کردستانی

کردستانی

بلاگر
@z_krdstn

330 دنبال شده

334 دنبال کننده

            روی زمین قدم بگذار/ چون ناگزیر هستی/ ولی به آسمان نگاه کن/ به ستاره‌ها/ به سحابی‌ها/ و به خوشه‌هایی که در یک مسیر حرکت می‌کنند/ روی زمین قدم بگذار/ و به آسمان نگاه کن.
عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی
          

یادداشت‌ها

نمایش همه
        کتاب‌ را که تمام کردید، همان‌طور چپکی بگیرید ببرید بگذارید یک گوشه‌ای. مراقبت  کنید تا یکی دو روز بعد چشمتان به عکس روی جلدش نیوفتد.  البته اگر نمی‌خواهید به عنوان یک بزرگسال، بعد تمام‌کردن  یک کتاب نوجوان، زار بزنید زیر گریه...
کتاب را بگذارید جایی که یک‌دفعه چشمتان نخورد به قوز کمر بابا خسرو، به لاخه موی روی پیشانی و دهان باز‌مانده و سبیل دسته موتوری آویزانش. به بی‌چارگی و بی‌کسی‌اش وسط تاریکی شهر.

کتاب تلخ و گسی  بود اما؛
این کتاب برای من تعلیق داشت، خیلی هم داشت! یک روز همراه زیبا و پدرش بودن، جابه‌جایی و حرکت توی داستان، چرخ خوردن توی شهر و غرق شدن توی ذهن زیبا برایم دوست داشتتی بود.
بقیه را نمی‌دانم اما برای من شخصیت پدر خیلی بیشتر از خوب بود. زنده‌ بود. دوست‌ داشتنی بود. خاکستری بود. 
کتاب پر بود از دیالوگ های خوب و واقعی‌. پر‌ از جزئیات ، پر از شوخی و بامزگی‌هایی که نوجوان‌ها دوست دارند. البته به نظر من این کتاب بیشتر برای  سال‌های آخر نوجوانی ست و یا بزرگسال های کتابِ نو‌جوان دوست.
من که عاشق این کتاب و عاشقانه‌ی بین زیبا و پدرش شدم رفت.🫠

#بغض‌آلود‌ناک‌ترین‌کتابی‌که‌این‌سال‌ها‌خوانده‌ام :')


      

13

44

باشگاه‌ها

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

پست‌ها

فعالیت‌ها

توی گوگل عنوانش رو می‌تونید جست‌وجو کنید. (سیاهه صدتایی رمان رضا امیرخانی) البته توی بهخوان خودمان هم هست. رضا امیر خانی را توی بهخوان جست‌و‌جو کنید. لیست کتابِ سیاهه صدتایی اول و سیاهه‌ی دوصد که تازه منتشر کرده‌اند هست.

10

کردستانی پسندید.
من او

22

کردستانی پسندید.
زخم شیر
          
کتاب زخم شیر مجموعه‌ای داستانی شامل ۱۱ داستان کوتاه است و جغرافیای غالب داستان‌ها، شهرها و روستا‌های جنوب کشور است. مرگ عنصری اصلی داستان‌ها است. شخصیت‌‌ها، مردم عادی هستند و گاه در موقعیت‌های عجیب و غریب و گاه روزمره گرفتار می‌شوند و سرانجامِ داستان‌ها به‌دور از کلیشه‌های معمول است و گاه به قدری عجیب و غریب است که خواننده را غافلگیر می‌کند. داستان‌ها دغدغه‌های اجتماعی و موضوعات متنوعی دارند.
.
شدت طعم‌ها جزء چیزهای نسبی در این دنیاست. به همین دلیل نمی‌توانم میزان تلخی داستان‌ها را به چیزی تشبیه کنم و برای تقریب به ذهن فقط می‌توانم بخواهم تلخ‌ترین چیزی که تاکنون چشیده‌اید را به خاطر بیاورید. دروغ چرا اگر جمع خوانی و حلقه‌ای در کار نبود کتاب را تمام نمی‌کردم یعنی اصلا نمی‌توانستم که تمام کنم اما تحلیل‌های جالب اعضای حلقه از داستان‌ها، موشکافی نماد‌ها و بحث‌ها پیرامون پایان‌های باز داستان‌ها باعث شد کتاب را تا انتها بخوانم و البته به مرور هم به این تلخی عادت کردم. متن کتاب پر از کلمات جدید است و تعابیر نو و این شاید برای عده‌ای ناخوشایند باشد و البته برای عده‌ای هم دلچسب. تصویرسازی‌ها و توصیفات فوق‌العاده است که اگر نبود این تلخی اینطور به جانمان رسوخ نمی‌کرد. در اکثر داستان‌ها با فضایی مرد سالار مواجهیم و زنانی ضعیف و بی‌دست و پا و مایه‌ی دردسر.
از میان همه‌ی بحث‌هایی که در گروه انجام شد، نگاه آن عزیز را از همه بیشتر دوست داشتم که به نظرش تلخی داستان‌ها در کاممان، بخاطر میل همیشگی ما به وجود پایانی سفید در قصه‌ها پس از شب سیاه است. برخلاف آنچه که در واقعیت رخ می‌دهد. و همینجاست که واقعیت محکم میخورد توی صورتمان و دردمان می‌گیرد...
تنها توصیه ای که می‌توانم بکنم این است که اگر شرایط روحی خوبی ندارید سراغ کتاب نروید و اگر حالتان خوب است و نمی‌خواهید از دستش بدهید هم. 
.
#زخم_شیر
#صمد_طاهری
#نشر_نیماژ
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#روزی_۳۴_صفحه_کتاب_بخوانیم
#حلقه_کتاب‌خوانی_مبنا
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
‌
        

1