بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

صادق آرند

@sadegharand.

22 دنبال شده

22 دنبال کننده

                      ای نور چشم مستان؛ در عین انتظارم...
                    

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

صادق آرند پسندید.
صادق آرند پسندید.
صادق آرند پسندید.
صادق آرند پسندید.
صادق آرند پسندید.
            جاده جنگ یک رمان تاریخی ۱۲ جلدی است. 
جلد های ابتدایی به روزهای جنگ دوم و اوضاع کشور به خصوص در مناطق شمال شرقی می پردازد. آن هم با داستانی بسیار گیرا و دلنشین.
اما در جلد های پایانی دیگر خبری از شخصیت های ابتدای داستان که مخاطب چند صد صفحه ای و شاید هزار صفحه را با آن ها زندگی کرده و سرگذشتشان را با ذوق دنبال کرده است نیست.
حتی شاید بشود از یک جایی داستان را کاملا مستقل به حساب آورد بدون رگه هایی از ارتباط با جلد های قبلی.
جلد دوازدهم گویا کاری به داستان های رخ داده در یازده جلد قبلی ندارد، به وقایع خرداد ماه ۱۳۴۲، دستگیری امام خمینی و وقایع بعد از آن می پردازد. در میان رخداد های سال ۴۲ به بهانه های مختلف گریزهایی به گذشته هم می زند، برای مثال تعدادی از این گریز ها مرور خاطرات حسین فردوست، یکی از نزدیک ترین اشخاص به شاه است.
در کل از گزاره های تاریخی بسیاری استفاده شده و اطلاعات خوبی در مورد آن سال ها به خواننده می دهد.
نویسنده در بسیاری از موارد به خوبی توانسته اطلاعات و وقایع تاریخی مختلف را در قالب داستان برای مخاطب بیان کند.
یکی از شخصیت های جلد دوازدهم «پهلوون طاهر» نام دارد که ظاهراً الهام گرفته از شخصیت "طیب حاج رضایی" است.
جلد دوازده را می توان به طور مستقل به عنوان رمان انقلاب خواند.
یکی از نقاط ضعف اصلی کتاب توصیفات و وقایعی هست که روایتشان چندان لازم به نظر نمی آید و حتی شاید مخاطب را خسته کند و از ادامه خواندن منصرف.
          
صادق آرند پسندید.
            حاجی صلواتی، از آن کتاب هایی است که می شود در مدت زمان کوتاهی تمامش کرد. 
متن روان و ساده، صفحه آرایی خلوت و چندین صفحه عکس کمک می کند زودتر کتاب را به انتها برسانیم.
روی جلد کتاب نوشته خاطرات حاج غلامعلی جلالی زاد از جنگ جهانی دوم تا دفاع مقدس.
اما بیشتر حجم کتاب به سال های دفاع مقدس می پردازد و روایت کننده فعالیت های حاج غلامعلی در پشتیبانی و رساندن کمک های مردمی به جبهه ها است، آن هم در قالب ایستگاه های صلواتی.
ایشان اداره ایستگاه صلواتی در مناطق مختلف جبهه را بر عهده داشتند. این ایستگاه ها در تلاقی مسیر های رفت و آمد رزمندگان ساخته شده بودند. در ساعت های مختلف شبانه روز رزمندگانی که در حال جا به جایی بین خطوط مختلف بودند میان راه در ایستگاه توقفی می کردند و با پذیرایی حاجی صلواتی خستگی راه را از تن به در می کردند.
این کتاب روایت کننده ابعاد مختلف پشتیبانی جنگ و تلاش ها برای رساندن امکانات و مواد غذایی به جبهه ها و رزمندگان است.
حاج غلامعلی به نکات جالب توجهی اشاره می کند از جمله در صفحه ۷۲ کتاب آمده است: حقیقتی انکار ناپذیر است که در دوران دفاع مقدس عده کثیری از مردم به ویژه جوانان میهن شهید، جانباز، مجروح، اسیر و مفقود الاثر شدند. انبوهی از مردم شهر ها و روستا ها، خانه های خود را به علت بمباران و موشک باران هواپیماها و آتشبار های دشمن ویران شده دیدند. خود آواره شدند سختی کشیدند و مشقت را تحمل کردند، ولی هیچ وقت دچار قحطی و گرسنگی نشدند و حتی رزمندگانش نیز جز در موارد بسیار محدود و با قرار گرفتن در میان دشمن و دور از دسترس نیوروهتی تو در تعبد  در جنگ تحمیلی با وجود شرایط سخت و تحریم ها در کشور گرسنگی نداشتیم نه در خطوط مقدم و نه در پشت جبهه ها. همدلی مردم باعث شده بود کمبود مواد غذایی در کشور نداشته باشیم.


          
صادق آرند پسندید.
صادق آرند پسندید.
صادق آرند پسندید.
صادق آرند پسندید.