تاریخچه مطالعهی فاطمه رحمانی بر روی کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم
4.2
13
1401/7/17 - 14:29
به این کتاب امتیاز دادید و یادداشت نوشتید.
اول: نویسنده قلم روان و گیرایی دارد. تا انتهای داستان را میتوانی یک نفس بخوانی دوم:مرد داستان، به خوبی نماینده مردانیست که با رفتار و تربیت غلطشان، همسر و خانوادهشان را دچار مشکل میکنند بخصوص از نظر روحی. امااااا پر از ایرادات محتوایی دیگر است؛ مثلا: سر تاته کتاب پر است از یک رقابت بی معنا بر سر تساوی و یکشکل بودن مرد و زن داستان. مثل آنجا که میگوید ...امیریل(شوهرِ شخصیت اصلی) جوری پیشتر از من ایستاده و میگوید دربست که انگار من خودم چلاقم و نمیتوانم ماشین بگیرم... این یک نمونه کوچک از کل داستان است، چه فرقی میکند چه کسی تاکسی بگیرد؟ مثلا هرکی زودتر گرفت براربر تر است یا انسان تر؟ یا در کل کتاب این حس به مخاطب القا میشود که خانهداری، همسری و بچهداری عقبماندگیست و مانع پیشرفت انسان و هرچه با مردانِ بیشتری رقابت کنی زن تری. اسلاید هارو ورق بزنید، کتاب پر از تحقیر و سرزنش خانهداری و مادری است، درواقع زنی که خانهدار و مدیر یک خانواده و چندین انسان است، زنی بدبخت، عقب افتاده و احتمالا سیاه است و بوی نا میدهد. مادری و بخصوص همسری در این کتاب فرقی با سرطان یا ایدز ندارد، شاید حتی بدتر. مصداق زنان علیه زنان همین است، که فعالین حقوق زن ما شدهاند چماقِ توی سر زن خانهدار، چماقِ توی سر نیمی از جامعه زنان ایرانی. تا انتهای کتاب به هر بدبختی ای که هست زن با مادریاش کنار میآید اما خانهداری و همسری همان سرطانی که بود هست. پ.ن:یک طنز دیگر و سوگیری دیگر کتاب این بود که مادرشوهر، خواهرشوهر و جاری در کتاب دیوهایی بودند که پری قصه (مستوره) و خانوادهاش را اسیر کرده بودند. و مستوره خالی از هر عیب و نقصی بود.
نمایش کامل یادداشت >
کتاب در حال مطالعه ای وجود ندارد.
با جستجو میتوانید کتابهای مورد علاقهی خود را انتخاب کنید و به این لیست اضافه کنید.