه، در خزانهٔ مکتومی نهادهاند که جز با مفتاح تشنگی گشوده نمیشود. 0 0 ساراطلائی 1403/4/4 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 15 0 0 🌱 1403/6/17 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 94 شمسی است که غروب خویش را در این سیل موّاج شب مینگرد و انتظار میکشد تا در شفقِ خون خویش غروب کند. اما کدام غروب، وقتی که نور جهان هر چه هست از مصباح وجود او منشأ میگیرد؟ #شهید_سید_مرتضی_آوینی #فتح_خون، ص ۹۴ 0 0 زهرا عباد 1402/5/30 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 45 0 6 نامی 1403/4/29 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 16 از کوخ کاهگلی پیامبر اکرم (ص) تا کاخ خضرای معاویه ، از دنیا تا آخرت فاصله بود . 0 1 زهرا عالی حسینی 1403/3/3 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 24 مردان حق را هرگز سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند؛ مردان حق را سزاوار نیست که سر و سامان اختیار کنند و دل به حیات دنیا خوش دارند آنگاه که حق در زمین مغفول است و جُهّال و فُسّاق و قّدارهبند ها بر آن حکومت میرانند. 0 0 khatib 1402/4/29 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 1 یاران شتاب کنید که زمین نه جای ماندن که گذرگاه است... گذر از نفس به سوی رضوان حق. هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه رحل اقامت بیفکند؟... و مرگ نیز در اینجا همان با تو نزدیک است که در کربلا، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر؟ که اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او را از مرگ معاف دارد، حسین که از من و تو شایسته تر است... 0 0 زهرا یزدانفر 1403/4/27 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 46 «عقل میگوید بمان و عشق میگوید برو؛ و این هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود، اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نَبُرَد، عشق را در راهی که میرود، تصدیق خواهد کرد؛ آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصلهای نیست.» 0 0 y.s 1403/5/11 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 51 2 16 • خاوَردُخت • 1403/4/22 فتح خون: روایت محرم سید مرتضی آوینی 4.7 68 صفحۀ 43 عقل می گوید بمان و عشق میگوید برو... 0 2