اولين بار با كتاب ((سه ديدار )) به لطف دوستان كتاب خوان با قلم نادر ابراهيمى آشنا شدم ، اين كتاب و بهتر بگويم اين قلم مرا مجذوب خود كرد ، سپس ((يك عاشقانه ى آرام را خواندم ))، آثار اين نويسنده ى بزرگ سرشار از تعبيرات زيبايى ست كه دائما دلت ميخواهد هايلات به دست پيش بروى . 
و اما ابن مشغله : به نظرم واقعا جرئت ميخواهد كه در كارى مشغول باشى كه دوسش داشته باشى كه اگر نداشتى و اگر حس كردى كار برايت مثمر نيست آن را رها كنى . و نادر ابراهيمى اين دل و جرئت را داشته است و بى شك تاوان بسيارى هم برايش رقم زده ؛ اما وقتيكه دلت قرص حق باشد و همراهت ( همسر) يك همراه خوب ، تحمل نا ملايمات و اين تاوان ها برايت كمى آسان تر ميشود ...
كتاب را بخوانيد و از مشاغل مختلفى كه نويسنده تجربه كرده ، از همراهى همسر صبورش و از تجربه هایش بشنويد.
بى شك در عصر حاضر اينچنين زندگى كردن دشوارتر به نظر ميرسد ...
      

        همینکه تقریظ آقا را در اول کتاب دیدم و خواندم ، حتی با وجود اینکه متوجه شدم حضرت آقا این تقریظ را قبل از خواندن کتاب بیان کرده اند ، متوجه شدم کتابی خواندنی است. آخر زندگی نامه ای که خود نوشت خود سردار باشد مگر میشود خواندنی نباشد!
زندگینامه حاج قاسم با صحبت از تبار و ایلش شروع میشود و بعد میرود به سمت نوستالژی هایی از زمان کودکی ، از نان ارزن  در روزهای تنگدستی بگیر تا خوردن سالی ۳-۴ بار برنج ! ازفلک شدن در مدرسه تا کتک خوردن در خانه ! از غم و رنج پدر و مادر حرف میزند ، از   اقداماتش علیه ساواک و ... 
با خواندن این زندگی نامه به شناخت خیلی بیشتر و بهتری از سردار و خانواده ای که در آن بزرگ شده است ، می رسید .
واقعی نویسی این کتاب را جذاب و خواندنی کرده است🌹
یا حق💚
      

        کاشوب شامل بیست و سه روایت واقعی کوتاه از نویسندگانی است با مشاغل و گرایش های متفاوت که ارتباط شخصی و زیسته ی خودشان با اتفاقات  ایام محرم و عزاداری و مجالس امام حسین را گزارش میکنند؛ بعضی از روایت ها واقعا جذبتون می‌کنه 
خواندن این کتاب در همین ایام محرم ؛شاید روایت شما را هم رقم بزند ؛ شما هم میتونید نویسنده ی روایت  بیست و چهارم   باشید ... 
این روایت ها در کتاب های بعدی از همین مجموعه ادامه دارند و فعلا شامل ۵ جلد هستند 🌹 
یا حق 💚
      

        اشرف سادات خانم جان ؛ از طرف تمامی مادران شهدا ما را ببخش ؛ تو هنگام بدرقه ی پسرت ؛ پاره ی جگرت گفتی : برو مادر فدای علی اکبر امام حسین برو جانتو فدا کن ؛ تو حرف و عملت یکیه وقتیکه گفتی:(( مال و جان و فرزندانم به فدایت حسین جان ))
خدایا کمکمون کن تا ما هم قطره ای از این عزیزان بهره ببریم و یاد بگیریم و بهتر از قبلمان باشیم 🤍
كتاب بسيار زيبا داستان رو روايت كرده ، از مقدمه ي قشنگش تا اشعار زيباي بانوى حماسه در انتهاى كتاب :
بخوان حكايتي از صبر((اشرف السادات))كه يادگار بماند زنان دوران را🌹
      

        نامیرا :سلام بر حسین (ع) و آنان که او را رها نکردند
نامیرا کتابی با تم تاریخی،مذهبی و متنی روان است.
 حین خواندن به خوبی میتوان صحنه ها را تصویر سازی کرد و به تماشای داستان پرداخت.
در این کتاب از مردمانی صحبت میشود که از خلافت مردمانی چون یزید و ابن زیاد و ... به تنگنا آمده اند و طلب یاری از امامشان ( امام حسین (ع) ) را دارند و او را به کوفه دعوت میکنند ، اما با فتنه هایی که رقم میخورد بسیاری از انان از امام روی برمیگردانند و در مقابلش قرار میگیرند
روایت دو شخصیت عمروبن حجاج و عبدالله بن عمیر در کتاب نشان میدهد که چگونه بودند افرادی که فتوای یارای حسین بودن را سر دادند اما به طلب دنیا و مال اندوزی شتافتند ؛ آنان از حسین فقط اسمش را می‌خواستند نه حقانیت و عدالتش را ؛ و چگونه بودند افرادی که حسین را برای خودش و عدالتش یاری کردند نه به طلب دنیا ... 
چیزی که در تاریخ امروز مان هم تکرااااار می‌شود ...   
در این میان داستان زندگی دو زوج جوان از یاران امام هم بیان شده است که  بر زیبایی داستان می افزاید 
خواندن نامیرا را از دست ندهید ...
 یا حق 💚
      

        حدودا دو سالی از خرید این کتاب میگذره شایدم بیشتر ...
نمی‌دونم چه سری داشت که درست توی بحبوحه ی انتخابات ریاست جمهوری خوندن  این کتاب رو شروع کردم و امشب که شب سوم محرم ۱۴۰۳ بود (شب دردانه ی امام حسین ؛حضرت رقیه (س) ) صفحات پایانی  کتاب رو که خود روضه ای تمام است خواندنم و کتاب را به پایان رساندم ...
این کتاب انقدر بی نظیر و قشنگ نگارش شده که اصلا لحظه‌ای خواب به چشمام نمیومد تا کتاب رو تموم کنم ...
رمانی تاریخی ؛ مذهبی ؛ عاشقانه و خواندنی♥️ 
لحظات بسیاری در این کتاب بر من گذشت که احساس کردم که چقدر هنوز این اتفاقات در جامعه ی امروز تکرار میشود 
و به نقل قولی از کتاب : 
این تاریخ نیست که تکرار میشود بلکه این مردان تکراری هستند که بدون عبرت ؛ رفتار گذشتگان را در برابر آزمون های روزگار تکرار میکنند .
درود و رحمت خداوند بر سلمان کدیور که کتاب را نگاشته است  
کاش امثال این رمان ها بیشتر نگاشته شوند ... 🤍
توصیه ی اکید بر خواندن کتاب دارم ؛ یا حق 💚
      

        با توجه به موضوع کتاب ( تغییر ) از ابتدا باید بدانیم که قرار نیست روی مبل و صندلی راحتی مان لم بدهیم و داستانی را پیش ببریم ؛ معقولانه هست که علاوه بر در دست داشتن هایلایتر و نشانک کتاب ؛ قلم و کاغذی هم کنارمان باشد ؛ تا با کمک  گام های گفته شده در کتاب روند تغییرات مد نظر در عادات زندگیمان را تحلیل کنیم
عادت های اتمی همانطور که از اسمشان پیداس کوچک اما تعیین کننده هستند .
ضمنا این کتاب بر خلاف خیلی از کتاب های روان شناسی اصلا زرد و انگیزشی نیست و کاملا واقع گرایانه و منطقی راهکارهایی ارائه داده است 
تا اینجای کتاب به نظرم عالی ... ✔️
      

        کتابخانه نیمه شب : متنی روان و فهمی آسان ؛ ریتمی تقریبا یکنواخت که در یک سوم پایانی کتاب روند بهتر میشود ؛ داستانی و تا حدودی انگیزشی ...
چه خوب میشد که هممون هر زمان که ذهنمون خسته میشد به کتابخانه ی نیمه شب خودمان می‌رفتیم و با نگاه کردن به کتاب حسرت های زندگیمان ما هم به این نتیجه می‌رسیدیم که :
« بله ؛ زندگی های متفاوت هم وجود دارند ؛ اما زندگی ما هم در جریان است و همین جریان زندگی است که باید روی آن تمرکز کنیم »
از بهترین جمله های کتاب برای من : « لازم نیست زندگی رو درک کنی . فقط باید اون رو زندگی کنی .»
«هرگز اهمیت چیزهای کوچیک رو نادیده نگیر.»
«میتونی همه چیز داشته باشی و هیچ چیز رو حس نکنی .» 
.
.
خرداد ماه ؛ پایان بهار ۱۴۰۳💙