Baili dongjun

Baili dongjun

@Zhuyan

18 دنبال شده

23 دنبال کننده

            علاقه مندی های روزمره من:
📌خواندن کتاب📚
📌گوش دادن به موسیقی(با کلام،بی کلام)🎧
📌به تماشا نشستن سریال ها و فیلم ها📺
بیتی از شاعر مورد علاقه من:
"یا رب مه تابان یا نور ربانی است این/
                                          عیسی چارم آسمان یا یوسف ثانی است این"
          
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

نمایش همه
Baili dongjun

Baili dongjun

6 روز پیش

        با سلام و درود 
وقتی اسم داستایفسکی میاد همه اغلب دنبال متن های سنگین،اسم های پیچیده و زیاد  می گردند اما نازنین به نوعی آس نویسنده است!اثری تک که نه تنها پیچیده نیست بلکه ساده است!
نویسنده در ابتدای متن خود مقدمه ای را به رشته تحریر در آورده که در نظر دوستان و متخصصان ادبیات کاری برخلاف رسالت همیشگی داستایفسکی  بوده است که باز هم این کار خاص می کند.
من ترجمه را پسندیدم؛ روان و قابل فهم.👍🏻👏🏻👏🏻
اما خود داستان:
در اینجا گروفروش مردی را داریم که با دختر بسیار جوانی ازدواج می کند و شاید همین اختلاف سن و بی تجربگی هر دو در امر خانواده،ازدواج منجر به عدم خوشبختی آنها می شود ؛ داستان از زبان مرد و خطاب به ما گفته می شود؛انگار که مرد دارد زیر لب برای خود مجدد وقایع آشنایی تا ازدواج را تکرار می کند اما صدا بلند تر از زیر لب سخن گفتن است و گاها خشم مرد گریبان ما، خواننده، را می گیرد که چرا اجازه نمی دهیم او داستان را بیان کند!!!
در طول داستان پریشانی و تشویش  و عدم ثبات روحی مرد به دلیل حوادث ناگوار  کاملا مشخص هست و واضح نشان می دهد او نیاز دارد تا کسی را در کنار خود داشته باشد که با لیوان آبی او را دعوت به آرامش کند اما دریغا،کسی در کنار او نیست! :(
اما سرنوشت دخترک هم باعث غم می شود؛ او که شور و هیجان و سرکشی جوانی را دارد و از آن طرف می ترسد که مجدد به شوربختی و تنهایی برگردد! او نیز می ترسد تنها بماند و مطرود شود 
اما این زوج با وجود داشتن این ترس مشترک،از بیان آن بهم خودداری می کنند و زمانی که دیر شده است لب بر سخن می گشایند!
چه سرنوشت تلخی! :(
پیشنهاد می کنم کتاب را در لیست مطالعه خود قرار دهید و اگر اشتراک طاقچه دارید، آن را در بی نهایت پیدا می کنید 
با تشکر از اینکه صحبت ها من را مطالعه کردید 🙏🏻🌹
      

7

Baili dongjun

Baili dongjun

1403/11/21

        با سلام 
ابتدا راجب ترجمه میخوام بهتون بگم:
ترجمه روان ،قابل فهم و امتیاز ۵ از ۵ داشت 👍🏻👏🏻
امتیاز گودریدز : ۳.۹ 
خب بین امتیاز من و گودریدز تفاوت زیاده تقریبا😅
علتش اینکه به نظر من و دوستی که همراه من کتاب خوند، کتاب برای رده سنی بالای ۳۵ بیشتر کاربردی است؛ مواردی که در کتاب ذکر شده و گاها سوالات به درد کسی که ۱۸_ ۲۵ ساله است خیلی نمیخوره! ازدواج، طلاق، ورشکستگی، سالمندی، بیماری،فرزند و .... برای شخصی که تازه وارد دنیای کار و تحصیل شده موارد استرس زا محسوب نمی شوند😅😅
البته اگر موارد گفته شده جزو لیست شاخص های استرس زا شما هستند، این کتاب قطعا می تونه به شما کمک کنه! ازش کمک بگیرید،اوکی👌🏻 ؟
استرس! مهمان ناخواسته و البته آشنایی که هر لحظه می‌تواند سرزده پا به زندگی ما بگذارد و تاثیر مستقیمی روی کیفیت زندگی ما‌داشته باشد. به همین خاطر به راهکارهایی فوری نیاز داریم تا بتوانیم در لحظه از آن‌ها کمک بگیریم؛ این کتاب جیبی هم برای همین اینجاست، تا با تمرین ها و راهنمایی ها ‌کمک کنه 
⛔️اصلی ترین نکته ای که از کتاب در خاطرم خواهد ماند این است که موقعیت هایی که خارج از کنترل و اراده ی شخص من هست را بشناسم و بدونم و بابت اونا دچار تنش و استرس و پاسخ حاد نشوم و تلاش و تمرکزم را بر قابل کنترل ها بزارم ⛔️
نکات مثبت کتاب که به نظرم بی انصافی است گفته نشوند:
۱_تعریف ها و توضیحات خوب از استرس، خوشبختی، اعتماد به نفس ، خودکارآمدی و ...که گاها شده چندین پاراگراف صرف شده تا  هر مورد  به خوبی و به قدر کافی قابل فهم و لمس باشد 
۲_برخلاف تصور همگانی یا تبلیغات زرد و غیرقابل اتکا، در این کتاب به جنبه خوب و به درد بخور استرس پرداخته شده؛ چرا که همیشه استرس بد نیست!! به قول گفتنی افراط و تفریط هست که بده❌️
در آخر این کتاب، کتاب خوبیست و من پیشنهاد میکنم اگر به شدت بالایی درگیر استرس هستید مطالعه کتاب خالی از لطف نیست! خصوصا اگر بالای ۳۵ سال باشید😆😆😆
با تشکر 🌹
پ.ن.: تکه کتاب هایی از بخش های موردعلاقه خودم گذاشتم، خوشحال میشم مطالعه کنید
      

4

Baili dongjun

Baili dongjun

1403/11/19

        با سلام 
این کتاب جلد دوم کتاب نویسنده است و شامل مکالمات بیشتر نویسنده با روانپزشک خود می باشد.
تکه ای ازدخلاصه پشت کتاب:
"این کتاب ترکیبی از درون نگری و شوخ طبعی است و نگاهی عمیق به پيچيدگي های سلامت روان و جستجوی معنا در زندگی ارائه می دهد"
امتیاز گودریدز: ۳.۲۷
اولین بار که جلد اول خوندم،صرفا به خاطر علاقه ام به دوکبوکی کتاب برداشتم و بعد در همخوانی آن شرکت کردم و خب، واو، این کتاب عالی بود 
این کتاب جلسات مشاوره و حاصل تجربه تلخ اما عمیق ده ساله خانم سهی است 
چه در جلد اول و چه در جلد حاضر بارها بارها شاهد این نکته بودم که درمان یک جلسه، یک روز وجود ندارد و آسیبی که در طول سالیان بر روح انسان وارد می شود نیازمند مراقبت و مشاوره متداوم می باشد.
مواردی که در کتاب ذکر شد در عصر حاضر جهان بسیار قابل لمس است، از اندام ظاهری گرفته یا فشارهای کاری و استرس و غیره 
احساسات و فشارهایی که سهی عزیز متحمل شده و می شود؛قلب من را به درد آورد و درک می کردم که چه قدر گاها سخته که این مبارزه نفس‌گیر ادامه بدی!یه جاهایی کم میاری و دلت میخواد تسلیم شدن انتخاب کنی 
همه ی این ها قابل درکه و روح آدم را درگیر می کند🥺
این کتاب، درمان نیست؛ به این چشم بهش نگاه نکنید!!
این کتاب مثل یک دوست دلسوز هست که قراره شما حرف هایی را که حتی خودتون هم ازشون آگاه نيستيد بشنوید و حتی در حین مطالعه خودتون هم تجربه مشابهتون به یاد بیارید 
پس به چشم دوست مهربون در عین حال صادقتون به کتاب نگاه کنید
تکه هایی از این کتاب را به اشتراک گذاشتم که علاقمندم مطالعه کنید😊

      

4

Baili dongjun

Baili dongjun

1403/11/14

5

Baili dongjun

Baili dongjun

1403/11/12

        با سلام 
یادداشت نوشتن برای این کتاب سخت ترین کار ممکن است؛چون کلمات نمی توانند احساسی که حین و بعد از مطالعه این کتاب پیدا خواهید کرد بیان کند؛ این احساسات عمیق در قلب و روح نفوذ پیدا خواهند کرد و در قالب کلمات نمی گنجند.
خلاصه پشت کتاب:
داوودی سفيد، روايتی قوی و دردناک از زندگی دو خواهر به نام‌های هانا و امی است كه جنگ، مسير زندگی‌شان را جدا می‌كند. هانا توسط افسران ژاپنی ربوده می‌شود و بايد برای بقا تلاش كند. زندگی امی در كره نيز دستخوش جنگ دو كره شده و برای هميشه دگرگون می‌شود.
امتیاز گودریدز:4.4
این داستان روایتگر مستقیم و ظالمانه ی جنگِ مردان می باشند؛ مردان که  آغازکننده جنگ ها می باشند اما تلفات عمیق آن جنگ ها را زنان متحمل شدند.
زنانی مستقل، زیبا و قوی که در پساجنگ قوی‌تر، شکسته تر و غمگین تر می شوند.
هانا، قهرمان داستان کتاب ما، زنی است از دسته همان زنان قوی و مستقل که برای زندگی خود می کوشد اما دیوِ سیاه و زشت جنگ او را مجبور به انتخاب می کند که آیا خود قربانی جنگ باشد یا خواهر کوچکترش 
و اینجا شاهد فداکاری عظیمی از سوی او هستیم؛ فداکاری که همان مردان آغازکننده جنگ هیچگاه انجام نخواهند داد!
اما این فداکاری عظیم بهای سنگینی را برای روح جوان و شاداب هانای ما دارد؛ او تبدیل به زنان آسایشگر می شود.حتی این نام هم ظلمی در حق آنان بود و هست.عبارت زن آسایشگر برگردانی است از واژه ژاپنی ایانفو (慰安婦) که در زبان عامیانه ژاپنی به معنای روسپی است!!
چه آسایشی را خواستار بودید ای مردان جنگ طلب!ای سربازان!تاوان خواسته های شهوانی شما را چرا باید زنان بر دوش بکشند!!
 قلب من سرشار از خشم و اندوه است؛خشم از سربازان و اندوه برای دختران و زنانی که از خانه هایشان،خانواده هایشان،کشورشان به اجبار برده شدند.
آیا ظلم و ستم شما کافی نبود که خواستید با پول آبروی رفته خود را بپوشانید!حتی عذرخواهی تک تک شما برای قلب ها و روح های شکسته آنان کافی نیست!!
در طول مطالعه کتاب بسیار گریستم،بسیار خشمگین شدم و همواره در تلاش بوده و هستم که انسان های بیشتری این کتاب را مطالعه کنند تا هوس جنگ مجدد به سرشان نزند!!
این کتاب را بخوانید و معرفی کنید؛نگذارید مجدد تاریخ زشت و سیاه تکرار شود
شما، مردان در سرتاسر دنیا بدانید که می‌توانید روح و جسم زنان را بشکنید اما هرگز نمی‌توانید لکه های ننگ خود را پاک کنید! 
سرگذشت هانا و امی و ...هرگز در قلب زنان فراموش نخواهد شد

      

12

باشگاه‌ها

در کتابخانه پیدایش خواهی کرد

12 عضو

دلتنگی در فروشگاه اچ مارت

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

Baili dongjun پسندید.
کتاب شاید تو ایران خیلی ترند نشده باشه ولی در سراسر دنیا به خاطر معرفی سلبریتی های خیلی معروف مثل جونگ کوک و دوآلیپا و حتی سلبریتی بودن خود نویسنده کتاب،جزو کتاب های ترند محسوب میشه.
بلاخره نویسنده کتاب،نویسنده نیست و شاید همین باعث شده به توصیف های زیاد روی بیاره و توصیف های زیادش شاید برای کتابخوان ها کمی ازاردهنده بشه و جزو دیتاهای اضافه یه کتاب محسوب بشه ولی من خودم این توصیف زیاد رو روی حساب اینکه نویسنده یه خواننده اس گذاشتم و کسی که نویسنده نباشه برای توضیح دادن مجبور میشه توصیف کنه و نمیدونه چه مقدار توصیف کافیه یا نه.ولی کتاب خیلی متن روونی داره و باعث میشه با روند زندگی میشل خیلی سریع همراه بشین و به خودتون میاین و میبینین که دارین میشل رو درک میکنین یا از اتفاقاتی که برای میشل افتاده متاسف میشین و حتی به فکر کردن درمورد شرایط خودتون روی میارین.کتاب به نظرم موضوع خانواده و روابط والد و فرزندی رو به خوبی شرح داده و مسئله فقدان و از دست دادن توی روند داستان ملموسه.روند داستان شامل یه دوره از زندگی خواننده اس که مربوط به مادرش میشه و مطالبی که نویسنده میگه،دیدگاه هایی که بیان میکنه باعث میشه کمی به خودتون بیاین و شاید یه اثری روی رفتار و حتی افکارتون بزاره.درکل چون وقایع کتاب واقعی بود و صرفا یه داستان پند آموز درمورد رابطه با مادر نبود،خوندنش تجربه جالبی برام بود و از این کتاب لذت بردم.
          کتاب شاید تو ایران خیلی ترند نشده باشه ولی در سراسر دنیا به خاطر معرفی سلبریتی های خیلی معروف مثل جونگ کوک و دوآلیپا و حتی سلبریتی بودن خود نویسنده کتاب،جزو کتاب های ترند محسوب میشه.
بلاخره نویسنده کتاب،نویسنده نیست و شاید همین باعث شده به توصیف های زیاد روی بیاره و توصیف های زیادش شاید برای کتابخوان ها کمی ازاردهنده بشه و جزو دیتاهای اضافه یه کتاب محسوب بشه ولی من خودم این توصیف زیاد رو روی حساب اینکه نویسنده یه خواننده اس گذاشتم و کسی که نویسنده نباشه برای توضیح دادن مجبور میشه توصیف کنه و نمیدونه چه مقدار توصیف کافیه یا نه.ولی کتاب خیلی متن روونی داره و باعث میشه با روند زندگی میشل خیلی سریع همراه بشین و به خودتون میاین و میبینین که دارین میشل رو درک میکنین یا از اتفاقاتی که برای میشل افتاده متاسف میشین و حتی به فکر کردن درمورد شرایط خودتون روی میارین.کتاب به نظرم موضوع خانواده و روابط والد و فرزندی رو به خوبی شرح داده و مسئله فقدان و از دست دادن توی روند داستان ملموسه.روند داستان شامل یه دوره از زندگی خواننده اس که مربوط به مادرش میشه و مطالبی که نویسنده میگه،دیدگاه هایی که بیان میکنه باعث میشه کمی به خودتون بیاین و شاید یه اثری روی رفتار و حتی افکارتون بزاره.درکل چون وقایع کتاب واقعی بود و صرفا یه داستان پند آموز درمورد رابطه با مادر نبود،خوندنش تجربه جالبی برام بود و از این کتاب لذت بردم.
        

5

Baili dongjun پسندید.

7

Baili dongjun پسندید.
          .

"خواهرانِ کوچکِ دوست داشتنی"

بالاخره بیست روز بیماری باید آورده ایی داشته باشد دیگر؟ نه؟
چرا کلاسیک می‌خوانم؟ نمی‌دانم! 
شاید فکر کردم به آخر خط نزدیک شده ام و بهتر است قبل از مرگ، آرزوی کلاسیک خوانی را به گور نبرم.
اگر فکر می کنید تجربه قبلی برایم درس عبرت شد و مترجم خوبی را انتخاب کردم سخت در اشتباهید. من قادرم یک اشتباه را به کرات و در فاصل کوتاه تکرار کنم تا جایی که عقل حیران شود و جان ویلان.
بگذریم. 
عاشق این کتاب شدم.
تعداد نویسنده هایی که دوست شان دارم و هم زمان ازشان متنفرم روز به روز بیشتر می شوند. دوست داشتن که دلیلی ندارد  ولی تنفر از این جهت که به آنچه توی مغزشان می گذشته غبطه می خورم و در طول خواندن کتاب هی می پرسم: چطوری شد که اینطوری شد؟ چطوری این ایده به ذهنت رسید؟ چقدر قشنگ همه ی اتفاقات را کنار همه چیدی.
گونجاندن چهار خواهر با شخصیت های مختلف در داستان، یک مادر با کاریزمای بالا و یک پدر با میزان قابل توجهی از تستسترون(از بعد پدرانگی غلیظ و رشادت در جنگ داخلی) و ماجراهای عشق و عاشقی دختران در سن ازدواج، از طرفی گریز به جنگ آمریکا و مبارزه با نژادپرستی با وجود خدمتکار سیاه پوست توی خانه. کار راحتی نیست.. طوری بنویسی که شعاری نشود و بعد از 150 سال ملت  هنوز مشتاق خواندنش باشند. 
نور به قبرت ببارد خانم لویزا می آلکوت.. 
زنان کوچکی که من خواندم خلاصه بود با یک اختلاف دویست صفحه ایی (سرم را به کدام دیوار بکوبم؟)
بعد ها از استاد فن (توکلی کوچک) پرسیدیم و متوجه شدم بهترین مترجم خانم شهین‌دخت رئیس‌زاده است.

راستی فکر می کنید هدیه کریسمس برای دختران چه بود؟ 
یک کتاب انجیل 
فکر کنید برای عید نوروز زیر بالشت بچه هایتان به عنوان هدیه قرآن بگذارید و صبح روز بعدش بچه هایتان از دیدن هدیه شان خر کیف شوند. آه ای خدای زیبای من...چقدر این کتاب را دوست داشتم. 
این کتاب یک نسخه دیگر مردان کوچک هم دارد آن شالله بماند برای مریضی بعدی. 

(عکس گویا صحنه ایی از فیلم زنان کوچک است) 

#زنان_کوچک 
#کلاسیک_خوانی
#کتاب_خواندم 
.
        

28

Baili dongjun پسندید.

32

2