معرفی کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند اثر بیژن نجدی

یوزپلنگانی که با من دویده اند

یوزپلنگانی که با من دویده اند

3.8
276 نفر |
83 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

21

خوانده‌ام

497

خواهم خواند

163

شابک
9789643050108
تعداد صفحات
86
تاریخ انتشار
1399/4/31

توضیحات

کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند، نویسنده بیژن نجدی.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به یوزپلنگانی که با من دویده اند

نمایش همه

یادداشت‌ها

          حالا چتر هم، یک سیاوش شده‌بود...
کتابی کم حجم است یوزپلنگانی که با من دویده اند. اما داستان های شاهکاری در خود جای داده است. 
چه شد که تصمیم بر خواندنش گرفتم؟ بهخوان :)
نه اسم مرحوم نجدی به گوشم آشنا بود نه یوزپلنگانی که با او دویده اند تا قبرستان! 
ظاهراً زنده یاد نجدی علاقه ای به چاپ آثارش نداشته است و از این رو سالها کتاب باز ها را از خواندن شاهکار هایشان محروم کرده بودند.
اوایل متعجب می‌شدم از استقبال اهالی بهخوان از این کتاب. تصمیم گرفتم بخوانمش. نمی‌مردم که! 
و حالا من ماندم و کتابی که با اینکه از دستانم فاصله دارد، اما هنوز می‌لرزد. مثل شانه هایم، مثل دلم...
این نکته را هم بگویم که با تمام داستان هایش ارتباط نگرفتم! اما داستان هایی را که فهمیدم، پرستیدم!
اگر بخواهم از لحاظ محتوایی ( خلاصه البته ) بررسی کنم کتاب را، می‌گویم: دل‌نشین است، و دل آزار. 
داستان هایش بوی جنازه ای را می‌دهد که روز های بسیار میهمان پرتو های گرم خورشید بوده است. داستان هایش بوی مرگ می‌دهد به واقع.
و اگر بخواهم از جنبه فنی بررسی کنم کتاب را، میگویم: زیباترین متونی را خواندم که هیچ‌گاه نخواهم فهمید شعر بود یا داستان!
اینقدر که مرز بین این دو را نادیده گرفته است و رویایی قلم زده است.
شخصیت پردازی ها، فضاسازی ها، پیرنگ و درونمایه ها، توصیف ها، همه و همه و همه... از هرکدام که بخواهم بگویم سراسر تمجید خواهد بود. پس همه نکات فنی را در یک کلمه جمع آوری می‌نماییم: شاهکار. 
#بخوانیدش
        

25

        کتابی که خط به خط و کلمه به کلمه نیاز به فکر دارد تا تصویرها به درستی در پازل ذهن قرار بگیرد. در داستان چشم های دکمه ای من اولین بار جریان جنگ را از چشم هایی دکمه ای دیدم. در داستان اسب ریزی تغییر زاویه دید و خواندن از زبان اسب مرا به شگفتی آورد. آشنایی زدایی های کتاب معرکه است. این کتاب جز کتب محبوب من بود
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

          یوزپلنگانی که با من دویده اند

بیژن نجدی را نمی شناختم. فقط می دانستم شاعر است و اهل خطه شمال و متولد زاهدان.
همیشه می خواستم بدانم این کتاب کم حجمی که یکی دوبار هم پرفروش‌ترین اثر نمایشگاه کتاب تهران بوده چگونه اثری است.

"یوزپلنگانی که..."  تنها مجموعه داستانی است که از بیژن نجدی در زمان حیاتش به چاپ رسید و باقی آثار پس از مرگ او با همت همسرش به زیور طبع آراسته شد. این کتاب شامل ١٠ داستان کوتاه است که چاپ اولش برمی گردد به سال ١٣٧٣.

در این اثر نیز می توان لطافت روح شاعرانه نجدی را در میان بهره بردن از ده ها استعاره،  تشبیه و دیگر آرایه های ادبی به سهولت یافت. هرچند این ویژگی در کنار عدم قطعیت در اتفاقات رخ داده در برخی داستان ها، خطی نبودن روایت ها، تغییر زاویه دید و زمان کمی به مذاق مخالفان این دست ادبیات پست مدرنی خوش نخواهد آمد.

مرگ،  زندگی، افسوس و خاطرات گذشته گمشده های نجدی در تمام این مجموعه هستند که در هر بخش با داستانی نو به آن می پردازد.

بنده بجز چند داستان "شب سهراب کشان"، "سپرده به زمین" و "روز اسبریزی" که واقعا خوب بودن با دیگر بخش ها خیلی ارتباط برقرار نکردم.
        

1