بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

فاطمه احمدوند

@Fateme

2 دنبال شده

15 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                 قصه¬ی دلبری روایت خاطرات شیرین ازدواج و زندگی شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر ایشان است.
شروع کتاب مبهم اما جذاب است. تعلیق ابتدایی داستان طولانی نیست وخواننده زود وارد ماجراهای کتاب می¬شود . چگونگی ازدواج شهیدمحمدخانی جذاب و شیرین روایت شده است و میل به دنبال کردن ادامه کتاب را در خواننده بیشتر می¬کند.
ریتم داستان به خوبی حفظ شده  و نویسنده زیاده¬گویی نکرده است. لازم نیست قسمت هایی از بدنه ی داستان حذف شود.  همچنین آشنایی با سبک زندگی یک شهید نکات ارزشمندی را به خواننده منتقل می¬کند.
 لحن صمیمی و روایت دلنشین خاطرات دیگر نقطه قوت این کتاب به¬شمار می¬رود. روانی و زلالی روایت خواننده را با خود همراه می¬کند. شخصیت شهید دراین کتاب  برخلاف برخی آثار کلیشه¬ای فاع مقدس سفید مطلق و ابر قهرمان و دست¬نیافتنی ترسیم نشده است. بلکه ما با شخصیتی مواجه می¬شویم که او را واقعی می¬دانیم و گویی از نزدیک می-شناسیمش. نقطه اوج داستان در انتهای کتاب است که خواننده از پشت پرده اشک و با بغض درگلو محمدحسین محمدخانی را تشییع می¬کند.
کتاب¬آرایی هنرمندانه جذابیت کتاب را دوچندان کرده است. اسم و طرح جلد کتاب زیبا و بیادماندنی است.


        
                 
    نویسنده ، ملکه ، آزادی خواه و  ورزشکار  تنها تعدادی از نقش¬های بی¬شمار زنان و دختران در طول تاریخ بوده اند. زنانی که با وجود شرایط دشوار و محدود زندگی شان و دیدگاه تنگ¬نظرانه اطرافیانشان توانستند با در پیش گرفتن روشی متفاوت کار های شگفت انگیزی انجام دهند و همه را حیرت زده کنند. ما متاسفانه تعداد انگشت شماری از این افراد را می شناسیم.کتاب داستان های خوب برای دختران بلند پرواز  این زنان خارق العاده را معرفی و این حس را به خواننده منتقل می¬کند که او هم می تواند مانند این زنان استثنایی در مسیری شگفت¬انگیز قدم گذارد. فقط باید این رابخواهد.

    داستان ها  شروعی جذاب دارند و با لحن صمیمی آغاز می شوند. داستانها در قالب زندگینامه و با لحن داستانی روایت شده¬اند.  مقدمه¬ای بسیار کوتاه دارند  و طولی نمی کشد که خواننده با فضای داستان و ماجرای اصلی آشنا می شود. در طول داستان  فراز و نشیب و موانعی که در مسیر پیشرفت زنان قهرمان وجود دارد و شیوه برخورد و مقابله با آنها شگفت¬آور و آموزنده است و باعث ایجاد هیجان در داستان می شوند. این موانع با توانایی و تدبیر  شخصیت های داستان برطرف می¬شوند.  به همین دلیل متن داستان ها کسل کننده نیست. نویسنده زیاده گویی نکرده و لازم نیست قسمتی از بدنه داستان حذف شود. 
   در کتا¬ب آرایی از تصاویر زیبایی استفاده شده که بر جذابیت آن افزوده است.  از زنان قهرمان که داستانشان در کتاب آمده است جملات زیبایی در حاشیه نقاشی¬ها نقل شده است. جملاتی خواندنی و ماندنی مثل این جمله: "موفقیت من فقط به این دلیل است که هیچ وقت بهانه ای نیاوردم و بهانه ای قبول نکردم . " این جملات جذاب را  دوسدارم بارها و بارها بخوانم و به خاطر بسپارم.از نظر من هیچکدام از داستانهای کتاب خسته کننده نیستند و ریتم داستانها حفظ شده است. بخش پایانی داستانها که نتیجه تلاش زنان قهرمان  را باز می¬نماید بسیار ضربه زننده است و خواننده را شگفت زده می کند . همین طور داستان با ریتم مناسبی به پایان رسیده است ونه ناگهانی تمام شده و نه بیش از حد طولانی است. نویسنده به کلّی قصد داشته است این پیغام را به خواننده منتقل کند که با وجود اینکه اسم  تعداد کمی اززنان و دختران موفق در طول تاریخ به گوش ما رسیده است امّا زنان و دختران بسیاری بوده¬اند که کار های فوق العاده ای انجام داده¬¬اند. بنابراین هر انسانی فارغ از این ¬که مرد یا زن باشد می تواند در هر جای دنیا و در هر شرایطی ، شجاع ، باهوش و تاثیرگذار باشد. به هدف خود برسد و کار های شگفت انگیزی انجام دهد. 



        
                 خط مقدم روایتی از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید تهرانی مقدم که نفراول یگان موشکی است این کتاب ماجرای تلاش ها ورنج هایی  است که  افرادی ازجمله   شهید تهرانی مقدم سردار حاجی زاده  شهیدباقری وشفیع زاده باقریان وسیوندیان گودرزی وبلالی وافرادی دیگر برای اینکه ایران توانایی ساخت وپرتاب موشک داشته باشد متحمل شده اند 

اغاز داستان کمی گنگ بودواین گنگ بودن به این خاطربود که کمی بعدازماجرایی که انتهای کتاب رخ میدهدرانویسنده درشروع داستان گفته بود واین گنگ بودن تاصحفه ی اول ونصفی ادامه داشت وبه نظرمن طولانی بودنش خوب بود به این خاطر که خواننده را ترغیب میکرد که به خواندن ادامه دهد و تا اخر داستان کنجکاو باشد که بفهمد سلیمان کیست وچرا کار اش به حسن طهرانی مقدم گیرکرده و نمیخواهد پیش او برود نکته ی مثبت دیگرهم این است که وقتی خواننده به انتهای کتاب میرسد وازخیانت لیبیایی ها مطلع میشود یاداول کتاب میافتد واحساس غرور میکند وپاسخ سوالاتش را میابد باوجود اینکه ابتدای داستان گنگ بود اما فضا طوری بود که ما ازهمون موقع با فضای داستان اشنا میشدیم  
مشکلاتی که درسیر داستان وجود داشتند به موقع یعنی نه خیلی زود که هیجان نداشته باشد ونه دیر که خواننده خسته شود حل شده بودند ریتم داستان درطول داستان حفظ شده بود ودلیلش هیجان حاصل از مشکلاتی که پیش میامدند بود حوادث داستان از رابطه ی علت ومعلول پیروی میکردند و علت رخدادن هر حادثه ای درطول داستان بسیارواضح بود همچنین نویسنده زیاده گویی نکرده بود وبیش از حدهم توصیف نکرده بود وبه این خاطر خواننده کسل نمیشد 
نویسنده ویزگی شخصییت ها رادر طول داستان ودرطی دیالوگ ها واتفاقات  متعددبه خواننده معرفی کرده بود ودر اول کتاب شرح نداده بود شخصییت ها به خوبی ازلحاظ اخلاقی توصیف شده بودند وازاین لحاظ قابل درک بودند اما ازلحاظ قیافه خیلی توصیف نشده بودند وهمین موضوع تصورکردن را سخت میکرد اما من به راحتی میتوانستم خودم راجای انها قرار بدهم اعمال واحساسات انها و همچنین روابطشان باهم باور پذیر بود شخصییت هاهمه خوب ومثبت نبودند طوری که باور پذیر نباشند مثل تاخیرکردن بچه های یگان موشکی درسوریه و همراهی نکردن سپاهی ها دربرخی مواقع 
این کتاب در مقایسه با سایر کتب دفاع مقدس دربحبوحه درجنگ بود اما در جبهه یازندان های عراق نبود و روایت تلاش پشت جبهه ی کشوربود وحالت داستان  داشت ومثل حکایت زمستان که اززبان رزمنده ای داستان گفته میشود نبود یااززبان همسرشهید موضوع تازه وجذابی داشت وهمین تفاوت ها باعث میشد من این کتاب رابیش ازسایرکتب دفاع مقدس دوست داشته باشم  
پایان داستان بسیار ضربه زننده و جذاب بود در صحفه ی اخربعدازکلی تلاش وپشتکار موشک پرتاب میشود انقدر تاثیر گذاربود که میتوانست اشک خواننده رادربیاورد کتاب به جا به اتمام رسیده بود نه اینطوری بود که یکدفعه همه چیز روبراه شود و طولانی هم نبود 
نویسنده قصدداشت که تلاش ها یی که افرادی درجهت ساخت یگان موشکی کشیده بودند ورنج هایی که متحمل شده بودند راشرح دهد وموفق هم  عمل کرده بود نویسنده پیام رادرسیر داستان گنجانده بود وپیام رابه خوبی به خواننده انتقال داده بود 
 

        
                 خطای ستارگان بخت ما داستان زندگی دختری منزوی و سرطانی به نام هزل گریس است این دختر امید چندانی به زندگی خود نداردو متفاوت ازبقیه ی همسال هایش زندگی میکند تازمانی که باپسری به نام اگستوس واترز آشنا میشود وهمه چیز تغییر میکند 

این کتاب اززبان یک دختر سرطانی نوشته شده است و خواننده خودش رابه جای آن دختر واطرافیانش    تصورمیکند  با سختی های بیماری سرطان اشنا میشود 
شخصییت پردازی به خوبی صورت گرفته و همه ی شخصییت ها قابل درک وتصورهستندواما شخصییت جذاب و خاص کتاب نویسنده ی معروف(آقای پیترون هوتن)است که دیدگاه جالبی نسبت به زندگی داردو زخمی قدیمی به خاطرازدست دادن دخترسرطانی اش برسینه دارد.
نکته ی جالب دیگر کتاب اسم خلاقانه اش است که علت این  نامگذاری درکتاب بیان شده است
عشق بین آگستوس و هزل جذاب وقابل درک است عشقی شیرین واقعی که پایان غم انگیزی دارد واحساسات خواننده رابرمی انگیزدشاید پایان غم انگیز قابل قبول هر فردی نباشد اما از دید من پایان غم انگیز و مرگ یکی از دوطرف به خاطر سرطان بهتر از  یک پایان کلیشه ای و خوشایند است. 
ودرآخرخواندن این کتاب رابه همه توصیه میکنم

        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

             قصه¬ی دلبری روایت خاطرات شیرین ازدواج و زندگی شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر ایشان است.
شروع کتاب مبهم اما جذاب است. تعلیق ابتدایی داستان طولانی نیست وخواننده زود وارد ماجراهای کتاب می¬شود . چگونگی ازدواج شهیدمحمدخانی جذاب و شیرین روایت شده است و میل به دنبال کردن ادامه کتاب را در خواننده بیشتر می¬کند.
ریتم داستان به خوبی حفظ شده  و نویسنده زیاده¬گویی نکرده است. لازم نیست قسمت هایی از بدنه ی داستان حذف شود.  همچنین آشنایی با سبک زندگی یک شهید نکات ارزشمندی را به خواننده منتقل می¬کند.
 لحن صمیمی و روایت دلنشین خاطرات دیگر نقطه قوت این کتاب به¬شمار می¬رود. روانی و زلالی روایت خواننده را با خود همراه می¬کند. شخصیت شهید دراین کتاب  برخلاف برخی آثار کلیشه¬ای فاع مقدس سفید مطلق و ابر قهرمان و دست¬نیافتنی ترسیم نشده است. بلکه ما با شخصیتی مواجه می¬شویم که او را واقعی می¬دانیم و گویی از نزدیک می-شناسیمش. نقطه اوج داستان در انتهای کتاب است که خواننده از پشت پرده اشک و با بغض درگلو محمدحسین محمدخانی را تشییع می¬کند.
کتاب¬آرایی هنرمندانه جذابیت کتاب را دوچندان کرده است. اسم و طرح جلد کتاب زیبا و بیادماندنی است.


          
             
    نویسنده ، ملکه ، آزادی خواه و  ورزشکار  تنها تعدادی از نقش¬های بی¬شمار زنان و دختران در طول تاریخ بوده اند. زنانی که با وجود شرایط دشوار و محدود زندگی شان و دیدگاه تنگ¬نظرانه اطرافیانشان توانستند با در پیش گرفتن روشی متفاوت کار های شگفت انگیزی انجام دهند و همه را حیرت زده کنند. ما متاسفانه تعداد انگشت شماری از این افراد را می شناسیم.کتاب داستان های خوب برای دختران بلند پرواز  این زنان خارق العاده را معرفی و این حس را به خواننده منتقل می¬کند که او هم می تواند مانند این زنان استثنایی در مسیری شگفت¬انگیز قدم گذارد. فقط باید این رابخواهد.

    داستان ها  شروعی جذاب دارند و با لحن صمیمی آغاز می شوند. داستانها در قالب زندگینامه و با لحن داستانی روایت شده¬اند.  مقدمه¬ای بسیار کوتاه دارند  و طولی نمی کشد که خواننده با فضای داستان و ماجرای اصلی آشنا می شود. در طول داستان  فراز و نشیب و موانعی که در مسیر پیشرفت زنان قهرمان وجود دارد و شیوه برخورد و مقابله با آنها شگفت¬آور و آموزنده است و باعث ایجاد هیجان در داستان می شوند. این موانع با توانایی و تدبیر  شخصیت های داستان برطرف می¬شوند.  به همین دلیل متن داستان ها کسل کننده نیست. نویسنده زیاده گویی نکرده و لازم نیست قسمتی از بدنه داستان حذف شود. 
   در کتا¬ب آرایی از تصاویر زیبایی استفاده شده که بر جذابیت آن افزوده است.  از زنان قهرمان که داستانشان در کتاب آمده است جملات زیبایی در حاشیه نقاشی¬ها نقل شده است. جملاتی خواندنی و ماندنی مثل این جمله: "موفقیت من فقط به این دلیل است که هیچ وقت بهانه ای نیاوردم و بهانه ای قبول نکردم . " این جملات جذاب را  دوسدارم بارها و بارها بخوانم و به خاطر بسپارم.از نظر من هیچکدام از داستانهای کتاب خسته کننده نیستند و ریتم داستانها حفظ شده است. بخش پایانی داستانها که نتیجه تلاش زنان قهرمان  را باز می¬نماید بسیار ضربه زننده است و خواننده را شگفت زده می کند . همین طور داستان با ریتم مناسبی به پایان رسیده است ونه ناگهانی تمام شده و نه بیش از حد طولانی است. نویسنده به کلّی قصد داشته است این پیغام را به خواننده منتقل کند که با وجود اینکه اسم  تعداد کمی اززنان و دختران موفق در طول تاریخ به گوش ما رسیده است امّا زنان و دختران بسیاری بوده¬اند که کار های فوق العاده ای انجام داده¬¬اند. بنابراین هر انسانی فارغ از این ¬که مرد یا زن باشد می تواند در هر جای دنیا و در هر شرایطی ، شجاع ، باهوش و تاثیرگذار باشد. به هدف خود برسد و کار های شگفت انگیزی انجام دهد. 



          
             خط مقدم روایتی از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید تهرانی مقدم که نفراول یگان موشکی است این کتاب ماجرای تلاش ها ورنج هایی  است که  افرادی ازجمله   شهید تهرانی مقدم سردار حاجی زاده  شهیدباقری وشفیع زاده باقریان وسیوندیان گودرزی وبلالی وافرادی دیگر برای اینکه ایران توانایی ساخت وپرتاب موشک داشته باشد متحمل شده اند 

اغاز داستان کمی گنگ بودواین گنگ بودن به این خاطربود که کمی بعدازماجرایی که انتهای کتاب رخ میدهدرانویسنده درشروع داستان گفته بود واین گنگ بودن تاصحفه ی اول ونصفی ادامه داشت وبه نظرمن طولانی بودنش خوب بود به این خاطر که خواننده را ترغیب میکرد که به خواندن ادامه دهد و تا اخر داستان کنجکاو باشد که بفهمد سلیمان کیست وچرا کار اش به حسن طهرانی مقدم گیرکرده و نمیخواهد پیش او برود نکته ی مثبت دیگرهم این است که وقتی خواننده به انتهای کتاب میرسد وازخیانت لیبیایی ها مطلع میشود یاداول کتاب میافتد واحساس غرور میکند وپاسخ سوالاتش را میابد باوجود اینکه ابتدای داستان گنگ بود اما فضا طوری بود که ما ازهمون موقع با فضای داستان اشنا میشدیم  
مشکلاتی که درسیر داستان وجود داشتند به موقع یعنی نه خیلی زود که هیجان نداشته باشد ونه دیر که خواننده خسته شود حل شده بودند ریتم داستان درطول داستان حفظ شده بود ودلیلش هیجان حاصل از مشکلاتی که پیش میامدند بود حوادث داستان از رابطه ی علت ومعلول پیروی میکردند و علت رخدادن هر حادثه ای درطول داستان بسیارواضح بود همچنین نویسنده زیاده گویی نکرده بود وبیش از حدهم توصیف نکرده بود وبه این خاطر خواننده کسل نمیشد 
نویسنده ویزگی شخصییت ها رادر طول داستان ودرطی دیالوگ ها واتفاقات  متعددبه خواننده معرفی کرده بود ودر اول کتاب شرح نداده بود شخصییت ها به خوبی ازلحاظ اخلاقی توصیف شده بودند وازاین لحاظ قابل درک بودند اما ازلحاظ قیافه خیلی توصیف نشده بودند وهمین موضوع تصورکردن را سخت میکرد اما من به راحتی میتوانستم خودم راجای انها قرار بدهم اعمال واحساسات انها و همچنین روابطشان باهم باور پذیر بود شخصییت هاهمه خوب ومثبت نبودند طوری که باور پذیر نباشند مثل تاخیرکردن بچه های یگان موشکی درسوریه و همراهی نکردن سپاهی ها دربرخی مواقع 
این کتاب در مقایسه با سایر کتب دفاع مقدس دربحبوحه درجنگ بود اما در جبهه یازندان های عراق نبود و روایت تلاش پشت جبهه ی کشوربود وحالت داستان  داشت ومثل حکایت زمستان که اززبان رزمنده ای داستان گفته میشود نبود یااززبان همسرشهید موضوع تازه وجذابی داشت وهمین تفاوت ها باعث میشد من این کتاب رابیش ازسایرکتب دفاع مقدس دوست داشته باشم  
پایان داستان بسیار ضربه زننده و جذاب بود در صحفه ی اخربعدازکلی تلاش وپشتکار موشک پرتاب میشود انقدر تاثیر گذاربود که میتوانست اشک خواننده رادربیاورد کتاب به جا به اتمام رسیده بود نه اینطوری بود که یکدفعه همه چیز روبراه شود و طولانی هم نبود 
نویسنده قصدداشت که تلاش ها یی که افرادی درجهت ساخت یگان موشکی کشیده بودند ورنج هایی که متحمل شده بودند راشرح دهد وموفق هم  عمل کرده بود نویسنده پیام رادرسیر داستان گنجانده بود وپیام رابه خوبی به خواننده انتقال داده بود 
 

          
             خطای ستارگان بخت ما داستان زندگی دختری منزوی و سرطانی به نام هزل گریس است این دختر امید چندانی به زندگی خود نداردو متفاوت ازبقیه ی همسال هایش زندگی میکند تازمانی که باپسری به نام اگستوس واترز آشنا میشود وهمه چیز تغییر میکند 

این کتاب اززبان یک دختر سرطانی نوشته شده است و خواننده خودش رابه جای آن دختر واطرافیانش    تصورمیکند  با سختی های بیماری سرطان اشنا میشود 
شخصییت پردازی به خوبی صورت گرفته و همه ی شخصییت ها قابل درک وتصورهستندواما شخصییت جذاب و خاص کتاب نویسنده ی معروف(آقای پیترون هوتن)است که دیدگاه جالبی نسبت به زندگی داردو زخمی قدیمی به خاطرازدست دادن دخترسرطانی اش برسینه دارد.
نکته ی جالب دیگر کتاب اسم خلاقانه اش است که علت این  نامگذاری درکتاب بیان شده است
عشق بین آگستوس و هزل جذاب وقابل درک است عشقی شیرین واقعی که پایان غم انگیزی دارد واحساسات خواننده رابرمی انگیزدشاید پایان غم انگیز قابل قبول هر فردی نباشد اما از دید من پایان غم انگیز و مرگ یکی از دوطرف به خاطر سرطان بهتر از  یک پایان کلیشه ای و خوشایند است. 
ودرآخرخواندن این کتاب رابه همه توصیه میکنم