همتا

همتا

@Hamta.n

13 دنبال شده

27 دنبال کننده

            Her soul belongs to words and books. Every time she reads,she is home
          
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

همتا

همتا

1403/10/2

        خانم مونتگمری تو چه کردی با دلِ من؟!❤️
یه دخترِ کلاسیک نخوان رو کلاسیک خوان کردی مونتگمریِ عزیزم! داستان جذاب، تاثیرگذار، گیرا، پرکشش و زیبا بود. سه روزه تمومش کردم و حتی روز آخر تا ساعت ۱ شب بیدار موندم تا تموم بشه. قلم مونتگمری شیرین و زیباست، پر از توصیفات دقیق از فضای داستان و طبیعت. گویی هنگام خواندن، خود را در آنجا می‌بینی🌿 شخصیت پردازی ها عالی بود.
ولنسی دختریِ که از مطیع بودن و حفظ ظاهر خسته شده و از سنت های جامعه ی اون زمان به تنگ اومده و تصمیم میگیره از این به بعد به جای راضی نگه داشتن دیگران، برای رضایت و خوشحالی خودش زندگی کنه.
میگه: " تمام عمرم داشتم حفظ ظاهر می‌کردم، حالا می‌خواهم سراغ دنیای واقعی بروم... دارم می‌روم قصر آبی‌ام را پیدا کنم."
اگه یه دختری ازم بخواد بهش کتاب معرفی کنم اولین کتابی که پیشنهاد میکنم حتما بخونه این کتابه💥
امیدوارم همه قصر آبی‌شون رو پیدا کنند.

(من از نشر قدیانی خوندم. ترجمه خوب بود، فونت درشت بود و تنها مشکلش این بود که کتاب " آسان بازشو" نبود و تو دست راحت نبود)
      

11

همتا

همتا

1403/9/1

4

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

همتا پسندید.
          کتاب به دو قسمت تقسیم می شود پیاده روی و سکوت 
که من قسمت سکوت رو بیشتر  دوست داشتم 
ارلینگ کاگه، مردی که به تنهایی به قطب جنوب پیاده رفت، در مورد سکوت چه می‌گوید؟

کاگه معتقد است که در دنیای پر سر و صدای امروز، سکوت گنجی گمشده است. ما دائماً در حال غرق شدن در اطلاعات و محرک‌ها هستیم و این موضوع باعث می‌شود که از خودمان و دنیای اطرافمان غافل شویم.

او در کتاب خود با عنوان "سکوت: در جستجوی آرامش در دنیای پر سر و صدا" به بررسی فواید سکوت و نحوه یافتن آن در زندگی پرمشغله امروزی می‌پردازد. کاگه با اشاره به تجربیات شخصی خود در قطب جنوب، توضیح می‌دهد که چگونه سکوت می‌تواند به ما کمک کند تا با افکار و احساسات خود ارتباط برقرار کنیم، خلاقیت خود را افزایش دهیم و به آرامش درونی دست پیدا کنیم.

او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که سکوت فقط به معنای عدم وجود صدا نیست، بلکه به معنای حضور کامل در لحظه حال نیز هست. زمانی که در سکوت هستیم، می‌توانیم با وضوح بیشتری به دنیای اطرافمان نگاه کنیم و با خودمان و دیگران ارتباط عمیق‌تری برقرار کنیم.
کتاب سفری به دنیای آرامش در عصر پر سر و صدا*
در دنیای امروز که دائماً در حال غرق شدن در اطلاعات و محرک‌ها هستیم، یافتن لحظه‌ای سکوت و آرامش می‌تواند دشوار باشد. کتاب "سکوت" اثر ارلینگ کاگه، به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم با یافتن سکوت در زندگی روزمره خود، به آرامش درونی و وضوح ذهنی دست پیدا کنیم.

کاگه در این کتاب با استفاده از تجربیات شخصی خود و همچنین مطالعات علمی، به بررسی فواید سکوت می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که سکوت چگونه می‌تواند به ما در کاهش استرس و اضطراب، افزایش تمرکز و خلاقیت، و بهبود کیفیت خواب کمک کند.

علاوه بر این، کاگه به این نکته نیز اشاره می‌کند که سکوت می‌تواند ابزاری قدرتمند برای خودشناسی و تعالی معنوی باشد. زمانی که در سکوت هستیم، می‌توانیم با افکار و احساسات خود ارتباط عمیق‌تری برقرار کنیم و به درک عمیق‌تری از خودمان دست پیدا کنیم.

        

19

همتا پسندید.

7

همتا پسندید.

2

همتا پسندید.

14

همتا پسندید.
          بسم الله الرحمن الرحیم

بیاید باهم خودمونی صحبت کنیم، اونقدری یادداشت تحسین آمیز در وصف این کتاب هست که نیازه همین جا بگم اگر دنبال همچین چیزی هستید این یادداشت رو نخونده رد کنید.

من این کتاب رو دوست نداشتم، یک نفس خوندمش که درد سرم بخوابه از محتوای فاخری که داشت!
در مواجهه با کتابهای وطنی همیشه محتاط بودم، هر کتابی که بر میدارم من رو یک قدم به دور شدن از ادبیات ملی نزدیک تر میکنه و واقعا هدف از نوشتن این مجموعه چی بود؟
نقل تاریخ؟ اگر بله ایا تاریخ واقعی و دقیقی به ما ارائه کرد؟
بسط فرهنگ؟ اگر بله این واقعا فرهنگ بومی ماست؟ این رو اگر به یک ایل نشین خراسانی نشون بدیم و بخونه ایا شرمگین و شوک زده نمیشه؟ 
درسته من فقط دو جلدش رو خوندم و باید بیشتر بهش وقت بدم، ولی چرا؟ ایا هفتصد صفحه برای فهمیدن بن مایه اش کافی نبود؟ مگه به هر کتابی میشه چنین فرصتی داد؟

از من بر نمیاد خلاصه ای برای این کتاب بنویسم ، درباره شخصیت ها فقط یکم حرف دارم:
یکی از عزیزان هر بار میگفت خلق کردن این همه شخصیت کار هر کسی نیست، راستش مخالفم. نویسندگان بهتر از دولت ابادی هم هستن که کلی شخصیت خلق کردن با کلی پیچیدگی شخصیت:) نه همه کپی هم.
تمام زنان کتاب تو سری خور و زبون بودن. مارال قهرمان داستان که در ابتدای داستان برای نجات دامنش از ناپاکی فرار کرد و از عشقش به نامزدش دم میزد اخر خودش رو به یه مرد متاهل تحمیل کرد! اینو میگم چون میتونست نکنه!( نمیگم گل محمد هم گول خورد، یکی از یکی بدتر)

مردای داستان هم من نمیدونم به چه مذهبی بودن اصلا؟ مذهب کیلو چند اصلا، ایا به چیزی غیر از زیر شکمشون فکر میکردن؟ ( بابت ادبیاتم معذرت میخوام)
محض رضای خدا یک شخصیت سالم وجود نداشت، یا دزد ان، یا عرق خور، یا ظالم، یا خوار و ذلیل، یا فاحشه و الخ

خیلی دردناک بود برام یک بخش های از کتاب، بعضی شخصیت ها بی انکه حتی خودشون بخوان هم مورد ظلم قرار می گرفتن، جرمشون چی بود؟ دوست داشتن ادمهای که ادم نبودند. صد رحمت به حیوانات.

مورد بعدی قبح شکنی. خب بابت اینکه چنین صحنه های نوشتی باید برات دست بزنم؟ چرا فکر کردی میتونم یا روم میشه این کتاب رو به کسی معرفی کنم؟ از چه فرهنگی توش حرف زدی؟ اون نکته غرور امیزی که درباره اش حرف زدی چی بوده؟
لابد روابطی که حتی برای اروپایی جماعتش هم قفله( گاها حتی برای حیوانات!)

توصیه میکنم بخونید؟ 
خیر
خودم میخونم؟
خودم بله. 

پ ن: اگر میخواید بگید بگید نـــــــــــــــــــه تو چیزی ازش نخوندی با سبکش اشنا نیستی لازمه بگم این چهارمین کتابیه که دولت ابادی میخونم و به اندازه کافی فهمیدم سبکش چطوریه:)
        

53

همتا پسندید.

25

همتا پسندید.

10

همتا پسندید.

5

خوشحالم که دوست داشتین:) اسپایدرویک موردعلاقه ترییینمه

13

همتا پسندید.

15